نماز جمعه در فقه اسلامی

فهرست کتاب

(۱-۳-۳) عید بودن جمعه

(۱-۳-۳) عید بودن جمعه

پیامبر خدا ج روز جمعه را روز عید معرفی کرده تا مسلمانان در آن شاد و مسرور باشند و به نظافت و عبادت مشغول شوند، و حتّی پیامبر ج توصیه فرموده در این روز، روزۀ مستحبی گرفته نشود مگر اینکه قبل و بعدش شخص روزه گرفته باشد، و این حاکی از آن است تا مسلمان با خانواده‌اش و اطرافیانش اوقات خوب و پرشعفی داشته باشد و بیشتر صلۀ رحم بجا آورد. از آنجائیکه روز جمعه سرور روزها و پربرکترین روز در نزد حق تعالی است باید توجه داشت اگرچه گناه در هر حال و موقعیتی حرام، نکوهیده و مذموم است ولی شایسته است در روزی که روز شادی و عبادت است، در روزی که بزرگترین و والاترینِ أیّام می‌باشد انسان از گناه بپرهیزد و خصوصاً مجالس شادی و خوشی خود را کاملاً مشروع و خالی از هر معصیتی در این روز بزرگ انجام دهد تا باشد که خداوند به لطف خود و برکت این روز شادی وی را افزون، ماندگار و پرخیر قرار دهد. ابوهریرهس روایت کرده است: «سمعتُ رسولَ اللهِ ج يقول: إِنَّ يَوْمَ الْجُمُعَةِ يَوْمُ عِيدٍ فَلَا تَجْعَلُوا يَوْمَ عِيدِكُمْ يَوْمَ صِيَامِكُمْ إِلَّا أَنْ تَصُومُوا قَبْلَهُ أَوْ بَعْدَهُ.» [۲۸] «از پیامبر خدا ج شنیدم که می‌فرمود: روز جمعه روز عید است و روز عید را روزِ روزه گرفتن قرار ندهید مگر اینکه قبل و یا بعد آن را روزه گرفته باشید.» [۲۹]

و نیز عبدالله‌ بن عباسب روایت کرده است: «قال رسول الله ج: يَا مَعْشَرَ الْمُسْلِمِينَ! إِنَّ هَذَا يَوْمٌ جَعَلَهُ اللَّهُ عِيدًا الْمُسْلِمِينَ فَاغْتَسِلُوا فيهِ مِن الماء وَمَنْ كَانَ عِنْدَهُ طِيبٌ فَلَا يَضُرُّهُ أَنْ يَمَسَّ مِنْهُ وعَليكُم بِهذا السِّواك.» [۳۰] «پیامبر خدا ج فرمودند: ای جماعت مسلمان! این روز (جمعه) روزیست که خداوند آن‌را عیدِ مسلمانان قرار داده پس با آب خود را بشویید و هر کس (عطر یا مادۀ) خوشبوکننده‌ای دارد ضرری ندارد که آن را استعمال کند و باشد بر شما استفاده از این سواک.»

[۲۸] (صحیح): اسحاق بن راهويه، المسند (ش۲۳۷) / ابن حبان (ش۳۶۱۰) / طبرانی، مسند الشامیین (ج۳ص۳۷۰) / عبدالرزاق، المصنف (ج۱ص۳۸۵وج۴ص۲۸۰) / بزار (ش۹۷۱۱) / مسند الحارث (ش۱۳۶) / ابن ابی شیبة، (ج۲ص۳۰۲) / ابن عساکر، تاریخ دمشق (ج۱۹ص۲۴۳) از طريق (جرير بن عبدالحميد وإبراهيم بن عبد الحميد ومعتمر بن سليمان ومعمر بن راشد وزائدة بن قدامة) روايت کرده‌اند: «عن عبد الملك بن عمير عن رجل من بني الحارث بن كعب يقال له: أبو الأوبر (زياد بن النضر) قال: كنت قاعدا عند أبي هريرة إذ جاء رجل فقال: إنك نهيت الناس عن صيام يوم الجمعة قال: ما نهيت الناس أن يصوموا يوم الجمعة ولكني سمعت رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول: لاتصوموا يوم الجمعة فإنه يوم عيد إلا أن تصلوه بأيام.» وابوالاوبر هم متابعه شده واحمد، المسند (ش۱۰۸۹۰و۸۰۲۵) / ابن خزيمه (ش۲۱۶۱) / اسحاق بن راهويه، المسند (ش۵۲۴) / طبراني، مسند الشاميين (ش۱۹۹۹) / بيهقي، الشعب الايمان (ش۳۸۶۷) / ابن عساکر، تاريخ دمشق (ج۲۶ص۸۹) / ابواحمد الحاکم، الأسامي والكنى (ج۲ص۱۰۶) / حاكم، المستدرک (ش۱۵۹۵) / طحاوي، شرح معاني الآثار (ج۲ص۸۹) / ابوبکر شيباني، الآحاد و المثاني (ش۲۵۱۲) از طريق (عبدالرحمن بن مهدي وحماد بن خالد و عبدالله بن وهب و زيد بن الحباب و اسد بن موسي) روايت کرده اند: «عن معاوية بن صالح عن أبي بشر عن عامر بن لدين الأشعري عن أبي هريرة قال: سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول: ... .» ورجال اسحاق بن راهويه «رجال صيحيحين» مي‌باشد جز زياد بن النضرالحارثي ابوالاوبر که: امام يحيي بن معين گفته است: «ثقةٌ» وامام ابن حبان وي را در «ثقات» آورده است وامام ابن حبان هم حديثش را «تصحيح» نموده است وامام ذهبي هم مي‌گويد: «مدنيٌ تابعيٌ لايعرف» ليکن امام حسيني گفته است: «هو معروفٌ ولكنه مشهورٌ بكنيته اكثر من اسمه» [ابن حبان، الثقات (ج۴ص۲۵۷) / ذهبي، المغني (ش۲۲۵۸) / ابن عساکر، تاريخ دمشق (ج۱۹ص۲۴۲) / ابن حجر، تعجيل المنفعة بزوائد رجال الأئمة الأربعة (ص۱۴۱)] لذا اسنادش «صحيح» است. وامام حاکم نیشابوری هم گفته است: «هذا حدیثٌ صحیح الاسناد» وامام منذری هم گفته است: «اسنادٌ حسنٌ» [حاکم، المستدرک (ش۱۵۹۵) / منذری، الترغیب والترهیب (ج۲ص۸۱)] [۲۹] منظور از عدم روزه گرفتن روزه‌های مستحبی است؛ چرا که مسلمان موظف به انجام فرائض خود می‌باشد و حکم قضای روزه‌های گذشته نیز در این روز بدون هیچ قید و شرطی جایز می‌باشد؛ زیرا اهمال در واجبات آفت دارد. [۳۰] (صحيح): ابن ماجه (ش۱۰۹۸) / طبراني، المعجم الاوسط (ج۷ص۲۳۰) والمعجم الصغير (ج۲ص۵۰) و من طريقه ابونعيم، اخبار اصفهان (ج۷ص۴۱۸) / اسلم بن سهل، تاريخ واسط (ص۲۳۰) از طريق (عمار بن خالد الواسطي) روايت کرده اند: «حدثنا علي بن غراب عن صالح بن أبي الأخضر عن الزهري عن عبيد بن السباق عن ابن عباس قال: قال رسول الله صلى الله عليه و سلم: إن هذا يوم عيد ... .» ليکن صالح بن أبي الأخضر اليمامى «ضعيف الحديث» است [ابن حجر، تهذيب التهذيب (ج۴ص۳۸۰) و تقريب التهذيب (ش۲۸۴۴)] و همچنين على بن غراب الفزارى: امامان احمد بن حنبل و نسايي و ابن حجر مي‌گويند: «يدلس» و عنعنه کرده است [ابن حجر، تهذيب التهذيب (ج۷ص۳۷۱) و تقريب التهذيب (ش۴۷۸۳)] اما متابعه شده اند وعبدالرزاق (ج۳ص۱۹۷) روايت نموده است: «عبد الرزاق عن معمر عن الزهري قال: أخبرني من لاأتهم: عن أصحاب النبي (صلى الله عليه و سلم) أنهم سمعوا رسول الله صلى الله عليه و سلم في يوم جمعة من الجمع وهو على المنبر يقول: يا معشر المسلمين إن هذا يوم جعله الله عيدا للمسلمين فاغتسلوا فيه من الماء ومن كان عنده طيب فلا يضره أن يمس منه وعليكم بهذا السواك.» و هرچند کسيکه زهري از وي روايت نموده مشخص نيست، اما امام مالک آن را از زهري روايت کرده و مشخص کرده که (عبيد بن سباق) است و مالک، الموطأ (ش۲۱۳) / ومن طريقه شافعي، المسند (ش۲۶۸) / ابن ابي شيبه، المصنف (ج۲ص۶) / مروزي، الجمعة وفضلها (ش۳۲) / عبدالله بن وهب، الموطأ (ش۱۹۷) از طريق (ابن شهاب زهري) روايت کرده اند: «عن ابن شهاب عن عبيد بن السباق: أن النبي (صلى الله عليه و سلم) قال في جمعة من الجمع: يا معشر المسلمين إن هذا يوم جعله الله عيدا للمسلمين فاغتسلوا ومن كان عنده طيب فلا يضره أن يمس منه وعليكم بالسواك.» و هرچند که امام مالک اين روايت را از زهري از عبيد بن سباق به صورت «مرسل» نقل کرده اما ديديم که معمر بن راشد آن را «وصل» نموده است: «عن معمر عن الزهري قال أخبرني من لاأتهم عن أصحاب النبي أنهم سمعوا رسول الله ج... .» و معمر بن راشد «امام و ثقة» بوده وزيادي «ثقة» هم مقبول است. و همچنين چون تمامي صحابه (عدول) هستند لذا مبهم بودن صحابي موجب تضعيف حديث نمي‌گردد. و مالک و معمر وابن شهاب زهري و عبيد بن سباق هم «رجال صحيحين» مي‌باشند. البته بايد اشاره کنيم که طبراني در المسند الشاميين (ش۱۸۲۴) صحابه را مشخص کرده است: «حدثنا إبراهيم بن محمّد بن عرق ثنا عمرو بن عثمان ومحمّد بن مصفى قالا ثنا محمّد بن حرب عن الزبيدي عن الزهري أخبرني من لا أتهم عن أبي سعيد الخدري أن رسول الله صلى الله عليه و سلم قال في جمعة من الجمع ... .» اما قابل استناد نیست چرا که ابراهيم بن محمّد بن عرق الحمصي: امام ذهبی گفته است: «غیرُ معتمدٍ» [هیثمی، مجمع الزوائد (ج۲ص۲۹۵)].