فروغ جاویدان، سیرت پیامبر، صحیح ترین و جامع ترین کتاب سیره نبوی و تاریخ صدر اسلام - جلد دوم

فهرست کتاب

دعا و نماز

دعا و نماز

پیامبر ج پیش از نبوت نیز به عبادت الله تعالی مشغول می‌شد و به غار حرا می‌رفت و چندین ماه در آنجا می‌ماند و مشغول عبادت و مراقبه می‌شد [۴۰۸]. هنگام بعثت، روش نماز نیز به آن‌حضرت تعلیم داده شد، ولی از ترس کفار قریش، مخفیانه نماز می‌خواند. چون وقت نماز فرا می‌رسید به دره‌ای از کوه می‌رفت و در آنجا نماز می‌خواند.

یک بار آن‌حضرت با علی س در دره‌ای مشغول نماز بود، اتفاقاً ابوطالب از راه رسید با مشاهده آن‌ها پرسید: عمو! این چه کاری است که انجام می‌دهید. آن‌حضرت او را به اسلام دعوت داد [۴۰۹]. نماز چاشت را در ملأ عام در حرم اداء می‌کرد، زیرا که این نماز در مذهب قریش نیز جایز بود [۴۱۰]. در صحیح بخاری مذکور است که روزی آن‌حضرت در حرم مشغول نماز بود. سران قریش در آنجا نشسته، مسخره و استهزا می‌کردند. ابوجهل گفت: کاش! در این موقع یکی می‌رفت و شکمبه شتر را با نجاست آن می‌آورد و چون محمد به سجده می‌رفت بر گردنش قرار می‌داد. چنانکه طبق این پیشنهاد، عقبه رفت و این مأموریت را انجام داد [۴۱۱]. هنگامی که در نماز با صدای بلند قرائت می‌خواندند، کفار بد می‌گفتند و اهانت می‌کردند [۴۱۲]. یک بار ایشان در حرم نماز می‌خواندند. بعضی از کفار خواستند تا با اهانت و سوء ادب با ایشان برخورد کنند [۴۱۳]. یک بار یکی از آن شقاوتمندان، ریسمانی به گردن مبارک انداخت [۴۱۴]. اما با وجود همۀ این اهانت‌ها و زحمت‌ها، آن‌حضرت همچنان به وظایف خود ادامه می‌دادند و عقب‌نشینی نمی‌کردند.

شب‌ها بیدار می‌شدند و نماز می‌خواندند. دربارۀ عبادت شب روایات مختلفی از اصحاب متعدد نقل شده است. یکی روایت می‌کند که آن‌حضرت ج تمام شب نماز می‌خواندند. ام سلمهل می‌گوید: ایشان مقداری می‌خوابیدند، سپس از خواب بلند می‌شدند و مشغول نماز می‌شدند باز می‌خوابیدند باز بلند می‌شدند و نماز می‌خواندند. خلاصه، تا صبح در همین حال به سر می‌بردند. ابن عباسب روایت می‌کند که بعد از نیمه شب بلند می‌شدند و سیزده رکعت نماز می‌خواندند و طبق روایت حضرت عایشهل نُه رکعت می‌خواندند. محدثین میان این روایات، اینگونه تطبیق قائل شده‌اند که آن‌حضرتج با همۀ این روش‌ها نماز می‌خواندند و هریک از راویان، مشاهدات خود را نقل کرده است [۴۱۵]. در اواخر طرز عمل آن‌حضرتج همان بود که حضرت عایشه و ابن عباس بیان کرده‌اند.

علاوه بر نمازهای پنجگانه، روزانه معمولاً سی و نه رکعت نماز نفل و سنت می‌خواندند. دو رکعت در صبح، چهار رکعت در چاشت، شش رکعت در ظهر، شش رکعت در عصر، چهار رکعت پیش از عصر و دو رکعت بعد از آن (طبق روایت حضرت عایشه)، دو رکعت در مغرب، سیزده رکعت بعد از عشاء با وتر. علاوه بر این‌ها، نماز اوّابین، تحیة المسجد و غیره هم بودند. از تمام سنت‌ها به دو رکعت صبح بیشتر اهمیت می‌دادند [۴۱۶]. اگر گاهی نماز سنت برخلاف معمول فوت می‌شد، بعداً آن را قضا می‌کردند. در شریعت، قضای آن بر امت لازم نیست. در حال اقامت فقط یک بار نماز سنت ترک شد. آن هم به دلیل این که در میان ظهر و عصر هیأتی به محضر آن‌حضرت باریاب شد که بر اثر آن نتوانستند دو رکعت بعد از نماز ظهر بخوانند. بعد از نماز عصر به حجره یکی از ازواج مطهرات رفتند و آن دو رکعت را قضا آورند و چون این نماز برخلاف معمول بود، ازواج مطهرات پرسیدند و آن‌حضرت توضیح دادند. برای امت قضای نماز، یک بار کافی است، لیکن آنچه را آن‌حضرت شروع می‌کردند، ترک آن را مناسب نمی‌دانستند. روی این اساس، حضرت عایشه و أم سلمه ب روایت می‌کنند که آن‌حضرت در تمام عمر آن را قضا می‌آوردند [۴۱۷].

ماه مبارک رمضان برای عبادات آن‌حضرت بسیار پرلطف و شیرین بود. حضرت ابن عباس ب روایت می‌کند که آن‌حضرت همواره سخاوت داشتند، ولی هنگامی که ماه مبارک رمضان فرا می‌رسید و از جبرئیل  قرآن‌کریم را می‌شنیدند، سخاوت آن‌حضرت افزایش می‌یافت، به‌طوری که کرم و سخاوت‌شان از باد پیشی می‌گرفت. در دهۀ آخر ماه مبارک رمضان، بیش از حد معمول عبادت می‌کردند. حضرت عایشه ل می‌گوید: هنگامی که دهۀ آخر ماه مبارک رمضان فرا می‌رسید، تمام شب‌ها بیدار می‌ماندند و از ازواج مطهرات فاصله می‌گرفتند و اهل بیت را برای نماز و عبادت بیدار می‌کردند [۴۱۸]. در دهۀ اخیر اغلب اعتکاف می‌نشستند. یعنی تمام وقت در مسجد نشسته مشغول یاد الهی و عبادت می‌شدند [۴۱۹].

هر روز قرآن‌کریم را تلاوت می‌کردند. از یک روایت ابوداود معلوم می‌شود که وقت تلاوت بعد از نماز عشاء بود [۴۲۰]. هر روز تعداد معینی از سوره‌ها را تلاوت می‌کردند و در ماه مبارک رمضان، تمام قرآن را مرور می‌کردند [۴۲۱]. آخر شب بیدار می‌شدند و سوره مؤثری و یا چند آیه را تلاوت می‌کردند. حضرت عبدالله بن عباس ب می‌گوید: یک شب دیدم که آن‌حضرت در آخر شب در حالی که چشم‌ها را می‌مالیدند از خواب بیدار شدند نظر به‌سوی آسمان افکندند و این آیات را تلاوت فرمودند [۴۲۲]:

﴿إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩٠ ٱلَّذِينَ يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ قِيَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ رَبَّنَا مَا خَلَقۡتَ هَٰذَا بَٰطِلٗا سُبۡحَٰنَكَ فَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ١٩١ رَبَّنَآ إِنَّكَ مَن تُدۡخِلِ ٱلنَّارَ فَقَدۡ أَخۡزَيۡتَهُۥۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ ١٩٢ رَّبَّنَآ إِنَّنَا سَمِعۡنَا مُنَادِيٗا يُنَادِي لِلۡإِيمَٰنِ أَنۡ ءَامِنُواْ بِرَبِّكُمۡ فَ‍َٔامَنَّاۚ رَبَّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرۡ عَنَّا سَيِّ‍َٔاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ ٱلۡأَبۡرَارِ ١٩٣ رَبَّنَا وَءَاتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخۡزِنَا يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۖ إِنَّكَ لَا تُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ ١٩٤ فَٱسۡتَجَابَ لَهُمۡ رَبُّهُمۡ أَنِّي لَآ أُضِيعُ عَمَلَ عَٰمِلٖ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰۖ بَعۡضُكُم مِّنۢ بَعۡضٖۖ فَٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخۡرِجُواْ مِن دِيَٰرِهِمۡ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَٰتَلُواْ وَقُتِلُواْ لَأُكَفِّرَنَّ عَنۡهُمۡ سَيِّ‍َٔاتِهِمۡ وَلَأُدۡخِلَنَّهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ ثَوَابٗا مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ عِندَهُۥ حُسۡنُ ٱلثَّوَابِ ١٩٥ [آل عمران: ۱۹۰-۱۹۵].

«همانا در آفرینش آسمان‌ها و زمین و گردش شب و روز نشانه‌هایی برای صاحبان اندیشه وجود دارد. آن‌هایی که الله را در حال ایستاده، نشسته و بر پهلوی خویش یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین تدبر و اندیشه می‌کنند و به بارگاه الهی چنین اظهار می‌دارند: پروردگارا! تو این‌ها را بیهوده نیافریده‌ای تو از هرگونه آلودگی پاک هستی، پس ما را از عذاب دوزخ رهایی بده. پروردگارا! هرکس را تو وارد دوزخ کنی، او را رسوا نموده‌ای و برای ستمکاران هیچ یار و مددکاری نیست، پروردگارا! همانا ما ندادهنده‌ای را شنیدیم که به‌سوی ایمان فرا می‌خواند و اعلام می‌کرد که ایمان آورید به پروردگارتان، پس ایمان آوردیم پروردگارا! گناهان ما را بیامرز و بدیهای ما را دور کن و ما را با نیکوکاران بمیران. پروردگارا! آنچه بر زبان پیامبران خویش برای ما وعده فرمودی آن را به ما عطا کن و ما را روز قیامت رسوا مگردان، چون تو خلاف وعده عمل نمی‌کنی. پس خداوند دعای آنان را اجابت کرد و به آن‌ها اعلام نمود که من عمل هیچ عمل‌کننده‌ای از شما را ضایع نمی‌کنم چه مرد و چه زن، بعضی از شما از جنس بعضی دیگر هستند، پس کسانی که هجرت کردند و از شهرهایشان بیرون رانده شدند و در راه من اذیت و ایذا متحمل شدند و با دشمنان جنگیدند و کشته شدند، حتماً گناهان آنان را دور می‌کنم و آنان را وارد باغ‌هایی خواهم کرد که از زیر درختان آن‌ها جوی‌های مختلفی جریان دارد. این به عنوان پاداشی است از جانب خداوند متعال و نزد خداوند متعال بهترین پاداش‌ها موجود است».

در آن موقع این دعا را نیز می‌خواندند، این دعا بیانگر اهتمام آن‌حضرت در معنویت و روحانیت است:

«اللهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ أَنْتَ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، وَلَكَ الْحَمْدُ، وَأَنْتَ قَيَّامُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، وَلَكَ الْحَمْدُ، أَنْتَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ فِيهِنَّ، أَنْتَ الْحَقُّ، وَعْدُكَ الْحَقُّ، وَقَوْلُكَ الْحَقُّ، وَلِقَاؤُكَ حَقٌّ، وَالْجَنَّةُ حَقٌّ، وَالنَّارُ حَقٌّ، وَالسَّاعَةُ حَقٌّ، اللهُمَّ لَكَ أَسْلَمْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، وَإِلَيْكَ أَنَبْتُ، وَبِكَ خَاصَمْتُ، وَإِلَيْكَ حَاكَمْتُ، فَاغْفِرْ لِي مَا قَدَّمْتُ وَأَخَّرْتُ، وَأَسْرَرْتُ وَأَعْلَنْتُ، أَنْتَ إِلَهِي لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ» [۴۲۳]. «بار الها! حمد از آن تست تو نور زمین و آسمان هستی. حمد از آن تست تو پروردگار آسمان و زمین و آنچه در آن‌ها است هستی. تو حق هستی وعده تو حق است. سخن تو حق است. ملاقات با تو حق است. جنت حق است. دوزخ حق است. قیامت حق است. بار الها! من بر آستانۀ تو سر فرود آورده‌ام. بر تو ایمان آورده‌ام بر تو اعتماد و توکل نموده‌ام با قدرت تو جدال می‌کنم، از تو داوری می‌خواهم تو گناهان گذشته، آینده، سرّی و علنی مرا بیامرز. جز تو دیگر معبود نیست».

گاهی که اهل خانه خوابیده بودند، آن‌حضرت مخفیانه از بستر بلند می‌شدند و به دعا و مناجات الهی مشغول می‌شدند. حضرت عایشه ل می‌گوید: یک شب بیدار شدم، دیدم آن‌حضرت بر بستر خواب نیستند. فکر کردم شاید به خانۀ یکی دیگر از همسران خود رفته‌اند. در تاریکی این گوشه و آن گوشۀ حجره را بررسی کردم دیدم که جبین مبارک را بر خاک گذاشته و در سجده مشغول دعا هستند. آنگاه به خاطر فکر و اندیشه‌ای که در دلم خطور کرده بود، نادم و پیشمان شدم و گفتم: سبحان الله! ما در چه خیال و ایشان در چه عالمی هستند [۴۲۴]!.

گاهی شب‌ها بیدار می‌شدند و تنها به قبرستان می‌رفتند و دعا و زاری می‌کردند. یک شب حضرت عایشه ایشان را تعقیب کرد دید که وارد جنت البقیع شدند و به دعا و زاری پرداختند [۴۲۵]. بعد از دعا و نماز می‌خوابیدند تا این که خرناس می‌کشیدند و با طلوع فجر بیدار می‌شدند. سنت‌های صبح را می‌خواندند و به مسجد می‌رفتند. در آن موقع این دعا بر زبان مبارک جاری بود:

«اللهُمَّ اجْعَلْ فِي قَلْبِي نُورًا، وَفِي لِسَانِي نُورًا، وَاجْعَلْ فِي سَمْعِي نُورًا، وَاجْعَلْ فِي بَصَرِي نُورًا، وَاجْعَلْ مِنْ خَلْفِي نُورًا، وَمِنْ أَمَامِي نُورًا، وَاجْعَلْ مِنْ فَوْقِي نُورًا، وَمِنْ تَحْتِي نُورًا، اللهُمَّ أَعْطِنِي نُورًا» [۴۲۶].«بار الها! در دلم نور ایجاد کن و در زبانم، در سامعه‌ام، در چشم‌هایم نور پیدا کن. در پشت من، در جلو من نور پیدا کن، در قسمت بالای سر من و در قسمت تحتانی نور پیدا کن و مرا نور عطا کن».

در ارکان نماز کمترین مقدار مکث و توقف پس از رکوع است که به آن «قومه» می‌گویند، ولی حضرت انس س روایت می‌کند که رسول خدا ج بعد از رکوع به قدری مکث و توقف می‌کردند که ما فکر می‌کردیم شاید رفتن به سجده را فراموش کرده‌اند [۴۲۷]. از هرآنچه مخل در خشوع نماز می‌شد، اجتناب و دوری می‌کردند. یک بار شالی به خود پیچیده در آن نماز خواندند. آن شال از هردو طرف حاشیه‌دار بود. اتفاقاً در نماز نگاه ایشان بر حاشیه‌ها افتاد. پس از این که از نماز فارغ شدند، فرمودند: این را ببر به فلان شخص (ابوجهم) بده و از وی شال، «ابنجانی» غیر حاشیه‌دار بگیر. حاشیه‌های این در خشوع نماز خلل انداختند [۴۲۸].

یک بار بر دروازه خانه، پرده نقش‌داری آویزان بود. در نماز نگاه‌شان بر وی افتاد، به حضرت عایشه فرمودند: این را دور کن، زیرا نقش و نگار آن در خشوع و خضوع نماز خلل ایجاد می‌کند [۴۲۹].

[۴۰۸] صحیح بخاری باب بدء الوحی. [۴۰۹] مسند ابن حنبل ۱ / ۹۵. [۴۱۰] ابن اثیر. [۴۱۱] صحیح بخاری باب الطهارة والصلوة. [۴۱۲] صحیح بخاری تفسیر سورۀ بنی اسرائیل. [۴۱۳] ابن هشام. [۴۱۴] صحیح بخاری باب ما لقي النبي ج بمکة. [۴۱۵] زرقانی در شرح مواهب مفصلا این بحث را نوشته است. [۴۱۶] صحیح بخاری ابواب نوافل و سنن. [۴۱۷] مسند احمد و ابوداود و صحیح مسلم الرکعتان بعد العصر. [۴۱۸] ابوداود باب الصوم. [۴۱۹] صحیح بخاری باب الاعتکاف. [۴۲۰] صحیح بخاری باب الاعتکاف. [۴۲۱] ابوداود شهر رمضان. [۴۲۲] صحیح بخاری بدء الوحی. [۴۲۳] صحیح مسلم باب الدعاء فی الصلوة اللیل. [۴۲۴] سنن نسائی باب الغیرة. [۴۲۵] باب الاستغفار للمؤمنین. [۴۲۶] صحیح مسلم باب الدعاء في الصلوة. [۴۲۷] مسند ابن حنبل ۳ / ۱۷۲. [۴۲۸] صحیح بخاری ۱ / ۵۴ کتاب الصلوة. [۴۲۹] صحیح بخاری کتاب اللباس والصلوة.