تعیین ائمه مساجد
همزمان با ساخت مساجد، این امر هم لازمی بود که برای قبایل مختلف امامهای مستقلی مقرر شود. معمولاً عادت آنحضرت در این باره چنین بود: هر قبیلهای که مسلمان میشد، هر شخص از آن قبیله که بیش از دیگران قرآن را حفظ داشت، برای امامت آن قبیله تعیین میشد و در این امر، بزرگ و کوچک، آقا و غلام همه برابر بودند. قبل از تشریفآوری آنحضرت به مدینه، «سالم» غلام آزاد شده «ابوحذیفه» امام و پیش نماز مهاجرین در مدینه بود. وقتی قبیلۀ «جرم» مسلمان شد، آنحضرت عمرو بن سلمه جرمی را که خردسال و در سن هفت و یا هشت سالگی قرار داشت و در قبیلۀ خود بیش از دیگران قرآن را حفظ داشت، به عنوان امام جماعت تعیین فرمودند. برای چگونگی انتخاب امام جماعت، آنحضرت اصول و ضوابطی را مقرر فرموده بودند:
«عَنْ أَبِي مَسْعُودٍ الْأَنْصَارِيِّ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «يَؤُمُّ الْقَوْمَ أَقْرَؤُهُمْ لِكِتَابِ اللهِ، فَإِنْ كَانُوا فِي الْقِرَاءَةِ سَوَاءً، فَأَعْلَمُهُمْ بِالسُّنَّةِ، فَإِنْ كَانُوا فِي السُّنَّةِ سَوَاءً، فَأَقْدَمُهُمْ هِجْرَةً، فَإِنْ كَانُوا فِي الْهِجْرَةِ سَوَاءً، فَأَقْدَمُهُمْ سِنًّا». (مسلم). «از ابومسعود انصاری روایت است که رسول اکرم ج فرمودند: کسی که بیش از دیگران قاری قرآن باشد، امام جماعت شود، و اگر در قرائت برابر بودند، کسی که بیش از دیگران به سنت و شریعت، علم و آگاهی داشته باشد امام شود و چنانچه در این هم برابر بودند، کسی که قبل از دیگران هجرت کرده امام شود، اگر در این هم برابر بودند، کسی که از همه مسنتر است».
هنگامی که یکی از قبایل به محضر آنحضرت مشرف میشد، آنحضرت میفرمودند: چه کسی از میان شما بیشتر قرآن را میداند؟ اگر نام شخصی برده میشد، آنحضرت او را برای این امر برمیگزیدند. چنانکه عثمان بن ابی العاص امام اهل طایف، از همین طریق تعیین شد و اگر همه آنان از این حیث در یک ردیف قرار داشتند، میفرمودند: هرکس از میان شما بزرگتر و مسنتر است امام جماعت شود. وقتی مالک بن حویرث به نمایندگی از جانب قبیله خود به محضر آنحضرت حضور یافت، آنحضرت او را اینگونه راهنمایی فرمودند.
در خارج از مدینه در هر گوشهای از سرزمین عربستان که مسجدی ساخته شده بود، امام مستقلی برای آن جا تعیین شده بود. افرادی که به عنوان عامل و نمایندۀ دریافت صدقات در میان قبایل مقرر شده بودند، وظیفه امامت را نیز بر عهده داشتند. در مناطق مهم، این دو مسئولیت عمده، مستقل به حساب میآمدند. چنانکه در «عمان» عمرو بن العاص و ابوزید انصاری امام مقرر شده بود [۱۳۰]. ولی متأسفانه در کتب حدیث و سیره اسامی این بزرگواران بهطور یکجا ذکر نشده است، در طی وقایع، هرکجا بهطور ضمنی از آنها نام برده شده است و تا جایی که ما توانستیم به آنها دسترسی پیدا کنیم، ذیلاً اسامی آنها با محل امامتشان ذکر میشود:
نام |
محل امامت |
توضیح |
مصعب بن عمیر |
مدینه منوره |
قبل از هجرت امام جماعت انصار بود (ابن هشام ذکر بیعت عقبه) |
سالم مولی ابن حذیفه |
مدینه منوره |
پیش از هجرت رسول اکرم امام جماعت مهاجرین بود (بخاری و ابوداود) |
عتبان بن مالک |
بنوسالم |
امام جماعت قبیله خویش بود (ابوداود) |
معاذ بن جبل |
بنوسلمه |
امام جاعت قبیله خویش بود (صحیح بخاری) |
یکی از انصار |
مسجد قباء |
امام جماعت قبیله خویش بود (ابوداود) |
عمرو بن سلمه |
بنوجرم |
امام جماعت قبیله خویش بود (ابوداود) |
اسید بن حضیر |
بنوجرم |
امام جماعت قبیله خویش بود (ابوداود) |
انس بن مالک |
بنونجار |
نام امام مشکوک است / مسند 3 / 232 |
مالک بن حویرث |
بنونجار |
امام جماعت قبیله خویش بود (ابوداود) |
عتاب بن اسید |
مکه معظمه |
امام جماعت قبیله خویش بود (نسایی / 1) |
عثمان بن ابی العاص |
طایف |
امام جماعت قبیله خویش بود (ذکر وفد طایف ابوزید انصاری عمان (بلاذری ذکر عثمان) |
ابوبکر صدیق |
مدینه منوره |
وقتی که آنحضرت «تشریف نمیآوردند، در مسجد نبوی امامت میکرد (صحیح بخاری) |
ابن مکتوم |
مدینه منوره |
هنگامی که آنحضرت به غزوهها در خارج از مدینه میرفت، اکثر صحابه با ایشان همراه بودند و چون عبدالله بن ام مکتوم نابینا بود و در مدینه منوره میماند از این جهت آنحضرت وی را به امامت منصوب میکردند (ابوداود) |
[۱۳۰] فتوح البلدان بلاذری.