نقش ایمان در زندگی

فهرست کتاب

وجود خداوند متعال:

وجود خداوند متعال:

دلایل و شواهد بیانگر این حقیقت‌اند که در ماورای بین جهان آفرینش نیروی برتری وجود دارد که بر آن حکومت می‌کند، و تدبیر امور و رسیدگی به جزئیات آن را برعهده دارد. کسی آمده است و این نیروی برتر را «علت نخستین» نامیده است. دیگری از راه رسیده است و او را «عقل اول» نامگذاری کرده است. سومی نام «محرک نخستین» را پیشنهاد کرده است، در زبان قرآن که زبانی ویژه و فوق زبان‌ها و «زمان مردم» است. همانند دیگر کتاب‌های آسمانی، قدرت مطلقۀ حاکم بر جهان را که وجودی است جامع همۀ صفات جمال و جلال، «الله» نامیده است.

عقل بشر توانایی درک و شناخت کیفیتی و دریافت حقیقت وجود این نیروی برتر به عبارت دیگر خدای بزرگ را ندارد. همان بشری که از شناخت حقیقت «هستی» خودش و چیستی «زندگی» و چگونگی «روح» خودش عاجز و درمانده است! حتی بسیاری از عناصر مادی این جهان را که در آن زندگی می‌کند از قبیل الکتریسیته و مغناطیس و غیره هنوز آن چنانکه باید و شاید نشناخته است. شناختی که بشر از این عناصر دارد تنها عبارتست از آثار وجودی این عناصر، نه حقیقت آن‌ها. آنوقت چگونه می‌خواهد ذات خدای متعال را که برتر و بزرگ‌تر از هر دیدنی و نادیدنی است بشناسد؟!

﴿ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖ فَٱعۡبُدُوهُۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ وَكِيلٞ ١٠٢ لَّا تُدۡرِكُهُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَهُوَ يُدۡرِكُ ٱلۡأَبۡصَٰرَۖ وَهُوَ ٱللَّطِيفُ ٱلۡخَبِيرُ ١٠٣[الأنعام: ۱۰۲-۱۰۳].

«صاحب این ویژگی‌ها و خصوصیات، خدا پروردگار شماست که خداوندی جز او وجود ندارد، آفریننده همه چیز و همه کس، پس او را بپرستید که اوست که همه چیز را به عهده دارد. دیده‌ها به ادراک ذات او نمی‌رسند، اما او دیده‌های بینندگان را در اختیار دارد، و هم اوست که لطیف و خبیر است».

این خدا، خدای طایفه و عشیره‌ای محدود و خدای ملتی خاص و خدای سرزمین معینی نیست، بلکه او «رَبُّ الْعَالَمِينَ» پروردگار جهانیان، «رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»پروردگار آسمان‌ها و زمین، «رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ»پروردگار مشرق و مغرب هستی، است. ﴿قُلۡ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ أَبۡغِي رَبّٗا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيۡءٖۚ[الأنعام: ۱۶۴]. بگو: آیا غیر خدا پروردگار گیرم در حالی که اوست پروردگار همه چیز؟!

بیائید به گزارش قرآن مجید از گفتگوی موسی و فرعون گوش فرا دهیم، تا فراگیری و گستردگی قلمرو ربوبیت کردگار سبحان خدای متعال برایمان روشن گردد:

﴿قَالَ فِرۡعَوۡنُ وَمَا رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢٣ قَالَ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ٢٤ قَالَ لِمَنۡ حَوۡلَهُۥٓ أَلَا تَسۡتَمِعُونَ ٢٥ قَالَ رَبُّكُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٢٦ قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ ٱلَّذِيٓ أُرۡسِلَ إِلَيۡكُمۡ لَمَجۡنُونٞ ٢٧ قَالَ رَبُّ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ إِن كُنتُمۡ تَعۡقِلُونَ ٢٨[الشعراء: ۲۳-۲۸].

«فرعون گفت: پروردگار جهانیان دیگر چیست؟! گفت: پرودگار آسمان‌ها و زمین و هرآنچه میان آندو است، اگر در پی پیداکردن یقین باشید! به اطرافیانش گفت: آیا نمی‌شنوید؟ گفت: پروردگار شما و پروردگار پدران و نیاکان شما! گفت: این پیامبر شما که او را به سوی شما به پیامبری فرستاده‌اند به راستی دیوانه است! گفت: پروردگار مشرق و مغرب و هرآنچه میان آندو است، اگر در پی تعقل و فهم مطلب باشید».

قرآنکریم نیز از راه‌های متعددی وجود خداوند را روشن و مبرهن گردانیده است.

قرآن مجید خرد و ذهن انسان‌ها را متوجه می‌گرداند به آیات و نشانه‌هایی که سازنده‌ای حکیم در ماروای آن‌ها هستند. هر عقلی که اصل علیت را باور داشته باشد، آن هم یک باور طبیعی که نیازی به تحصیل و استدلال نداشته باشد، به طور بدیهی درک می‌کند که هر اثری را مؤثری و هر حرکتی را محرکی و هر ساخته‌شده‌ای را سازنده‌ای است:

﴿إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَٱلۡفُلۡكِ ٱلَّتِي تَجۡرِي فِي ٱلۡبَحۡرِ بِمَا يَنفَعُ ٱلنَّاسَ وَمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن مَّآءٖ فَأَحۡيَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٖ وَتَصۡرِيفِ ٱلرِّيَٰحِ وَٱلسَّحَابِ ٱلۡمُسَخَّرِ بَيۡنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ ١٦٤[البقرة: ۱۶۴].

«در آفرینش آسمان‌ها و زمین، و رفت و آمد شب و روز، و آن کشتی‌هایی که در جهت تأمین مصالح زندگی و منافع بشر روی سطح دریا حرکت می‌کنند، و آن آب‌هایی که خدا از آسمان سرازیر می‌گرداند و زمین را پس از آن که مرده است زنده می‌گرداند، و همین که خدا سراسر زمین را از انواع و اقسام جنبندگان پر گردانیده است، و بادها را به گردش درآورده است، و همین قطعات ابر نگاهداشته شده در میان آسمان و زمین، آیات و نشانه‌هایی است برای آن گروه از انسان‌ها که اهل فهم و درک مطالب هستند».

این آفریدگان نیاز به آفریننده‌ای دارند، و این نظام شگفت‌انگیز را ناگزیر نظم‌دهنده‌ای است:

﴿أَمۡ خُلِقُواْ مِنۡ غَيۡرِ شَيۡءٍ أَمۡ هُمُ ٱلۡخَٰلِقُونَ ٣٥ أَمۡ خَلَقُواْ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۚ بَل لَّا يُوقِنُونَ ٣٦[الطور: ۳۵-۳۶].

«یا این که از عدم ناگهان پدیدار شده‌اند، یا آن که خودشان آفریننده خودشان‌اند؟ یا این که اصلاً آسمان‌ها و زمین را اینان آفریده‌اند؟!».

﴿قَالَ فَمَن رَّبُّكُمَا يَٰمُوسَىٰ ٤٩ قَالَ رَبُّنَا ٱلَّذِيٓ أَعۡطَىٰ كُلَّ شَيۡءٍ خَلۡقَهُۥ ثُمَّ هَدَىٰ ٥٠[طه: ۴۹-۵۰].

«گفت: خوب، این پروردگار شما دوتا کیست؟! گفت: پروردگار ما هم او است که به هرچیز، نخست آفرینش آن را ارزانی داشته و سپس راه زندگی را به آن نشان داده است».

قرآن مجید سرشت پاک و فطرت سلیم انسانی را برمی‌انگیزاند. همان فطرت و سرشتی که به واسطۀ آن انسان به طور مستقیم و بی‌هیچ واسطه‌ای درمی‌یابد که پروردگار و کردگاری نیرومند و بزرگ دارد که نگهداری و سرپرستی او را برعهده دارد.

﴿فَأَقِمۡ وَجۡهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفٗاۚ فِطۡرَتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي فَطَرَ ٱلنَّاسَ عَلَيۡهَاۚ لَا تَبۡدِيلَ لِخَلۡقِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلۡقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ ٣٠[الروم: ۳۰].

«پس برپای دار تمام وجودت را در برابر دین پاک و بی‌آلایش، همان فطرت و سرشت خدایی که همه انسان‌ها را بر این نهاد سرشته است و آفرینش خدایی تغییر و تبدیل‌پذیر نیست. همین است آن دینی که می‌تواند سرپرست بشر باشد، اما بیشتر مردمان نمی‌دانند».

حال، اگر گاه و بیگاه، در مواقع خوشگذرانی و راحتی این فطرت انسانی رخ در نقاب بکشد، همین که گرفتاری و ناخوشی و سختی پیش می‌آید، دوباره خورشید فطرت خودش را نشان می‌دهد، و آن روکش‌ها و پرده‌های کاذب مانند برف ذوب می‌شوند، و آن نهاد ریشه‌دار توحیدی در درون روح و روان انسان شکوفا می‌گردد، و جان انسان با حالت نیایش و التماس شیفته و گریان به سوی پروردگارش بازمی‌گردد:

﴿هُوَ ٱلَّذِي يُسَيِّرُكُمۡ فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا كُنتُمۡ فِي ٱلۡفُلۡكِ وَجَرَيۡنَ بِهِم بِرِيحٖ طَيِّبَةٖ وَفَرِحُواْ بِهَا جَآءَتۡهَا رِيحٌ عَاصِفٞ وَجَآءَهُمُ ٱلۡمَوۡجُ مِن كُلِّ مَكَانٖ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ أُحِيطَ بِهِمۡ دَعَوُاْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ لَئِنۡ أَنجَيۡتَنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰكِرِينَ ٢٢[یونس: ۲۲].

«اوست که شما را در خشکی و دریا سیر می‌دهد، تا آن زمانی که در کشتی قرار می‌گیرید و... و کشتی‌ها آنان را با وزش باد موافقی روی دریا پیش می‌برد، و از آن باد موافق احساس خشنودی می‌کنند، بادی طوفان‌زا به سراغ‌شان می‌آید، و موج است که از هرگوشه دریا آنان را در برمی‌گیرد، و دیگر برایشان یقین می‌شود که گیر افتاده‌اند، خدا را با اخلاص و سرسپردگی کامل فرا می‌خوانند که اگر بتوانی تو ما را رهایی بخشی از این گرفتاری ما هم در شکر و سپاس تو کوتاهی نخواهیم کرد».

همچنین وقتی که ناگهان انسان با این سؤال روبرو می‌شود که پدیدآورنده و گردانندۀ این جهان کیست؟ با سرشت و فطرتی که دارد نمی‌تواند پاسخ دیگری بدهد، جز این که علناً زبان باز کند و بگوید: الله!

﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۖ[العنکبوت: ۶۱].

«و اگر بی‌مقدمه از همه اینان بپرسی که چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده است و خوشید و ماه را مسخر گردانیده و به فرمان خویش درآورده؟ حتماً خواهند گفت: خدا».

﴿قُلۡ مَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ أَمَّن يَمۡلِكُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَمَن يُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَيُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتَ مِنَ ٱلۡحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۚ فَسَيَقُولُونَ ٱللَّهُۚ فَقُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ ٣١ فَذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمُ ٱلۡحَقُّۖ فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ ٣٢[یونس:۳۱-۳۲].

«بگو: چه کسی از آسمان و زمین شما را روزی می‌دهد؟ یا این که چه کسی گوش و چشم‌ها را همه در اختیار دارد؟ چه کسی زنده را از مرده بیرون می‌آورد و مرده را از زنده بیرون می‌آورد؟ و چه کسی همه کارها را می‌گرداند؟ هم این کردگار توانا است خدا پروردگار بحق شما، و اگر از حق بگذرید چه چیزی می‌تواند وجود داشته باشد، مگر گمراهی؟ با این حال و به سوی چه کسی تغییر جهت می‌دهید؟!».

قرآن مجید تاریخ زندگی بشر را شاهد می‌آورد بر این که همواره در طول تاریخ زندگانی بشر، ایمان به خدا و پیامبرانش کشتی نجات اهل ایمان بوده است، و نیز همواره انکار و تکذیب خدا و پیامبران زنگ خطر هلاکت و بدبختی بوده است. از جمله دربارۀ حضرت نوح÷می‌فرماید:

﴿فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَيۡنَٰهُ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥ فِي ٱلۡفُلۡكِ وَأَغۡرَقۡنَا ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَآۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمًا عَمِينَ ٦٤[الأعراف: ۶۴].

«پس او را تکذیب کردند، ما نیز او را و کسانی را که با او همراه بودند در کشتی نجات بخشیدیم و کسانی را که آیات ما را تکذیب کرده بودند غرق گردانیدیم. آخر آنان مردمی کوردل بودند».

و همچنین دربارۀ حضرت هود÷می‌گوید:

﴿فَأَنجَيۡنَٰهُ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَقَطَعۡنَا دَابِرَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَاۖ وَمَا كَانُواْ مُؤۡمِنِينَ ٧٢[الأعراف: ۷۲].

«پس او را و کسانی را که با او همراه بودند – به رحمت خاص خود – نجات بخشیدیم و آن کسانی را که آیات ما را تکذیب کرده بودند و احتمال ایمان‌آوردن‌شان هم نمی‌رفت، نسل‌شان را قطع کردیم».

دربارۀ صالح÷و قوم ثمود نیز می‌فرماید:

﴿فَتِلۡكَ بُيُوتُهُمۡ خَاوِيَةَۢ بِمَا ظَلَمُوٓاْۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ ٥٢ وَأَنجَيۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ ٥٣[النمل: ۵۲-۵۳].

«حال دیگر خانه‌هایشان همه تبدیل به ویرانه شده است، به کیفر ستم‌هایی که کردند. در این ماجرا برای کسانی که در پی فهم و دانش باشند نشانه‌های روشنگر است، و نجات دادیم آن کسانی را که ایمان آوردند و در پرهیزگاری می‌کوشیدند».

و بالآخره، راجع به همه پیامبرانش، خدای متعال رسول گرامی‌اش محمد جرا مخاطب قرار داده می‌فرماید:

﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ رُسُلًا إِلَىٰ قَوۡمِهِمۡ فَجَآءُوهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَٱنتَقَمۡنَا مِنَ ٱلَّذِينَ أَجۡرَمُواْۖ وَكَانَ حَقًّا عَلَيۡنَا نَصۡرُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٤٧[الروم: ۴۷].

«پیش از تو فرستادگان متعددی را به سوی مردم‌شان فرستادیم، و آنان آیات بینات ما را برایشان آوردند. ما نیز از آن کسانی که تبهکاری کردند انتقام گرفتیم و نصرت اهل ایمان حقاً بر ماست».