انگیزۀ انسان با ایمان برای کار و کوشش یک انگیزۀ درونی است
انسان دیندار به طور کلی و انسان مسلمان دیندار، بویژه، مانند گلههای گوسفند، به سوی کار و کوشش روان نمیشود. اجبار دولت، فشار بیگانه، سایۀ یک قدرت اجرائی که شمشیر تهدید به گرسنگی و محرومیت یا شکنجههای دردناک را بر سر او آخته دارد، - چنانکه در سیستمهای سوسیالیستی است – نمیتواند انسان با ایمان را به کار و کوشش وادارد.
انسان با ایمان یک انگیزۀ باطنی و یک مشوق درونی برای کار دارد. با الهام از آن هاتف درونی است که دست به کار میزند، نه زیر تازیانهای که از بیرون بر سر او بخورد. این انگیزۀ درونی همان ایمان او به خدا و پیامهای آسمانی، و وظیفهای که نسبت به آبادانی زمین، و سروری بر جهان دارد.
انسان با ایمان یقین دارد که سعادت در آخرت و موفقیت در دنیا بستگی به کار و کوشش او دارد. بهشت آخرت پاداشی برای تنبلها و بیکارهها و بیدست و پاها نیست. پاداش انسانهای جدی و زحمتکش و درستکار نیکوکار است:
﴿وَتِلۡكَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِيٓ أُورِثۡتُمُوهَا بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٧٢﴾[الزخرف: ۷۲].
«این بهشت را که مینگرید، به میراث به شما دادهاند، به خاطر کارهایی که کردهاید».
﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٧﴾[السجدة:۱۷].
«هیچکس نمیداند که چه پاداشهایی برای اینان ذخیره کردهاند که باعث روشنی دیدگانشان است. در پاداش کارهایی که کردهاند».