نماز جمعه در فقه اسلامی

فهرست کتاب

شروط خطبۀ جمعه:

شروط خطبۀ جمعه:

جهت تحقق خطبۀ نماز جمعه شرایطی لازم است که بدون هر کدام از آن‌ها خطبه تحقق نیافته و در نتیجۀ آن نماز جمعه باطل می‌باشد، برخی از این شرایط از حیث وجود و برخی از حیث ماهیت مورد اختلاف فقها می‌باشند، این شرایط عبارتند از:

۱- نیّت خطیب

گرچه نمی‌توان خطبۀ جمعه را بر نماز قیاس کرد؛ زیرا ارکان و ضوابط حاکم در این دو از جهت‌هایی مختلف می‌باشد ولی نمی‌توان عمومیّت حدیث عمربن خطاب ج که اصل و مبنا در شریعت اسلام می‌باشد و نیّت، تعیین‌کنندۀ جهت اعمال می‌باشد را نادیده گرفت، پس به نظر می‌رسد که نیّت خطیب شرط صحّت نماز جمعه می‌باشد و هر سخنرانی قبل از نماز جمعه نمی‌تواند به عنوان خطبۀ جمعه محسوب شود مگر اینکه خطیب، نیّت خطبه را بنماید و ارکان و ضوابط آن‌را رعایت کند. (واللهُ العلیمُ أعلمُ بِالصّواب)

۲- حضور تعدادی از افراد در خطبۀ نماز جمعه

در بررسی دیدگاه‌های فقها در این زمینه که هر کدام جای مناقشه و بحث دارند به نظر می‌رسد از آنجائیکه مقصد اصلی خطبۀ نماز جمعه پند و اندرز به مخاطبینی می‌باشد که در صورت عدم، بی‌فایده و خالی از منظور می‌گردد، وجود افرادی برای استماع خطبۀ نماز جمعه شرط است ولی نمی‌توان دلیلی در شریعت مبنی بر وجود تعداد افراد خاص پیدا کرد تا میزانی برای صحّت قرار گیرد و آن دسته از فقها که تعداد افراد معیّن را شرط صحّت خطبۀ نماز جمعه می‌دانند دلیلی از شریعت که قابل اثبات باشد ارائه نکرده‌اند و فقط بر مبنای الزام تعداد معیّن برای نماز جمعه، وجود این تعداد افراد را برای خطبه نیز الزامی می‌دانند و جدای از اینکه اثبات گردید که وجود تعداد معیّن در نماز جمعه الزامی نیست با این وصف هم دلیلی برای وجوبِ وجودِ تعداد معیّن در خطبۀ جمعه قابل اثبات نمی‌باشد. (واللهُ العلیمُ أعلمُ بِالصّواب)

در زمینۀ استمرار تعداد افراد تا اتمام خطبۀ جمعه نیز باید خاطر نشان کرد دلیلی صریح مبنی بر استمرار افراد شرکت‌کننده در خطبۀ جمعه یافت ولی آنچه مسلم است باید افرادی؛ حداقل یک نفر برای استماع خطبۀ جمعه باقی بماند تا خطبه خالی از مقصد نشود.پس بنابر قول راجح خطبۀ نماز جمعه با دو نفر – یک نفر امام و یک نفر مأموم- تشکیل می‌شود. با این وصف با این حداقل خطبه و نماز جمعه شکل می‌گیرد و از دیدگاه افرادی که تعداد مشخصی را شرط صحّت نماز جمعه می‌دانند به نظر می‌رسد که لزومیتی بر بودن و ماندگاری این تعداد افراد تا اتمام خطبۀ نماز جمعه وجود ندارد و آنچه از شریعت اثبات می‌گردد وجود افرادی برای استماع خطبۀ جمعه می‌باشد تا هدف از تشریع آن با وجود مخاطبان حاصل گردد. (واللهُ العلیمُ أعلمُ بِالصّوابِ)

۳- خطبه بعد از دخول وقت نماز جمعه باشد

جمهور فقها (و بنابر قول راجح) بر این باورند که خطبۀ نماز جمعه باید در وقت نماز جمعه یعنی؛ در موقع زوال خورشید باشد پس در صورتیکه خطبه قبل از آن باشد و یا قبل از وقت نماز جمعه شروع شود، نماز جمعه باطل است. با این وصف اگرچه برخی از فقها در خواندن خطبه قبل از زوال اختلاف‌نظر دارند ولی احتیاط و خروج از خلاف نیز اقتضا می‌کند که خطبه نیز بعد از زوال خورشید باشد. (واللهُ العلیمُ أعلمُ بِالصّوابِ)

۴- تقدیم خطبه بر نماز

فقها از جمله؛ حنفیّه، مالکیّه، شافعیّه و حنابله بر این باورند که خطبۀ جمعه باید قبل از نماز جمعه باشد و این را شرط بلامنازع می‌دانند و حتّی برخی همچون شربینی قائل بر اجماع مگر با مخالفت اندکی می‌باشند. (واللهُ العلیمُ أعلمُ بِالصّوابِ)

۵- ایستاده خطبه خواندن

در تحلیل و بررسی دیدگاه‌ها به نظر می‌رسد خواندن خطبه به صورت ایستاده مستحب می‌باشد و واجب نیست؛ چرا که پیامبر ج هنگام خطبۀ جمعه همواره ایستاده‌اند و همچنین هیچ امری هم در کار نبوده است لذا واجب نمی‌باشد. روایتِ جابر بن عبداللهب ابراز می‌دارد: «رسول الله ج روز جمعه به صورت ایستاده خطبه می‌خواند ... .» و از طرفی روایاتی نشان می‌دهند که گاهی ایشان ج هنگام خطبه می‌نشستند چنانکه که أبو سعید الخدریس گفته: «پیغمبر خدا روزی بر منبر نشست و ما اطرافش نشستیم.» (واللهُ العلیمُ أعلمُ بِالصّوابِ)

۶- آشکارا و جهری خواندن خطبه

با توجه به قوّت استدلال جمهور و نیز حصول مقصد تشریع خطبه (یعنی؛ پند و اندرز) که از دیدگاه جمهور شرط صحّت نماز جمعه می‌باشد و طبق قاعدۀ «ما لا یَتِمُّ الواجبُ إلّا به فهو واجبٌ» یعنی مقدمۀ واجب نیز واجب می‌باشد به نظر می‌رسد که آشکارا و جهری خواندن خطبه شرط صحّت خطبۀ نماز جمعه می‌باشد. (واللهُ العلیمُ أعلمُ بِالصّوابِ)

۷- خطبه عربی باشد

به نظر می‌رسد که خواندن خطبه به هر زبانی جایز می‌باشد؛ چرا که زبان عربی به خودی خود قداستی ندارد که بگوییم شرط خطبه می‌باشد مگر دلیلی بر تخصیص داشته باشیم؛ چرا که هر پیامبری که برای انذار قومش فرستاده می‌شد، با زبان آن قوم مبعوث می‌گردید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوۡمِهِۦ لِيُبَيِّنَ لَهُمۡۖ[إبراهيم: ۴] «(ای محمّد !) ما هیچ پیغمبری را نفرستاده‌ایم مگر این که به زبان قوم خودش (متکلّم بوده است) تا برای آنان (احکام الهی را) روشن سازد.» و چون رسول الله ج هم برای قومش صحبت می‌کرد، با زبان خودش که عربی بود صحبت می‌کرد که چیز طبیعی می‌باشد. و تنها چیزی که عربی بودن برای آن شرط می‌باشد قرآن بوده که خداوندأ فرموده است: ﴿إِنَّا جَعَلۡنَٰهُ قُرۡءَٰنًا عَرَبِيّٗا لَّعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ٣[الزخرف: ۳] «ما قرآن را به زبان عربی فراهم آورده‌ایم تا شما ( بتوانید پی به اعجاز آن ببرید و معانی و مفاهیم آن را ) درک کنید‏.» و هیچ دلیلی هم برای وجوب عربی بودن خطبه وجود ندارد. (واللهُ العلیمُ أعلمُ بالصّواب)

۸- موالات در خطبه

موالاۀ در دو مبحث جای بحث دارد:

اوّل: موالات در اجزای خطبه

به نظر می‌رسد که موالات در اجزای خطبه شرط نیست؛ چرا که هدف خواندن خطبه بوده و در لغت عرب اگر بین خطبه‌ها موالات هم نباشد، عُرفاً می‌گویند خطبه خوانده شده است و لذا کافی می‌باشد و همچنین دلیلی هم برای شرطیّت موالاۀ خطبه وجود ندارد. (واللهُ العلیمُ أعلمُ بالصّواب)

دوّم: موالات بین خطبه و نماز

به نظر می‌رسد که موالات بین خطبه و نماز شرط نیست؛ چرا که هدف خواندن خطبه و نماز بوده و در لغت عرب اگر بین خطبه‌ها و نماز موالاتی نباشد، عرفاً می‌گویند خطبه و نماز خوانده شده است و لذا کافی می‌باشد؛ و همچنین دلیلی هم برای شرطیّت موالات بین خطبه و نماز وجود ندارد. (واللهُ العلیمُ أعلمُ بالصّواب)

اگرچه دلیلی در شریعت در وجوب موالات در دو مورد مذکور وجود ندارد ولی وجود فاصله نیز در این موارد در فعل نبیّ ج مشاهده نشده است و این استحباب این امر را اثبات می‌کند و نظم خطبه و نماز را بهتر رعایت می‌کند؛ چرا که وجود فاصله می‌تواند باعث بی‌نظمی و تشویش در برپایی نماز جمعه گردد.

با توجه به نتایج مذکور شرایط برپایی نماز جمعه عبارتند از:

۱- نیّت خطیب.

۲- حضور تعدادی از افراد در خطبۀ نماز جمعه.

۳- خطبه بعد از دخول وقت نماز جمعه باشد.

۴- تقدیم خطبه بر نماز.

۵- آشکارا و جهری خواندن خطبه.

در زمینۀ موارد دیگر می‌توان اشاره کرد:

- خواندن خطبه به صورت ایستاده مستحب می‌باشد.

- خواندن خطبه به هر زبانی جایز می‌باشد.

- موالات در اجزای خطبه و بین خطبه و نماز مستحب است.