حرمت ربا
یکی از عادات و اخلاق ذمیمهای که اعراب گرفتار آن بودند، سودخواری بود. به همین جهت احکام حرمت آن با تدریج نازل شد. قریش عموماً پیشه تجارت داشتند و کسانی که ثروتمند و غنی بودند به فقرا و مستمندان وام میدادند و ربا میگرفتند، هر مقدار که در پرداخت وام تأخیر میشد سود آن را اضافه میکردند. حضرت عباس عموی پیامبر، قبل از اسلام از کسانی بود که در سطح بالایی کارهای سودی و ربوی انجام میداد [۱۹۶]. هنگامی که رسول اکرم ج به مدینه آمدند بر اثر وجود تاجران یهودی ربا به شکلهای مختلفی خیلی رواج داشت: نخست آنحضرت خرید و فروش طلا را به طور وام، ربا و ممنوع قرار دادند [۱۹۷]. سپس حرمت سودِ دو برابر و چهار برابر نازل شد.
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَأۡكُلُواْ ٱلرِّبَوٰٓاْ أَضۡعَٰفٗا مُّضَٰعَفَةٗۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٣٠﴾ [آل عمران: ۱۳۰].
«ای مؤمنان! سود چند برابر نخورید و از خداوند بترسید تا رستگار شوید».
پس از آن، مبادلۀ اشیایی را که از یک جنس باشند، بهطور کم یا زیاد منع فرمودند [۱۹۸].
در سال هفتم هجری هنگام غزوه خیبر مسلمانان شروع به معاملات ربوی با تجار یهود کردند. در آن موقع آنحضرت اعلام فرمودند که طلا را با اشرفی فروختن بهطور کم و زیاد ربا است [۱۹۹]. احکام مفصل درباره حرمت سود، در سال هشت هجری نازل شدند. بعد از سوره آل عمران، اولین آیۀ سوره بقره در این باره نازل شد:
﴿ٱلَّذِينَ يَأۡكُلُونَ ٱلرِّبَوٰاْ لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ ٱلَّذِي يَتَخَبَّطُهُ ٱلشَّيۡطَٰنُ مِنَ ٱلۡمَسِّۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَالُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡبَيۡعُ مِثۡلُ ٱلرِّبَوٰاْۗ وَأَحَلَّ ٱللَّهُ ٱلۡبَيۡعَ وَحَرَّمَ ٱلرِّبَوٰاْۚ فَمَن جَآءَهُۥ مَوۡعِظَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ فَٱنتَهَىٰ فَلَهُۥ مَا سَلَفَ﴾ [البقرة: ۲۷۵].
«آنهایی که سود میخورند از قبرهایشان مانند کسی که شیطان او را دیوانه کرده بیرون میآیند، به سبب آن که میگفتند سوداگری مانند سود است و خداوند سوداگری را حلال کرده و سود را حرام ساخته است، پس هرکس پندی از جانب الله نزد او آمد و او از این کار ناجایز خویش بازآمد پس برای اوست آنچه گذشته است».
برای مردم این سؤال نیز پیش آمد که سود نیز نوعی تجارت است، وقتی تجارت جایز است، سود چرا حرام باشد؟ پاسخ به این سؤال در جلدهای بعدی بیان خواهد شد، در اینجا فقط از تاریخ حرمت سود و ربا بحث میشود. به هرحال، در این آیه نیز حرمت قطعی ربا صادر نشد. سرانجام، تقریباً بعد از سال هشتم هجری این آیه نازل شد:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ ٱلرِّبَوٰٓاْ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٢٧٨ فَإِن لَّمۡ تَفۡعَلُواْ فَأۡذَنُواْ بِحَرۡبٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۖ وَإِن تُبۡتُمۡ فَلَكُمۡ رُءُوسُ أَمۡوَٰلِكُمۡ لَا تَظۡلِمُونَ وَلَا تُظۡلَمُونَ ٢٧٩﴾ [البقرة: ۲۷۹-۲۷۸].
«ای مؤمنان! از خدا بترسید و سود را رها کنید اگر ایمان دارید، پس اگر سود را رها نکنید، پس برای جنگ با الله و رسول او آماده شوید و اگر توبه کنید پس برای شما اصل مال شما حلال است نه بر دیگران ظلم کنید و نه مورد ظلم دیگران واقع شوید».
وقتی این آیه نازل شد، آنحضرت تمام صحابه را در مسجد گرد آورد و این حکم را اعلام نمود [۲۰۰]. در سال نهم هجری پیمان صلحی که با اهل نجران بسته شد، یکی از مواد آن این بود: ربا نگیرند [۲۰۱] در ذی الحجه سال دهم هجری در حجة الوداع، قبل از نزول این آیه، تمام معاملات ربوی که در سرزمین عربستان منعقد شده بود، همگی را آنحضرت باطل اعلام نمودند، حضرت ابن عباس میفرماید: حکم حرمت ربا آخرین حلقه از زنجیرۀ احکام اسلامی است که نازل گردید.
* * * *
[۱۹۶] موطا امام مالک باب الربا. [۱۹۷] صحیح مسلم باب الصرف. [۱۹۸] صحاح کتاب البیوع. [۱۹۹] صحیح مسلم باب بیع القلادة فیها خرز. [۲۰۰] صحیح بخاری و صحیح مسلم باب تحریم بیع الخمر. [۲۰۱] ابوداود باب أخذ الجزیة.
﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ١ وَرَأَيۡتَ ٱلنَّاسَ يَدۡخُلُونَ فِي دِينِ ٱللَّهِ أَفۡوَاجٗا٢ فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ وَٱسۡتَغۡفِرۡهُۚ إِنَّهُۥ كَانَ تَوَّابَۢا٣﴾ [النصر: ۱-۳]