«توکُّل» معنایش «تواکُل» نیست
آسمان زر و سیم نمیباراند! این پاسخ عُمَری است که پیش از این گذشت. و با این پاسخ شبههای که در اذهان بسیاری وجود دارد، برطرف میگردد. توضیح این که: یکی از خصوصیات انسان با ایمان توکل بر خدا است و تسلیم در برابر او، و تفویض همۀ امور به خدا. قرآنکریم میفرماید:
﴿وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ وَكِيلٗا ٣﴾[الأحزاب: ۳].
«و بر خدا توکل کن که خدا کارگزار با کفایتی است».
﴿وَعَلَى ٱللَّهِ فَتَوَكَّلُوٓاْ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٢٣﴾[المائدة: ۲۳].
«و بر خدا توکل کنید، اگر از اهل ایمانید».
﴿وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓۚ﴾[الطلاق: ۳].
«و هرکس بر خدا توکل کند، خدا او را بس است».
ولی معنای «توکّل» چیست؟
«توکل» معنایش آن نیست که انسان علل و اسبابی را که خدا در کار جهان به کار گرفته است، به سویی بیفکند، و بر خدا تکیه کند. و از او بخواهد که از راههای خارق العاده به او مدد برساند، و مثلاً، به آسمان بالای سر او بگوید که زر و سیم ببارد، یا به زمین زیر پای او بگوید که نان و گوشت و روغن و عسل بیرون دهد، بدون هیچ زحمت و کوشش و تفکر و کاری!
معنای «توکل» اینست که انسان مقدمات را فراهم آورد، و نتایج را به خدا واگذارد. دانه را بکارد، و میوه را از پروردگار بخواهد. به جنبههای بشری کار که به خودش مربوط میشود بپردازد، و مابقی را به پروردگارش واگذارد که عوامل پیشرفت کار را برایش فراهم آورد، و موانع را از سر راه او بردارد. چه بسیار عواملی که انسان آنها را نمیشناسد، و چه بسیار موانعی که برای انسان ناشناخته است، دیگر چه رسد که بتواند آنها را از سر راه خود بردارد.
آن مرد اعرابی نزد رسول خدا جآمد و شترش را بر در مسجد، بدون آن که او را ببندد، رها کرد، به گمان این که توکل کرده و نگهداری و مراقبت او را برعهدۀ خدا نهاده است. پیامبر اکرم جسخنی به او گفتند که در میان مسلمانان ضرب المثل گردید. به او گفتند:
«اعْقِلْهَا وَتَوَكَّلْ»
«با توکّل زانوی اشتر ببند!».
حدیثی که یاوهگویان دست به دامان آن شدهاند که:
«لَوْ تَوَكَّلْتُمْ عَلَى اللَّهِ حَقَّ تَوَكُّلِهِ لَرَزَقَكُمْ كَمَا يَرْزُقُ الطَّيْرَ تَغْدُو خِمَاصاً وَتَرُوحُ بِطَاناً»
«اگر شما آنچنانکه درخور و شایسته است، بر خدا توکل میکردید، خدا همانگونه که پرندگان را روزی میدهد، شما را روزی میداد. پرندگان هر بامداد با شکمهای خالی از لانههایشان درمیآیند، و شامگاه، با شکمهای پر به لانههایشان بازمیگردند».
در واقع دلیلی برعلیه آنان است نه برهانی برای اثبات نظرشان؛ زیرا این تضمین روزی که شامگاه با شکمهایی پر بازگردند، تنها در صورتی است که بامداد از لانه بدر آیند، و برای به دستآوردن روزی کوشش کنند، نه آن که در لانههایشان بمانند.