برای حیوان همان غریزهاش بس است
اگر در زندگی حیوانات بررسی کنیم، ملاحظه میکنیم که غریزۀ حیوان برای راهنمایی او در جهت شکلدادن به زندگی و گذران امورش چه به صورت فردی و چه به صورت اجتماعی از هر جهت کافی است. چنانکه شواهد این مطلب را در جامعۀ مورچگان میبینیم که چگونه در امر گردآوری قوت و غذایشان تا آن اندازه با یکدیگر همکاری و یکپارچگی دارند، و به طور دسته جمعی برای تأمین و ذخیرهسازی قوت زمستانه در لانههایشان فداکارانه میکوشند.
از این آشکارتر تشکیلات جالبی است که در کشور زنبور عسل مشاهده میکنیم. کشور زنبور عسل دارای یک ملکه است و عدهای زنبور کارگر و تعدادی زنبور نر هریک از این انواع زنبور عسل نقشی را که در جامعه به عهدۀ او گذاشته شده است ایفا میکند، و کار خودش را در نهایت دقت و با همکاری و هماهنگی با دیگر زنبوران انجام میدهد. الحق، آیت محکمی است از آیات الهی برای اندیشمندانی که بخواهند دربارۀ این نظام دقیق در زندگی زنبور عسل به تحقیق و مطالعه بپردازند، نظامی که خدای متعال زنبور عسل را بدان رهنمون شده است یا به او وحی کرده است بنا به تعبیر قرآن مجید:
﴿وَأَوۡحَىٰ رَبُّكَ إِلَى ٱلنَّحۡلِ أَنِ ٱتَّخِذِي مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُيُوتٗا وَمِنَ ٱلشَّجَرِ وَمِمَّا يَعۡرِشُونَ ٦٨ ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ فَٱسۡلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلٗاۚ يَخۡرُجُ مِنۢ بُطُونِهَا شَرَابٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهُۥ فِيهِ شِفَآءٞ لِّلنَّاسِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ ٦٩﴾[النحل: ۶۸-۶۹].
«و پروردگار تو وحی فرستاد به سوی زبنور عسل که از کوهها لانهها گیر، و از درختان و سقفهایی که آدمیزادگان میزنند. آنگاه از همۀ انواع بر و میوهها بخور، و آرام آرام در راههای پروردگارت به سیر و سلوک ادامه بده، از شکم این زنبوران نوشیدنی رنگارنگی بیرون میآید که در آن شفای مردمان است، در این کار و کوشش و در این سیر و سلوک زنبوران عسل آیتی است برای آن کسانی که میاندیشند».
این است جایگاه غریزه در زندگی حیوانات.