کاری را که از دست نیروهای مسلح برنیامد، ایمان انجام داد
این یک صحنه بود که دیدیم، صحنۀ دیگر ورقی از تاریخ کهن اسلامی خودمان است:
زمانی که حضرت محمد جرسول خدا مبعوث به رسالت گردید، شرابخواری در جامعۀ عربستان به صورت گستردهای رایج بود. شراب مانند خون در رگهای مردم جریان داشت. به نوشیدن شراب افتخار میکردند. ببینید این شاعر عرب چگونه شدت علاقهاش را به شراب بیان میکند، میگوید:
إذا متُّ فادفني إلى جنبِ كرمَةٍ
ترَوِّي عظامي بعدَ موتي عروقها
«وقتی که من مُردم مرا پای درخت مو به خاک سپارید.
تا استخوانهای مرا خونی که در رگهای مو جریان دارد، سیراب سازد».
امرؤالقیس شاعر معروف عرب، وقتی که خبر کشتهشدن پدرش را به او میدهند، نمیتواند جام شراب را از دست بنهد، و از ندیمان و هم پیالههایش جدا شود، و آن سخن مشهورش را میگوید:
«امروز شراب، فردا کار!»
تاریخ دوران جاهلیت، فقط تعداد انگشت شماری را نام برده است که از شرابخواری پرهیز داشتند، و تاریخ، شرابنخوردن آنان را به عنوان یک فضیلت کمنظیر برای آنان ثبت کرده است. یکی از این نوادر دوران زید بن عمرو بن نفیل است.
از جمله شواهد این گرایش و علاقهمندی به شراب، همین است که برای شراب نامهای فراوان و کنیههای متعدد و لقبهای مختلف وضع کرده بودند: مُدامه، سُلافه، راح، صهبا، ابنۀ العنقود، ابنۀ الکرم، بنت الحان، بنت الدنان، وغیره که متجاوز از یکصد اسم میشود چنانچه تجارت و داد و ستد شراب هم در میان اعراب فوق العاده رونق و رواج داشت.
شاهد دیگر بر علاقهمندی اعراب به شراب، و این که مهر شراب سخت بر دل آنان نشسته بود، همین مطلب است که بسیاری از صحابهشپس از آن که دو آیۀ اولی دربارۀ شراب نازل گردید، تا وقتی که نهی سریع و قاطع نیامده بود، همچنان شراب مینوشیدند و مراسم عبادتی اسلام را نیز به جای میآوردند. آیۀ اول که نازل شد، این بود:
﴿قُلۡ فِيهِمَآ إِثۡمٞ كَبِيرٞ وَمَنَٰفِعُ لِلنَّاسِ﴾[البقرة: ۲۱۹].
«بگو: در شراب و قمار گناه و جرم بزرگ و بسیار است، و در عین حال، سودهایی نیز برای مردم دارد».
آیۀ دیگری که آمد، میفرمود:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَقۡرَبُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنتُمۡ سُكَٰرَىٰ﴾[النساء: ۴۳].
«به نماز نزدیک نشوید در حالی که مست هستید!».
آری، اسلام در کار تحریم شراب با اعراب تدرج را در پیش گرفت، و از ابتدا سختگیری روا نداشت. این بود، تا آیات ۹۰ و ۹۱ سورۀ مائده با حکم صریح و قاطع تحریم شراب نازل گردید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡخَمۡرُ وَٱلۡمَيۡسِرُ وَٱلۡأَنصَابُ وَٱلۡأَزۡلَٰمُ رِجۡسٞ مِّنۡ عَمَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِ فَٱجۡتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٩٠ إِنَّمَا يُرِيدُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَن يُوقِعَ بَيۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةَ وَٱلۡبَغۡضَآءَ فِي ٱلۡخَمۡرِ وَٱلۡمَيۡسِرِ وَيَصُدَّكُمۡ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَعَنِ ٱلصَّلَوٰةِۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّنتَهُونَ ٩١﴾[المائدة:۹۰-۹۱].
«ای کسانی که ایمان آورده اید! همانا شراب و قمار و انصاب و ازلام همه پلیدیاند، و از کارهای شیطانی. پس از همۀ اینها دوری گزینید، تا رستگار گردید * همانا شیطان میخواهد که از راه قمار و شراب در میان شما دشمنی و کینه بیافکند، و از یاد خدا و از نماز شما را بازدارد. حال دیگر دست برمیدارید؟!»
اینجاست که شاهد وضع عجیبی میشویم... آدمهای شرابخوار را مینگریم که با دست خودشان پیالههای شراب خود را میشکنند و باقیمانده شراب را میریزند، به طوری که کوچه پس کوچههای مدینه را شراب میگیرد!
ابوسعید روایت میکند: شنیدم که رسول خدا جمیفرمودند: ای مردم! خدا از شراب نفرت دارد، و بعید نیست که خدا در این باره فرمانی فرو فرستد، هرکس شراب دارد آن را بفروشد و پولش را بگیرد (البته این فرمایش پیغمبر اکرم جقبل از تحریم نهایی بود) ابوسعید گفت: طولی نکشید که بار دیگر پیامبر اکرم جخطاب به مردم فرمودند: خدا شراب را حرام فرمود. هرکس این آیه ۹۰ سورۀ مائده به او رسید و مقداری شراب موجود دارد، نه بنوشد و نه بفروشد. ابوسعید گوید: مردم رفتند و هرچقدر شراب موجود داشتند، آوردند و کف کوی و برزن ریختند.
انسس روایت میکند و میگوید: من برای ابوعبیده و اُبی بن کعب شراب میریختم و مینوشیدند. کسی آمد و گفت: شراب حرام گردید!... ابوطلحه گفت: انس! برخیز و همۀ شرابها را بر زمین بریز! من هم همۀ شرابها را روی زمین ریختم. ابوموسی اشعری میگوید: نشسته بودیم و شراب مینوشیدیم. شراب هنوز حلال بود. من برخاستم و نزد رسول خدا جرفتم که سلامی بر آن حضرت کنم. دیدم فرمان تحریم شراب نازل شده است:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡخَمۡرُ وَٱلۡمَيۡسِرُ وَٱلۡأَنصَابُ وَٱلۡأَزۡلَٰمُ رِجۡسٞ مِّنۡ عَمَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِ فَٱجۡتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٩٠ إِنَّمَا يُرِيدُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَن يُوقِعَ بَيۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةَ وَٱلۡبَغۡضَآءَ فِي ٱلۡخَمۡرِ وَٱلۡمَيۡسِرِ وَيَصُدَّكُمۡ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَعَنِ ٱلصَّلَوٰةِۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّنتَهُونَ ٩١﴾[المائدة:۹۰-۹۱].
«ای کسانی که ایمان آورده اید! جز این نیست که شراب و... آیا دست بردار هستید؟»
به نزد دوستانم برگشتم و آیه را برایشان خواندم... میگوید: بعضیها پیاله دستشان بود. قدری از آنان را خورده بودند و قدری باقی مانده بود ... و آنچه در پیالهشان باقی مانده بود روی زمین ریختند و گفتند: دست برداشیتم پروردگارا... دست برداشیتم پروردگارا! آیا تاکنون تاریخ بشریت چنین صحنهای از پیروی بر هوی و هوس مردم و این چنین پذیرش سریعی را، و چنین فرمانبرداری را آن هم در کاری که مخالف عادات و شهوات مردم باشد، ثبت کرده است؟!