نماز جمعه در فقه اسلامی

فهرست کتاب

حکم ترک نماز جمعه:

حکم ترک نماز جمعه:

اگر شخص مکلَّف ترک نماز جمعه نماید در صورتی که آن‌را انکار کند، کافر است؛ زیرا هر کس نصّ صحیح و صریحی که اجماع أمّت بر آن شکل گرفته و حکمش آشکار و ظاهر باشد به هر صورت؛ بنا بر اعتقاد و یا عناد و یا شوخی و استهزاء رد نماید کافر است. امّا کسی که با اعتقاد به وجوبش در انجام آن به هر دلیل و بدون عذر شرعی اهمال می‌کند دچار گناه کبیره شده و آن نشانه‌ای از صفت نفاق است و خداوند بر قلبش مُهری می‌زند که درک و شعورش را در فهم و درک شریعت خدشه‌دار می‌کند و بر ایمانش تأثیر دارد و باید ترک این گناه بزرگ را کرده و از درگاه باری تعالی طلب مغفرت نماید.

افرادی که نماز جمعه بر آن‌ها واجب است ولی بنابر اهمال و سستی و بدون عذر شرعی در نماز جمعه شرکت نمی‌کنند بعد از أذان ظهر می‌توانند نماز ظهر را بخوانند؛ این افراد اگرچه دچار گناه کبیره شده‌اند ولی در شریعت ممانعتی بر خواندن ظهر وارد نیست. البته شافعیّه خواندن نماز ظهر برای این افراد را تا اتمام نماز جمعه جایز نمی‌دانند و در صورت خواندن در این برهۀ زمانی باید آن‌را اعاده نمایند، [۵۲۳] ولی به نظر می‌رسد با وجود ارتکاب این گناه کبیره دلیلی بر ممانعت نماز ظُهر در موقع نماز جمعه وجود ندارد و در صورتیکه پشیمان شد و خواست به نماز جمعه برود خواندن نماز جمعه جایز است و باعث ثواب و انجام تکلیف می‌باشد. (واللهُ العلیمُ أعلمُ بالصوابِ)

جهت برپایی نماز جمعه دو دسته شرایط لازم می‌نماید تا نماز جمعه برپا گردد:

اوّل: شرایط وجوب نماز جمعه: که این شرایطِ افرادیست که نماز جمعه بر آن‌ها فرض می‌باشد.

دوّم: شرایط صحّت نماز جمعه: این شرایطی می‌باشد که باید در برپایی نماز جمعه رعایت گردند تا نماز جمعه صحیح و نافذ اجرا گردد. [۵۲۴]

این شرایط عبارتند از:

اوّل: شرایط وجوب نماز جمعه: با وجود فرض عین بودن نماز جمعه افرادی که نماز جمعه بر آن‌ها واجب است باید دارای شرایط زیر باشند تا این فریضۀ مهم و بزرگ الهی بر آن‌ها فرض شود، این شرایط عبارتند از:

۱- اسلام: نماز جمعه بر مسلمان واجب است؛ چرا که عبادت کسی که کافر باشد از دیدگاه شریعت مقبول نیست و کفّار و مشرکین بخاطر ایمان نیاوردن و عدم انجام عبادات و طاعات در آخرت بازخواست و مجازات می‌شوند.

۲- بلوغ: بلوغ نمادی از رشد فکری و عقلی انسان می‌باشد و بدین خاطر شریعت آن‌را نقطه آغازین مکلَّف شدن می‌داند.

۳- عقل: بر انسان عاقل نماز جمعه واجب است پس بر افراد دیوانه نماز جمعه واجب نیست مگر کسی که دیوانۀ ادواری باشد و در موقع ندای جمعه عاقل باشد.

۴- حریّت: نماز جمعه بر انسان آزاد واجب است نه برده‌ای که در ملکِ دیگران ‌باشد.

۵- مذکر بودن: نماز جمعه بر مرد واجب است نه زن و نیز خنثای مشکل.

۶- سلامتی جسمی: شریعت نماز جمعه را بر انسان سالم واجب نموده و به مریض رخصت داده و بر وی واجب نکرده؛ چرا که مریض در این حالت آزار می‌بیند و احتمال دارد بیماریش رو به وخامت بگذارد. و نیز نماز جمعه بر افراد سالخورده و کهن‌سال که راه رفتن برای آن‌ها سخت و دشوار است، واجب نمی‌باشد. البته افرادی که از بیماران و سالخوردگان مراقبت می‌کنند و کسی در موقع ندای جمعه نیست که بجای آن‌ها مراقبت نماید آن‌ها نیز از این رخصت بهره‌مندند. به شرط آنکه نرفتن به نماز جمعه مایۀ ضرر شود که در این حال شریعت مجوِّز ضرر رساندن دیگران را صادر نمی‌کند و حتّی در صورتی که شخص بنا بر شرایط جسمی خود در صورتی که گمان قوی داشته باشد که رفتن به جمعه بنابر شرایط جوّی یا جسمی باعث مریض شدن و یا آزار شدیدی به وی می‌شود می‌تواند از این رخصت استفاده کند.

۷- اقامت در محل نماز جمعه: نماز جمعه بر کسی واجب است که در محل نماز جمعه سکونت داشته باشد پس کسی که مسافر باشد نماز جمعه بر وی فرض نمی‌باشد. (واللهُ العلیمُ أعلمُ بالصوابِ)

[۵۲۳] شربینی، مغنی المحتاج، ۱/۲۷۹؛ شیرازی، المهذّب، ۱/۳۵۹؛ نووی، المجموع، ۴/۳۵۷؛ ماوردی، الحاوی الکبیر، ۳/۳۲. [۵۲۴] برخی نیز دسته سوّمی را بیان می‌کنند و آن شرط صحّت و وجوب باشند که عبارتند از: بلوغ، داخل شدن در وقت و تعداد افراد شرکت کننده. در تقسیم بندی ارائه شده بلوغ در شرط وجوب قرار گرفته و دو شرط دیگر از شرایط صحّت. که در عمل و آثار جای مناقشه ندارد؛ زیرا تمامی شرایط؛ وجوب و صحّت باید باشند تا نماز جمعه صحیح و مورد قبول حق تعالی قرار گیرد.