نقش ایمان در زندگی

فهرست کتاب

جایگاه انسان در این جهان مادی

جایگاه انسان در این جهان مادی

موقعیت انسان در این جهان پهناور مادی، موقعیت یک ارباب قدرتمند و تصرف‌کننده است که همۀ امکانات و تجهیزات این جهان به سود او و برای بهبود امور زندگی او مسخر گردیده‌اند. گویا همه چیز در این جهان هستی به خاطر او به هم بافته شده و به یکدیگر پیوند یافته‌اند، و عالم وجود را همچون جامه‌ای بر قامت رسای انسان آراسته‌اند.

﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجَ بِهِۦ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ رِزۡقٗا لَّكُمۡۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلۡفُلۡكَ لِتَجۡرِيَ فِي ٱلۡبَحۡرِ بِأَمۡرِهِۦۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلۡأَنۡهَٰرَ ٣٢ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ دَآئِبَيۡنِۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ ٣٣ وَءَاتَىٰكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلۡتُمُوهُۚ وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗ[إبراهیم: ۳۲-۳۴].

«خدا است که آسمان‌ها و زمین را آفریده و از آسمان آبی فرو بارید، پس به واسطه آن بیرون آورد انواع میوه‌جات را تا روزی شما گردد، و مسخر گردانید برای شما خورشید و ماه را که در گردش‌اند، و مسخر گردانید برای شما شب و روز را. و به شما ارزانی داشت هرآنچه را که از او درخواست کردید، و اگر برشمرید نعمت‌های خدا را، هرگز آن‌ها را نمی‌توانید بشمارید».

﴿۞وَلَقَدۡ كَرَّمۡنَا بَنِيٓ ءَادَمَ وَحَمَلۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَفَضَّلۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ كَثِيرٖ مِّمَّنۡ خَلَقۡنَا تَفۡضِيلٗا ٧٠[الإسراء: ۷۰].

«ما ارجمند گردانیدیم آدمیزادگان را و در خشکی و دریا جابجایشان کردیم و از پاکیزه‌ها روزیشان دادیم، و بر بسیاری از آن آفریدگانی که آفریدیم از بسیاری جهات برتریشان بخشیدیم».

﴿۞ٱللَّهُ ٱلَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ ٱلۡبَحۡرَ لِتَجۡرِيَ ٱلۡفُلۡكُ فِيهِ بِأَمۡرِهِۦ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ١٢ وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا مِّنۡهُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ ١٣[الجاثیة: ۱۲-۱۳].

«خداست که مسخر گردانید برای شما دریا را تا کشتی‌ها به فرمان او در آن به جریان افتند، و تا بجویید داده‌های خدا را و به آن امید که سپاسگزاری کنید. و مسخر گردانید برای شما هرآنچه را که در آسمان‌ها و هرآنچه را که در زمین است جملگی از خودش که در آن است نشانه‌هایی برای گروهی که بیندیشند».

﴿أَلَمۡ تَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَأَسۡبَغَ عَلَيۡكُمۡ نِعَمَهُۥ ظَٰهِرَةٗ وَبَاطِنَةٗۗ[لقمان: ۲۰].

«آیا نمی‌بینید که خدا مسخر گردانیده است برای شما هرآنچه را که در آسمان‌ها و هرآنچه را که در زمین است، و فراوان بر شما فرو ریخته است نعمت‌های ظاهری و باطنیش را».

این است مقام و منزلت و موقعیت انسان در این جهان هستی و رابطۀ او با این جهان، اما چه چیز یا چه کسانی انسان را به این مقام رسانیده است؟ در جهان هستی موجودات بزرگ‌تر و قوی‌تر از انسان بسیارند! این، راز آن پرتوی است که از نور خدا در وجود انسان تابیده است، و آن دمی که از روح خدا در آن دمیده شده است. همان دمی که انسان را آمادۀ پذیرش خلافت کرد. همان که قرآن مجید به شیوه‌ای بس دلاویز و عبرت‌انگیزتر می‌فرماید آنجا که می‌گوید:

﴿إِنَّا عَرَضۡنَا ٱلۡأَمَانَةَ عَلَى ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱلۡجِبَالِ فَأَبَيۡنَ أَن يَحۡمِلۡنَهَا وَأَشۡفَقۡنَ مِنۡهَا وَحَمَلَهَا ٱلۡإِنسَٰنُۖ[الأحزاب: ۷۲].

«ما عرضه کردیم امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها، پس خودداری کردند از بدوش‌کشیدن آن، و از آن به هراس افتادند و «انسان» آن را به دوش گرفت».

همین آمادگی و استعداد انسان است که سرنوشت انسان را به دست خودش سپرده است. البته پس از آن که خدای سبحان همۀ راه‌های هدایت را برای او هموار ساخته و راه عذر و بهانه را بر او بسته است.

﴿بَلِ ٱلۡإِنسَٰنُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ بَصِيرَةٞ ١٤[القیامة: ۱۴].

«بلکه انسان به خودش بینا است».

﴿فَمَن شَآءَ فَلۡيُؤۡمِن وَمَن شَآءَ فَلۡيَكۡفُرۡۚ[الکهف: ۲۹].

«پس هرکه خواهد ایمان بیاورد و هرکه خواهد کافر شود».

﴿قَدۡ أَفۡلَحَ مَن زَكَّىٰهَا ٩ وَقَدۡ خَابَ مَن دَسَّىٰهَا ١٠[الشمس: ۹-۱۰].

«رستگار شد آنکس که آن را پاک و پیراست و بی‌بهره گردید آنکس که آن را آلوده ساخت».

﴿إِنۡ أَحۡسَنتُمۡ أَحۡسَنتُمۡ لِأَنفُسِكُمۡۖ وَإِنۡ أَسَأۡتُمۡ فَلَهَاۚ[الإسراء: ۷].

«اگر نیکی کنید به خودتان نیکی کرده‌اید، و اگر بدی کنید بازهم به خودتان کرده‌اید».

اسلام مقام انسان را بالا برد، و انسان نیز فطرتاً با تمام وجود آن مقام و منزلت والای خودش را دریافت. با روح و جسمش، با عقل و قلبش با خرد و احساسش، با اراده و وجدانش با غریزه‌های پستی‌اش و با آرمان‌های بالا و والایش... اسلام زنجیری بر گردن انسان ننهاده است. پاهایش را نیز در کمند و زنجیر نکرده است. هیچ چیز پاکیزه و مناسبی را بر او حرام نگردانیده است، و هیچ درِ خیری را در برابر او نبسته است. و او را در کام بازرگانان دین فروش، بی‌کس و بی‌پناه رها نکرده است، تا با او بازی کنند! بلکه مسقیماً او را مخاطب قرار داده است:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ ٱلۡكَرِيمِ ٦ ٱلَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّىٰكَ فَعَدَلَكَ ٧ فِيٓ أَيِّ صُورَةٖ مَّا شَآءَ رَكَّبَكَ ٨[الإنفطار: ۶-۸].

«آه ای انسان! تو را چه چیزی به پروردگار کریمت مغرور ساخت؟ او که آفریدت و آراستت و معتدل و موزون گردانیدت در هرآن چهره‌ای که خواست تو را تصویر کرد».

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدۡحٗا فَمُلَٰقِيهِ ٦[الإنشقاق: ۶].

«ای انسان: تو با تکاپویی شگفت به سوی پروردگارت افتان و خیزان در تک و پویی، و به او خواهی رسید».