پایداری در سختیها و گرفتاریها
«عَجَباً لأمْرِ المُؤمنِ إنَّ أمْرَهُ كُلَّهُ لَهُ خيرٌ - ولَيسَ ذلِكَ لأَحَدٍ إلاَّ للمُؤْمِن - إنْ أَصَابَتْهُ سَرَّاءُ شَكَرَ فَكانَ خَيراً لَهُ، وإنْ أصَابَتْهُ ضرَاءُ صَبَرَ فَكانَ خَيْراً لَهُ»(رواه مسلم)
«شگفت است کار مؤمن، همه چیز برای او خیر است، و این امتیاز برای هیچکس جز مؤمن نیست. اگر خوشی به سراغش آید شکر آن به جای آورد که برایش خیر باشد، و اگر گرفتاری به سراغش بیاید، شکیبایی پیشه کند، و برایش خیر باشد»
«حدیث نبوی»
امید و ایمنی، خشنودی و خوشبینی، عشق و محبت، آرامش روانی، اینها هم میوههای لذیذ نهال عقیده است که در جان انسان با ایمان کاشته میشود، و اندوختههای بیپایانی است که در معرکۀ زندگی پشتوانه او است، معرکه زندگی با همۀ طول و تفصیلش، با همۀ درد سرهایش، و با همۀ مخاطرات و دشواریهایش.
طبیعت زندگی دنیا و طبیعت حضور بشر در صحنۀ زندگی، اقتضایش اینست که محال است انسان در گیرودار زندگی دچار سختیها و گرفتاریهایی نشود، و دشواریهایی به سراغش نیاید. بسیار میشود که کاری به سامان نمیرسد، آرزویی جامۀ عمل نمیپوشد، دوستی میمیرد، بیماری بدنی عارض میشود، ثروتی از دست میرود، یا... یا... اینها همه چیزهایی است که در جویبار زندگی یافت میشود...
شاعری در توصیف دنیا گفته است:
جبلت على كدر وأنت تريدها
صفوا من الآلام والأكدار!
ومكلف الأيام ضد طباعها
متطلب في الماء جذوة نار
«این جویبار را کدر آفریدهاند و تو میخواهی،
که از دردها و نابسامنیها پیراسته و زلال زلال باشد!»
«آن کسی که روزگار را برخلاف طبیعتش میخواهد به سر ببرد،
در میان امواج آب، به دنبال گیرانۀ آتش آمده است».
وقتی این سنت عمومی خدا در زندگی این جهانی باشد و بر سراسر جهان انسان این قانون حکمفرما باشد، کسانی که رسالتی در این جهان دارند بیش از دیگران در معرض سختیها و مصیبتهای دنیا هستند، ایشان مردم را به سوی خدا فرا میخوانند، و هوادارن طاغوت با ایشان میجنگند. ایشان منادی حقاند و به همین خاطر، دستیاران باطل با آنان نبرد میکنند. ایشان مردم را به خوبیها راهنمائی مینمایند، و طرفداران بدیها دشمنشان میشوند. ایشان امر به معروف میکنند، و اهل منکرات با آنان میستیزند... در نتیجه همواره درگیر و دار محنتها و مصیبتها به سر میبرند، و زنجیرهای از توطئهها و آشوبها زندگیشان را در بر گرفته است. این سنتِ همان خدایی است که آدم و ابلیس را آفریده است، ابراهیم و نمرود را آفریده است. موسی و فرعون را آفریده است و محمد جو ابوجهل را آفریده است.
﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوّٗا شَيَٰطِينَ ٱلۡإِنسِ وَٱلۡجِنِّ يُوحِي بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ زُخۡرُفَ ٱلۡقَوۡلِ غُرُورٗاۚ﴾[الأنعام: ۱۱۲].
«و اینچنین برای هر پیامبری دشمنی از شیاطین انسی و جنی قرار دادهایم که به یکدیگر سخنان فریبآمیز و پرزرق و برق را وحی میکنند».
﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوّٗا مِّنَ ٱلۡمُجۡرِمِينَۗ﴾[الفرقان: ۳۱].
«و اینچنین برای هر پیامبری دشمنی از تبهکاران قرار دادهایم».
این موقعیت پیامبران و وارثان پیامبران است، و کسانی که رهرو راه آنانند، و دعوت پیامبران را پیگیری میکنند. این وضع حق طلبان در برابر طغیانگران و سدکنندگان راه خدا است.
﴿وَمَا نَقَمُواْ مِنۡهُمۡ إِلَّآ أَن يُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ ٨﴾[البروج: ۸].
«و از آنان انتقامجویی نمیکنند، مگر به خاطر این که به خدای عزیز و حمید ایمان آوردهاند».
«سُئل الرسول صلى الله عليه وسلم: أَىُّ النَّاسِ أَشَدُّ بَلاَءً؟ فَقَالَ: الأَنْبِيَاءُ، ثُمَّ الأَمْثَلُ بالأَمْثَلُ، يُبْتَلَى الرَّجُلُ عَلَى حَسَبِ دِينِهِ، فَإِنْ كَانَ دِينُهُ صُلْبًا اشْتَدَّ بَلاَؤُهُ، وَإِنْ كَانَ فِى دِينِهِ رِقَّةٌ ابْتُلاه اللّه حَسَبِ دِينِهِ، فَمَا يَبْرَحُ الْبَلاَءُ بِالْعَبْدِ حَتَّى يَمْشِى عَلَى الأَرْضِ وَمَا عَلَيْهِ خَطِيئَةٌ»«رواه الترمذی و قال: حسن صحیح»
«از رسول اکرم جپرسیدند: کدام گروه از مردمان بلاها و إبتلاهایشان شدیدتر است؟ فرمود: پیامبران، آنگاه هرکه به پیامبران نزدیک تر و مشابه تر باشد، و همچنین بلای هرکس به اندازۀ دینداری اوست. اگر دینش محکم و استوار باشد، بلا و ابتلایش شدیدتر است. اما اگر در امر دینش سستی داشته باشد، بلای او هم به همان اندازه کمتر است. بلا و مصیبت همچنان با بندۀ خدا همراه است تا وقتی که دیگر سبکبار و فارغ از هر گناه و خطا بر روی زمین راه برود».
[هرکه در این بزم مقربتر است
جام بلا بیشترش میدهند]