فروغ جاویدان، سیرت پیامبر، صحیح ترین و جامع ترین کتاب سیره نبوی و تاریخ صدر اسلام - جلد دوم

فهرست کتاب

نجران

نجران

«نجران» یکی از مناطق یمن است. «نجران» مرکز مسیحیت اعراب بود، پیامبر گرامیج مغیره بن شعبه را که قبل از صلح حدیبیه، مسلمان شده بود، برای دعوت اسلام به نجران فرستاد. مسیحیان ایرادات و اعتراض‌هایی بر قرآن مجید وارد کردند. او نتوانست به ایرادهای آن‌ها پاسخ گوید و از همانجا بازگشت [۳۷]. آنگاه آن‌حضرت ج نامه‌ای به آن‌ها نوشت و آنان را به اسلام دعوت داد. قسمتی از متن‌نامه چنین بود: «اگر اسلام را قبول نمی‌کنید پس به لحاظ سیاسی از اسلام اطاعت کنید و جزیه بپردازید» [۳۸].

اهالی نجران، هیأتی متشکل از راهبان و کشیش‌ها برای تحقیق و بررسی امر به مدینه فرستادند. شرح حال این هیأت بعداً ذکر خواهد شد. علاوه بر مسیحیان، تعدادی از مشرکان نیز در نجران زندگی می‌کردند. از آن جمله قبیلۀ بنوحارث بن زیاد بود که بتی به نام «مدان» داشتند و آن را می‌پرستیدند و به همین لحاظ، به نام «عبدالمدان» معروف بودند. در ربیع الثانی سال دهم هجری، پیامبر اکرم ج خالد بن ولید را برای دعوت اسلام به آنجا فرستادند. وقتی خالد به آنجا رسید، تمام افراد قبیله مسلمان شدند. حضرت خالد چند روزی در آنجا ماند و قرآن و احکام اسلام را به آنان تعلیم داد [۳۹]. جریان اسلام‌آوردن اهل یمن با خلوص دل و طیب خاطر و بدون هیچگونه تهدید و تشویقی، امری بود که موجب رحمت خاص الهی قرار گرفت. وقتی خبر حرکت اشعری‌ها به‌سوی مدینه رسید، آن حضرت ج به مسلمانان بشارت دادند که «تمامی اهالی یمن خواهند آمد و آن‌ها رقیق القلب و نرم‌دل هستند» [۴۰].

زمانی که قبیلۀ همدان مسلمان شد، آن‌حضرت سجدۀ شکر به جا آوردند و برای آنان دعای عافیت و سلامتی کردند. هنگامی که نمایندگان «حمیر» و «تمیم» به محضر آن‌حضرت رسیدند، نخست ایشان متوجه تمیم شدند و فرمودند: ای تمیم! بشارت را قبول کنید. آن‌ها گفتند: یا رسول الله! ما بشارت را پذیرفته‌ایم، حالا عطایا و هدایایی عنایت کنید. آن‌حضرت روی برگرداندند و فرمودند: چه چیزی بهتر و بالاتر از بشارت است. آنگاه به‌سوی اهل یمن روی کرده و فرمودند: ای ساکنان یمن! تمیم بشارت را قبول نکرد شما آن را قبول کنید. اهالی یمن بلادرنگ عرض کردند: ای رسول خدا! ما آن را قبول کردیم [۴۱]. سپس آن‌حضرت فرمودند: «ایمان، ایمان اهل یمن است و فراست و دانش، فراست و دانشِ اهل یمن است».

از داعیان و مبلغان یمن، حضرت علی و حضرت ابوموسی اشعری در حجة الوداع از یمن بازگشتند و با آن‌حضرت حج به جا آوردند. بسیاری از نو مسلمان‌های یمن نیز با آنان همراه بودند که برای حج و زیارت خانۀ خدا آمده بودند.

[۳۷] ترمذی، تفسیر سورۀ مریم. [۳۸] زرقانی به نقل از بیهقی. [۳۹] زرقانی ۳ / ۱۱۹. [۴۰] صحیح بخاری، ذکر قدوم الأشعریین أهل الیمن. [۴۱] صحیح بخاری، کتاب بدء الخلق وقدوم الأشعریین.