قبول هدایا
هدایای دوستان و عزیزان را قبول میکردند و در این باره هم تشویق میکردند و میفرمودند: «تهادوا تحابوا» (به همدیگر هدیه دهید، تا محبت میان شما پیدا شود). روی این اساس، اصحاب کرام بعضی از روزها معمولا به خانۀ ایشان بهطور هدیه چیزی میفرستادند، علی الخصوص روزی که نوبت اقامت در خانه حضرت عایشه ل بود [۶۰۳] قبلاً بیان شد هرچیزی که به ایشان تقدیم میشد میپرسیدند صدقه است و یا هدیه است. اگر هدیه میبود قبول میکردند و گرنه از قبول آن خودداری میکردند. یک بار زنی شالی برای آنحضرت آورد و به ایشان هدیه داد. در همان موقع شخصی در آنجا بود و آن را از آنحضرت طلبید، ایشان آن را به وی دادند [۶۰۴].
پادشاهان و حکمرانان اطراف و اکناف نیز برای ایشان هدیه میفرستادند. یکی از امرای شام استر سفید رنگی برای ایشان هدیه فرستاد. عزیز مصر استری از مصر فرستاده بود. یکی دیگر از امرا، یک جفت موزه فرستاد. یک بار قیصر روم پوستینی که حاشیههای ابریشمی داشت، برای ایشان فرستاد، آنحضرت لحظاتی آن را پوشید، سپس، آن را بیرون کرد و برای حضرت جعفر س (برادر حضرت علیس) فرستاد. او آن را پوشید و به محضر آنحضرت آمد. آنحضرت فرمودند: من برای این نفرستادم که تو آن را بپوشی. وی عرض کرد: پس آن را چه کنم؟ فرمودند: برای برادر خود نجاشی بفرست [۶۰۵]. حضرت جعفر تا زمان فتح خیبر در حبشه بود و نجاشی از او اسلام را تعلیم گرفته بود.
[۶۰۳] بخاری، مناقب عایشهل. [۶۰۴] صحیح بخاری، کتاب الصدقه. [۶۰۵] صحیح بخاری، کتاب الجنائز.