نقش ایمان در زندگی

فهرست کتاب

ملحدان و بی‌دینان از همۀ مردم بی‌تاب و توان‌ترند

ملحدان و بی‌دینان از همۀ مردم بی‌تاب و توان‌ترند

از راه تجزیه و تحلیل‌ها و مشاهدات گوناگون به اثبات رسیده است که بی‌تاب و توان‌ترین مردم در برابر سختی‌های زندگی، ملحدان و شکاکان و سست ایمانان‌اند، و این انسان‌های بی‌ایمان یا سست ایمان از همه زودتر شکست می‌خورند و شکست را می‌پذیرند. قرآنکریم این گروه از انسان‌ها را چنین توصیف فرموده است:

﴿وَلَئِنۡ أَذَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِنَّا رَحۡمَةٗ ثُمَّ نَزَعۡنَٰهَا مِنۡهُ إِنَّهُۥ لَيَ‍ُٔوسٞ كَفُورٞ ٩[هود: ۹].

«اگر به انسان از سوی خودمان رحمتی بچشانیم و سپس آن را از او بازگیریم، ناامید می‌گردد و کفران می‌ورزد».

﴿وَإِن مَّسَّهُ ٱلشَّرُّ فَيَ‍ُٔوسٞ قَنُوطٞ ٤٩[فصلت: ۴۹].

«و اگر شری به او رسد نومید می‌گردد و از همه جا قطع امید می‌کند».

﴿وَإِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ كَانَ يَ‍ُٔوسٗا ٨٣[الإسراء: ۸۳].

« و هنگامی که (کمترین) بدی به او می‌رسد، (از همه چیز) مایوس می‌گردد!».

﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَعۡبُدُ ٱللَّهَ عَلَىٰ حَرۡفٖۖ فَإِنۡ أَصَابَهُۥ خَيۡرٌ ٱطۡمَأَنَّ بِهِۦۖ وَإِنۡ أَصَابَتۡهُ فِتۡنَةٌ ٱنقَلَبَ عَلَىٰ وَجۡهِهِۦ خَسِرَ ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةَۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡخُسۡرَانُ ٱلۡمُبِينُ ١١[الحج: ۱۱].

«و گروهی از مردمند که خدا را نه همیشه بلکه گهگاه می‌پرستند. هرگاه خیری به آنان می‌رسد، اعتمادی به خدا پیدا می‌کنند. اما اگر فراز و نشیبی برایشان پیش آید روی برمی‌گردانند. به راستی که دنیا و آخرت را از دست داده‌اند، و به راستی این خسارت بزرگ و آشکاری است».

این انسان‌ها، نه به قضا و قدر الهی اعتقاد دارند تا به آن رضایت بدهند، و نه به خدایی باور دارند تا به حکمتش در سرپرستی آفریدگانش اعتماد کنند، و نه پیامبران را قبول دارند تا زندگی سخت و دشوار آنان را الگو و عبرت خویش قرار دهند، و نه به زندگی آخرت ایمان دارند تا نسیم‌هایی که از جهان آخرت می‌وزد، جانشان را طراوت بخشد، و غم و اندوه‌شان را بزداید، و امید را در وجودشان برانگیزد.

اینان همانند کشتی‌یی بی‌عرشه و سکان‌اند، و در برابر امواج و طوفان‌ها قرار و ثباتی ندارند. به مجرد آن که بادی بوزد، به تلاطم می‌افتند و از این سوی و آن سوی کج می‌شوند، و امواج غول آسا از هر سوی آنان را در بر می‌گیرد، و طولی نمی‌کشد که در اعماق دریا رسوب می‌کنند!

بی‌جهت نیست که خودکشی بیشتر در محیط‌هایی رواج دارد که دین اصلاً حضور ندارد یا حضور نیرومندی ندارد. خودکشی هم در کار نباشد، دردهای کشنده، بی‌تابی‌های فرساینده، اندوه‌های نابودکننده، غصه‌های شکننده و بالاخره یک زندگی تهی از معنای زندگی است.

ليس من مات فاستراح بميت
إنما الميت ميت الأحياء!
إنما الميت من يعيش كئيباً
كاسفاً باله قليل الرجاء!

«چنین نیست که هرکه مُرد و آسوده شد مُرده باشد،

مُرده آنست که در میان زندگان است، اما مُرده است،

مُرده آنست که با غم و اندوه زندگی می‌کند،

افسرده و غمگین است و امیدش به موفقیت بسیار اندک است!» (۸۲).