فروغ جاویدان، سیرت پیامبر، صحیح ترین و جامع ترین کتاب سیره نبوی و تاریخ صدر اسلام - جلد دوم

فهرست کتاب

آداب مجالس

آداب مجالس

در این مجالس برای شرکت‌کنندگان هیچ محدودیتی وجود نداشت. معمولاً بدوی‌ها در همان حال وحشیگری خود، شرکت می‌کردند و بدون رعایت آداب مجلس، سخن می‌گفتند. تصویر خُلق و خوی نبوی در این مجالس اعجاب برانگیز است. آن‌حضرت به عنوان پیامبر خاتم تشریف دارند، صحابه کرام مانند غلامان حلقه به گوش و اراتمند در محضر مبارک حضور دارند. شخصی وارد می‌شود و بدون این که تشخیص بدهد کدام‌یک از اهل مجلس، پیامبر است، می‌گوید: محمد کدام‌یک از شما است؟ صحابه می‌گویند: همان شخص گندم‌گون که تکیه زده نشسته است. او می‌گوید: ای فرزند عبدالمطلب! من با خشونت از شما سؤالاتی می‌کنم و شما ناراحت نباشید. آن‌حضرت اجازۀ سوال به وی می‌دهند [۳۷۴].

با وجود این همه سادگی و فرووتنی، این مجالس سرشار از رعب و وقار و آداب نبوت بود. دایرۀ تعلیمات آن‌حضرت محدود به مذهب، اخلاق و تزکیه نفوس بود. مطالب دیگر خارج از منصب و شأن نبوت بودند. ولی بعضی‌ها سؤالات رکیک و بی‌مفهومی می‌کردند. مثلاً می‌پرسیدند: یا رسول الله! نام پدر من چیست؟ شتر من فرار کرده و حالا کجاست؟ آن‌حضرت اینگونه سؤالات را نمی‌پسندیدند. یک بار سؤال‌های لغو و بیهوده‌ای از این قبیل مطرح شد، آن‌حضرت برآشفتند و فرمودند: هرچه می‌خواهید سؤال کنید من به شما جواب خواهم داد. حضرت عمر س دید که رنگ چهرۀ آن‌حضرت بر اثر خشم و ناراحتی عوض شد، با نهایت فروتنی اظهار داشت: رضیت الخ [۳۷۵].

هیچ‌کس حق نداشت در حال ایستادن سؤال کند. یک بار شخصی در حالت ایستاده سؤال کرد، آن‌حضرت با تعجب به وی نگریست. همچنین معمول بود که وقتی یک مطلب تمام شد، مطلبی دیگر بیان شود. بعضی اوقات آن‌حضرت مشغول کلام بودند که ناگهان یک فرد بادیه‌نشین که از آداب مجلس آگاه نبود، وارد می‌شد و در میان سخنان ایشان از ایشان سؤالی می‌کرد. آن‌حضرت به سخنانش ادامه می‌دادند، وقتی فارغ می‌شدند، به‌سوی او متوجه شده به سؤالش جواب می‌دادند. یک بار مشغول سخنرانی بودند، بادیه‌نشینی وارد شد و بلادرنگ پرسید: قیامت کی برپا می‌شود؟ آن‌حضرت بدون توجه به وی سخنانش ادامه دادند. بعضی از حاضران فکر کردند که آن‌حضرت سؤال وی را نشیندند و بعضی می‌گفتند: شنیدند ولی در این موقع این سؤال برای‌شان ناگوار است. پس از این که از سخنرانی فارغ شدند، پرسیدند: سؤال‌کننده کجا است؟ بادیه‌نشین گفت: من حاضر هستم. آن‌حضرت فرمودند:

«هرگاه مردم امانت را ضایع و خیانت کنند».

او پرسید: چگونه امانت ضایع می‌شود؟

فرمودند: «هرگاه کارها به دست نااهلان سپرده شوند» [۳۷۶].

[۳۷۴] بخاری ۱ / ۱۵ کتاب الإیمان. [۳۷۵] بخاری کتاب العلم. [۳۷۶] بخاری، کتاب العلم.