علاقه به اسبسواری
در خارج از مدینه میدانی از محل «حصباء» تا «ثنیة الوداع» به وسعت ۶ مایل وجود داشت. این میدان مخصوص اسبدوانی بود. روش تربیت اسبها چنین بود که اسبها را تا مدتی علف و دانه میدادند تا خوب چاق و چابک شوند وقتی خوب چاق میشدند، از غذای آنها میکاستند و در خانه میبستند و چند روانداز بر آنها میانداختند تا عرق کنند، عرق میکردند و عرقشان خشک میشد. هر روز این امر جریان داشت تا این که به مقداری که چاق شده بودند، لاغر و چست و چابک میشدند. این عمل تا چهل روز ادامه داشت.
پیامبر اکرم ج اسبی به نام «سنجه» داشتند یک بار با آن در مسابقه اسبدوانی شرکت نموده و برنده شدند. این امر باعث شادی زیاد ایشان شد [۳۲۲].
مسئولیت مسابقات و تمرینهای اسبدوانی به حضرت علی سپرده شده بود و او از طرف خود این مسئولیت را به سراقه بن مالک واگذار نمود و دستورالعملهای زیر را برایش تعیین نمود:
۱- صفهای اسبها منظم و سه بار اعلام شود تا اسبسواران خود را آماده کنند؛
۲- سپس سه بار تکبیر گفته شود و با تکبیر سوم حرکت آغاز شود؛
۳- اگر گوش اسبی از سایر اسبها جلوتر قرار گرفت آن اسب برنده به حساب میآید؛
حضرت علی در انتهای میدان قرار میگرفت و در آنجا خطی رسم میکرد و دو نفر را در دو طرف آن خط مستقر میساخت و اسب از میان آن نفر میبایست عبور میکرد؛
گاهی میان شتران نیز مسابقه برگزار میشد، «عضباء» شتر رسول اکرم ج همیشه در مسابقات برنده میشد. یک بار یک شتر سوار بدوی در مسابقه با «عضباء» از آن پیشی گرفت. مسلمانان از این امر سخت متأثر و ناراحت شدند. آنحضرت ج فرمودند: وعده خداوند است که هرکس در دنیا گردن افرازد، خداوند گردنش را پایین اندازد [۳۲۳].
اسبهای با رنگ مشکی، کمیت و صندل را میپسندیدند. از بریدن دم اسبها منع میکردند، زیرا که وسیلۀ دفع مگسها است [۳۲۴].
* * * *
[۳۲۲] دار قطنی ۲ / ۵۵۲ کتاب السبق بین الخیل. [۳۲۳] صحیح بخاری، باب الرهان والسبق. [۳۲۴] سنن ابوداود کتاب الأدب.