حرمت شراب
دشمنان و مخالفان اسلام میپندارند بزرگترین علت گسترش اسلام این بوده است که بیشتر احکام آن (مانند ازدواجهای متعدد و غیره) در جهت هواهای نفسانی بوده، به همین جهت اعراب در پذیرش آن ایثار و یا شهامتی از خود نشان ندادند، بلکه اسلام آنها را به چیزهایی دعوت میکرد که مطابق با خواست و میل نفسانی آنان بوده است. بحث و تحقیق در حول این موضوع بعداً بیان خواهد شد، در اینجا، فقط چگونگی حرمت شراب را به لحاظ تاریخی مورد بررسی قرار میدهیم.
هیچ چیزی به اندازۀ شراب مورد محبت و علاقه اعراب نبوده است. تمام سرزمین عربستان با این بیماری مواجه بود و همچنانکه سایر احکام اسلام به طور مصلحتی تدریجاً نازل شدند، شراب نیز به تدریج حرام گردید. میان مردم مدینه، نوشیدن شراب خیلی رواج داشت. افراد بزرگ و شریف هم به طور علنی شراب مینوشیدند. افراد صالحی نیز بودند که نوشیدن شراب را امری خلاف و نادرست دانسته و آن را ترک کرده بودند. هنوز اسلام در این باره اظهار نظری نکرده بود که مردم شروع به پرسیدن کردند و خواستار بیان حکم شرعی شراب شدند. حضرت عمر س اظهار داشت: «اللهم بيّن لنا في الخمر بيانا شافيا» (بار الها! حکم شراب را برای ما بیان بفرما)، آنگاه این آیه نازل شد:
﴿يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡخَمۡرِ وَٱلۡمَيۡسِرِۖ قُلۡ فِيهِمَآ إِثۡمٞ كَبِيرٞ وَمَنَٰفِعُ لِلنَّاسِ وَإِثۡمُهُمَآ أَكۡبَرُ مِن نَّفۡعِهِمَاۗ﴾ [البقرة: ۲۱۹].
«از تو دربارۀ شراب و قمار سؤال میکنند بگو در آنها منافعی برای مردم وجود دارد ولی ضرر و گناه آنها از نفع آنها بیشتر است».
بعد از نزول این آیه، هنوز مردم شراب مینوشیدند. یک بار یکی از انصار، حضرت علی و حضرت عبدالرحمن بن عوف را دعوت کرد و شراب آورد. بعد از غذا وقت نماز مغرب فرا رسید و به امامت حضرت علی س نماز خوانده شد. ولی چون ایشان بر اثر نوشیدن شراب نشه بود، در نماز مرتکب اشتباه شد. دوباره حضرت عمر دعا کرد: پروردگارا! حکم صریح شراب را برای ما بیان کن! آنگاه این آیه نازل شد:
﴿لَا تَقۡرَبُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنتُمۡ سُكَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَعۡلَمُواْ مَا تَقُولُونَ﴾ [النساء: ۴۳].
«در حالی نشگی نماز نخوانید، تا این که آنچه را میخوانید بفهمید».
بعد از نازلشدن این آیه، چون وقت نماز فرا میرسید، به دستور نبی اکرم ج اعلام میشد: هرکس شراب نوشیده است، حق شرکت در نماز را ندارد [۱۸۹] ولی چون حکم حرمت قطعی نشده بود جز در مواقع نماز در دیگر اوقات مردم هنوز شراب مینوشیدند. حضرت عمر س بار سوم همان دعا را کرد. در همان موقع بعضیها شراب نوشیده بودند و چنان مست شده بودند که با یکدیگر درگیر شده و یکدیگر را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند [۱۹۰]. آنگاه این آیه نازل شد:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡخَمۡرُ وَٱلۡمَيۡسِرُ وَٱلۡأَنصَابُ وَٱلۡأَزۡلَٰمُ رِجۡسٞ مِّنۡ عَمَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِ فَٱجۡتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٩٠ إِنَّمَا يُرِيدُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَن يُوقِعَ بَيۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةَ وَٱلۡبَغۡضَآءَ فِي ٱلۡخَمۡرِ وَٱلۡمَيۡسِرِ وَيَصُدَّكُمۡ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَعَنِ ٱلصَّلَوٰةِۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّنتَهُونَ ٩١﴾ [المائدة: ۹۰-۹۱].
«ای مؤمنان! همانا شراب، قمار، نشانههای معبودان باطل و تیرهای فال از عمل پلید شیطان است، پس از آن دوری جویید تا شما رستگار شوید. همانا شیطان میخواهد از طریق شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند و شما را از یاد الهی و از نماز بازدارد، پس آیا شما بازمیآیید».
بعد از نازلشدن این آیات، شراب قطعاً حرام گردید. در همان موقع رسول اکرم ج دستور دادند تا در کوچههای مدینه اعلام کنند: از امروز به بعد شراب حرام است، ولی با وجود این خرید و فروش شراب همچنان ادامه داشت، تا این که در سال هشتم هجری، این هم حرام گردید. آنحضرت ج مردم را در مسجد نبوی جمع کردند و این حکم را ابلاغ فرمودند [۱۹۱]: سپس در همان سال در زمان فتح مکه، آنحضرت ج علناً خرید و فروش چیزهایی را که حرام هستند اعلام فرمودند:
«إِنَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ حَرَّمَ بَيْعَ الخَمْرِ، وَالمَيْتَةِ وَالخِنْزِيرِ وَالأَصْنَامِ» [۱۹۲]. «الله و رسولش معامله شراب، خود مرده، خوک و بتها را حرام کردهاند».
سرانجام، حرمت شراب با این وضع اعلام گردید. با وجود این هنوز معلوم نیست در چه سالی دقیقاً این اعلام صورت گرفت؟ محدثین و سیرهنگاران نظریات مختلفی را در این باره اظهار داشتهاند [۱۹۳].
حافظ ابن حجر، در فتح الباری کتاب التفسیر سوره مائده «باب ﴿لَيۡسَ عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾» مینویسد:
«وَالَّذِي يَظْهَرُ أَنَّ تَحْرِيمَهَا كَانَ عَامَ الْفَتْحِ سَنَةَ ثَمَانٍ كما رَوَى أَحْمَدُ مِنْ طَرِيقِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ وَعْلَةَ قَالَ سَأَلت بن عَبَّاسٍ عَنْ بَيْعِ الْخَمْرِ فَقَالَ كَانَ لِرَسُولِ الله ج صَدِيقٌ مِنْ ثَقِيفٍ أَوْ دَوْسٍ فَلَقِيَهُ يَوْمَ الْفَتْحِ بِرَاوِيَةِ خَمْرٍ يُهْدِيهَا إِلَيْهِ فَقَالَ يَا فُلَانُ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ الله حَرَّمَهَا»؟. «ظاهراً چنین معلوم میشود که شراب در سال هشتم هجری، در زمان فتح مکه حرام گردید و دلیل آن این است که امام احمد از عبدالرحمن بن وعله رووایت کرد: من از عبدالله بن عباس پرسیدم که فروش شراب چگونه است؟ وی اظهار داشت: رسول اکرم ج دوستی از قبیلۀ «ثقیف» یا از «دوس» داشتند. او نزد آن حضرت، در زمان فتح مکه آمد و مشکیزهای از شراب به آنحضرت اهداء کرد، آنحضرت فرمودند: آیا تو را معلوم نیست که خداوند شراب را حرام کرده است»؟.
به نظر ما این نظر حافظ ابن حجر و استدلال وی صحیح نیست. از این روایت فقط این قدر ثابت است که آن شخص از حرمت شراب تا زمان فتح مکه اطلاعی نداشت [۱۹۴]. این ثابت نیست که تا آن موقع حرمت آن نازل نشده بود. بسیاری از احکام هستند که خبر نزول آنها به کسانی که دور هستند، خیلی دیر میرسد.
علاوه بر این، از خود روایات معلوم میشود که حرمت شراب، قبل از فتح مکه نازل شده است. این به هیچ وجه معقول نیست که چیز ناپاکی همچون شراب تا سال هشتم هجری حلال باقی بماند و فقط دو سال قبل از وفات آنحضرت ج حرمت آن اعلام گردد. در واقع شراب در سال سوم یا چهارم هجری حرام شده بود [۱۹۵].
[۱۸۹] تمام داستان در ابوداود کتاب الأشربة مذکور است. [۱۹۰] صحیح مسلم ۲ / ۳۲۸ ذکر سعد وقاص. [۱۹۱] صحیح بخاری تفسیر آیه ربوا و صحیح مسلم. [۱۹۲] صحیح بخاری و مسلم باب تحریم بیع الخمر والمیتة والأصنام. [۱۹۳] در سیرت النبی جلد اول برای اعلام حرمت شراب دو تاریخ ذکر شده تاریخ نخست از عموم سیرهنگاران در این جا بیان شده است. [۱۹۴] این نظر مؤلف کاملاً صحیح است، شخص مذکور از قبیله «ثقیف» و یا از قبیله «دوس» بود. قبیله «ثقیف» در سال هشتم هجری مسلمان شد. و قبیله «دوس» گرچه قبلاً مسلمان شده بود ولی از مدینه منوره خیلی دور بودند. علاوه بر این، نکته دیگری که محدثین گرامی بهسوی آن توجه نکردهاند، اینست، همچنانکه قبلاً بیان شد حرمت نوشیدن شراب در سال چهارم هجری نازل شد، ولی خرید و فروش شراب همراه با حرمت ربا یکجا نازل شد و ربا در اواخر حرام شد. یعنی در سال هشتم هجری و نوشیدن شراب در اوایل، در مدینه منوره منع شده بود، لیکن اعلام عمومی آن در زمان فتح مکه انجام گرفت، همچنانکه در احادیث صحیح تصریح شده، رجوع کنید به صحیح بخاری تفسیر آیه ربا باب بیع المیتة والاصنام و صحیح مسلم باب تحریم بیع الخمر. حافظ ابن حجر که معتقد است، شراب در سال هشتم هجری حرام گردیده در جلد اول فتح / ۱۶۱، در جواب قاضی عیاض مرقوم میدارد: «قُلْتُ وَيُحْتَمَلُ أَنْ يَكُونَ تَحْرِيمُ التِّجَارَةِ فِيهَا تَأَخَّرَ عَنْ وَقت تَحْرِيم عينهَا وَالله أعلم». در صحیح مسلم از ابوسعید خدری روایت شده که از آن معلوم میشود، نوشیدن شراب و معامله آن همزمان منع شدهاند، لیکن بعد از آن، از روایت حضرت عایشه و جابر بن عبداللهب معلوم میشود که در روایت قبلی از ابوسعید خدری و یا یکی از راویان بعد از وی، تسامحی صورت گرفته است. علاوه بر این، علامه ابن حجر که از حدیث امام احمد بر نزول حرمت حکم شراب در فتح مکه استدلال کرده، آن حدیث در صحیح مسلم باب «تحریم بیع الخمر» نیز موجود است ولی در آن، فتح مکه مذکور نیست. «سلیمان ندوی» [۱۹۵] بزرگترین دلیل این است که وقتی حرمت شراب نازل شد، مسلمانان گفتند: پس حال برادران ما که در جنگ احد شرکت کرده و شهید شدند، چگونه خواهد بود، زیرا که آنان شراب نوشیده بودند؟ در جواب این آیه نازل شد: ﴿لَيۡسَ عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾ از این آیه معلوم است که حرمت شراب متصل بعد از جنگ نازل شده است و جنگ احد در همین سال روی داده است. در صحیح بخاری تحت تفسیر آیۀ مذکور این روایت از حضرت جابر نقل شده: «صَبَّحَ أُنَاسٌ غَدَاةَ أُحُدٍ الخَمْرَ، فَقُتِلُوا مِنْ يَوْمِهِمْ جَمِيعًا شُهَدَاءَ وَذَلِكَ قَبْلَ تَحْرِيمِهَا» (صبح غزوه احد تعدادی از مردم شراب نوشیدند و همه آنها در همان روز شهید شدند و این پیش از نزول حرمت شراب بود). در کنار روایت جابر به این روایت انس هم توجه شود: «فَقَالَ بَعْضُ القَوْمِ: قُتِلَ قَوْمٌ وهي فِي بُطُونِهِمْ، قَالَ: فَأَنْزَلَ الله: لَيْسَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا» (پس از این که أیه حرمت شراب نازل شد بعضی از مردم گفتند: بعضیها در حالی شهید شدند که شراب در شکم آنان بود، آنگاه این آیه نازل شد که بر آن مؤمنان در این باره گناهی نیست. (سید سلیمان ندوی)