نماز جمعه در فقه اسلامی

فهرست کتاب

(۱-۴-۱۱) زود به مسجد رفتن

(۱-۴-۱۱) زود به مسجد رفتن

جهت ادای نماز جمعه مستحب و دارای اجر بزرگیست که انسان در اوّل وقت و یا در حد امکان در أولین فرصت ممکن برای ادای نماز جمعه در مسجد حاضر شود که خداوند برای این عمل و زمان اندک اجر بس بزرگی را مژده داده است، ابوهریرهس روایت کرده است که پیامبر ج فرمودند: «مَنْ اغْتَسَلَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ غُسْلَ الْجَنَابَةِ ثُمَّ رَاحَ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَدَنَةً وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الثَّانِيَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَقَرَةً وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الثَّالِثَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ كَبْشًا أَقْرَنَ وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الرَّابِعَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ دَجَاجَةً وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الْخَامِسَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَيْضَةً فَإِذَا خَرَجَ الْإِمَامُ حَضَرَتْ الْمَلَائِكَةُ يَسْتَمِعُونَ الذِّكْرَ.» [۲۳۴] «هر کس در روز جمعه غسل جنابت نماید و سپس زود (به سوی نماز جمعه) رهسپار شود مانند آن است که شتر ماده‌ای را قربانی کرده است و هرکس در ساعت دوّم رهسپار شود مانند آن است که گاو ماده‌ای را قربانی کرده است و هر کس در ساعت سوّم رهسپار شود مانند آن است که گوسفند نری را قربانی کرده باشد و هر کس در ساعت چهارم رهسپار شود مانند آن است که مرغی را قربانی کرده است و هر کس در ساعت پنجم رهسپار شود مانند آن است که با بخشیدن تخم مرغی به خداوند تقرب جسته است. و هرگاه امام (از منزلش به سوی مسجد) خارج شد ملائکه حاضر می‌شوند و به پند (و موعظه) گوش فرا می‌دهند.»

فقها و علمای اسلامی در بیان و تفسیر ساعات بر این باورند: [۲۳۵]

۱- امام محمّد غزالی گفته است: «ساعت اوّل طلوع خورشید و ساعت دوّم تا بالا آمدن آن و سوّم تا گرم شدن خورشید به گونه‌ای که پا را داغ کند و چهارم و پنجم بعد از آخر چاشت تا زوال خورشید (موقع أذان) و در این حالت فضیلت اندک و وقت زوال زمان انجام نماز است که این فضیلت در این زمان از بین رفته است.» امام غزالی برای دیدگاه خود دلیلی بیان نمی‌کند.

۲- جمهور علماء از جمله: شافعیه، حنیفه، حنابله، اوزاعی، سفیان ثوری، ابن منذر، ابن حزم وابن قیم بر این باورند که: منظور از این ساعات تقسیم روز به دوازده ساعت (هر ساعت ۶۰ دقیقه) می‌باشد که منظور از پنج ساعت، پنج ساعت مانده به نماز جمعه می‌باشد.

جمهور بر این باورند که رسول الله ج در حدیثی، جمعه را به دوازه ساعت تقسیم بندی نموده ودر این حدیث هم از لفظ "ساعات" استفاده کرده که نشان می‌دهد همان ساعات معروف (هر ساعت ۶۰ دقیقه) می‌باشد و جابر بن عبداللهب روایت کرده است: «قال النبی ج: يَوْمُ الْجُمُعَةِ ثِنْتَا عَشْرَةَ. يُرِيدُ سَاعَةً لاَيُوجَدُ مُسْلِمٌ يَسْأَلُ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ شَيْئًا إِلاَّ آتَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فَالْتَمِسُوهَا آخِرَ سَاعَةٍ بَعْدَ الْعَصْرِ.» [۲۳۶] «پیامبر ج فرمودند: روز جمعه دوازده (ساعت) است. و در آن میان ساعتی است که اگر هر مسلمانی از خداوند عَزَّ وَجَلَّ چیزی را بخواهد به او خواهد داد، و این زمان را در آخرین ساعت بعد از عصر دریابید.» و چون امام در ساعت ششم خارج می‌گردد، لذا نشان می‌دهد که مقصود اين حديث شش ساعت قبل از زوال است.

۳- مذهب مالکیّه، امام الحرمین جوینی و قاضی حسین شافعی گفته‌اند: منظور لحظه‌های اندکی بعد از زوال خورشید (موقع أذان) می‌باشد.

مالکیّه به دو دلیل استناد می‌کنند:

دلیل اوّل: ایشان گفته‌اند که مقصود از ساعات، لحظه بوده و مربوط به بعد از زوال هم می‌باشد؛ چرا که کسی از سلف در مدینه دیده نشده که اوّل صبح به جمعه بروند.

اما این استدلال با این حدیث همخوانی ندارد: «مَنْ اغْتَسَلَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ غُسْلَ الْجَنَابَةِ ثُمَّ رَاحَ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَدَنَةً وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الثَّانِيَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَقَرَةً وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الثَّالِثَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ كَبْشًا أَقْرَنَ وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الرَّابِعَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ دَجَاجَةً وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الْخَامِسَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَيْضَةً فَإِذَا خَرَجَ الْإِمَامُ حَضَرَتْ الْمَلَائِكَةُ يَسْتَمِعُونَ الذِّكْرَ.» «هر کس در روز جمعه غسل جنابت نماید و سپس زود (به سوی نماز جمعه) رهسپار شود مانند آن است که شتر ماده‌ای را قربانی کرده است و هرکس در ساعت دوّم رهسپار شود مانند آن است که گاو ماده‌ای را قربانی کرده است و هر کس در ساعت سوّم رهسپار شود مانند آن است که گوسفند نری را قربانی کرده باشد و هر کس در ساعت چهارم رهسپار شود مانند آن است که مرغی را قربانی کرده است و هر کس در ساعت پنجم رهسپار شود مانند آن است که با بخشیدن تخم مرغی به خداوند تقرب جسته است. و هرگاه امام (از منزلش به سوی مسجد) خارج شد ملائکه حاضر می‌شوند و به پند (و موعظه) گوش فرا می‌دهند.» ؛زیرا همچنان‌که مشاهده می‌شود امام در ساعت ششم خارج می‌گردد و بعد از ورود وی ملائکه دیگر ثواب زود رفتن به جمعه را نمی‌نویسند و امام هم قبل از زوال خارج می‌گردد، چنانچه سائب بن یزیدس روایت کرده است: «كَانَ النِّدَاءُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ اوّلهُ إِذَا جَلَسَ الْإِمَامُ عَلَى الْمِنْبَرِ عَلَى عَهْدِ النَّبِيِّ ج وَأَبِي بَكْرٍ وَعُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا.» [۲۳۷] «از زمان پیامبر ج و ابوبکر و عمرب اوّل نداء در روز جمعه وقتی بوده که امام بر منبر می‌نشست.»

حال اگر این (ساعات) بعد از زوال باشد، و امام هم قبل از زوال خارج گردد، پس آن پنج ساعت چه وقتی است؟؛ چرا که وقتی امام خارج گردد دیگر ثواب زود رفتن نوشته نمی‌شود. مگر اینکه بگوییم که آن ساعات مربوط به قبل از زوال بوده و وقتی که امام در ساعت ششم داخل می‌شود، دیگر ثواب بسته می‌شود.

از طرفی همچنان‌که در علم اصول آمده است، عمل اهل مدینه حجیّت ندارد و اینکه چیزی از اقوال شخصی برای ما روایت نشده دلیل بر عدم وقوع آن نیست.

دلیل دوّم: همچنین ابوهریرهس روایت کرده است: «قال رسول الله (صلي الله عليه سلم): مَنْ اغْتَسَلَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ غُسْلَ الْجَنَابَةِ ثُمَّ رَاحَ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَدَنَةً وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الثَّانِيَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَقَرَةً وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الثَّالِثَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ كَبْشًا أَقْرَنَ وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الرَّابِعَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ دَجَاجَةً وَمَنْ رَاحَ فِي السَّاعَةِ الْخَامِسَةِ فَكَأَنَّمَا قَرَّبَ بَيْضَةً فَإِذَا خَرَجَ الْإِمَامُ حَضَرَتْ الْمَلَائِكَةُ يَسْتَمِعُونَ الذِّكْرَ.» [۲۳۸] «هر کس در روز جمعه غسل جنابت نماید و سپس زود (به سوی نماز جمعه) رهسپار شود مانند آن است که شتر ماده‌ای را قربانی کرده است و هرکس در ساعت دوّم رهسپار شود مانند آن است که گاو ماده‌ای را قربانی کرده است و هر کس در ساعت سوّم رهسپار شود مانند آن است که گوسفند نری را قربانی کرده باشد و هر کس در ساعت چهارم رهسپار شود مانند آن است که مرغی را قربانی کرده است و هر کس در ساعت پنجم رهسپار شود مانند آن است که با بخشیدن تخم مرغی به خداوند تقرب جسته است. و هرگاه امام (از منزلش به سوی مسجد) خارج شد ملائکه حاضر می‌شوند و به پند (و موعظه) گوش فرا می‌دهند.»

گفته شده که در این حیث از الفاظ «الْمُهَجِّرِ» و «رَاحَ» استفاده شده است؛ و مهجر به کسی می‌گویند که در شدّت گرما خارج گردد و راح هم بعد از زوال اطلاق می‌گردد.

اما این قول مقبول نیست؛ چرا که امام ازهری گفته است که در لغت عرب، "رَاحَ" به (راه افتادن در هر وقتی) هم اطلاق می‌گردد و فقط مقیّد به بعد زوال نیست.

همچنین امامان ازهری و خلیل بن احمد و نضر بن شمیل هم گفته‌اند که "الْمُهَجِّرِ" در لغت عرب همانند لفظ "رَاحَ" مقیّد به خارج شدن هنگام شدّت گرما و بعد از زوال نیست؛ بلکه به خارج شدن در اوّل وقت هم اطلاق می‌گردد و این لغت اهل حجاز هم می‌باشد؛ و امام ازهری هم گفته که هرکس آن‌را مقیّد به بعد از زوال کند اشتباه کرده است.

همچنین در همان حدیثی که آورده‌اند، توضیح داده شد که اگر مربوط به ما بعد زوال باشد، معنای حدیث صحیح نمی‌گردد؛ چرا که همانطور که گفته شد امام قبل از زوال خارج می‌گردد و در حدیث هم آمده که هنگام خروجِ امام، ثوابی نوشته نمی‌شود، پس طبق همان حدیث، قبل از زوال هیچگونه ثوابی نوشته نمی‌شود؛ چون امام قبل از زوال و در ساعت ششم خارج می‌گردد حال چگونه مردم بعد از زوال خارج شوند و ثواب کسب کنند، در حالیکه ثوابی نوشته نمی‌شود؟ پس حتماً باید آن ساعت‌ها را مقیّد به قبل از زوال دانست.

با این اوصاف محرز است که منظور از این شش ساعت، شش ساعت قبل از أذان ظهر است که برای هر ساعت زودتر رفتن به مسجد برای ادای نماز جمعه ثواب و فضیلتی بیشتر وجود دارد. و جدای از حصول فضیلت بیان شده در حدیث، در حالت کلّی زود به مسجد رفتن و انتظار برای رسیدن نماز داری أجر بزرگ و موجب کفارۀ گناهان می‌باشد. ابوهریرهس روایت کرده که پیامبر ج فرمودند: «أَلَا أَدُلُّكُمْ عَلَى مَا يَمْحُو اللَّهُ بِهِ الْخَطَايَا وَيَرْفَعُ بِهِ الدَّرَجَاتِ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ عَلَى الْمَكَارِهِ وَكَثْرَةُ الْخُطَا إِلَى الْمَسَاجِدِ وَانْتِظَارُ الصَّلَاةِ بَعْدَ الصَّلَاةِ فَذَلِكُمْ الرِّبَاطُ.» [۲۳۹] «آیا شما را به چیزی که خداوند با آن گناهان را محو و درجات را نزد خود بالا میبرد، راهنمایی کنم؟ گفتند: بله، ای رسول خدا ج! فرمودند: وضوی کامل و صحیح با تحمل سختی و زحمت (مثلاً سرما یا...) و زیاد قدم برداشتن به سوی مساجد و انتظار نمازی دیگر بعد از نماز؛ و رباط این‌ها هستند.» [۲۴۰]

اما برای امام مستحب است که در لحظۀ آخر یعنی؛ اندکی مانده به وقت نماز از خانه خارج شده و در وقت أذان در مسجد حضور داشته باشد؛ زیرا طبق روایت سائب بن یزیدس: «كَانَ النِّدَاءُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ اوّلهُ إِذَا جَلَسَ الْإِمَامُ عَلَى الْمِنْبَرِ عَلَى عَهْدِ النَّبِيِّ ج وَأَبِي بَكْرٍ وَعُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا.» [۲۴۱] «از زمان پیامبر ج و ابوبکر و عمرب اوّل نداء در روز جمعه وقتی بوده که امام بر منبر می‌نشست.» پس از این روایت استنباط می‌شود که مستحب است امام در موقع أذان داخل مسجد باشد.

[۲۳۴] (صحیح): بخاري (ش۸۸۱) / مسلم (ش۲۰۰۱) / ابوداود (ش۳۵۱) / ترمذي (ش۴۹۹) / نسايي (ش۱۳۸۸) از طريق (عبدالله بن مسلمه و عبدالله بن يوسف و قتيبه بن سعيد و معن بن عيسي) روايت کرده اند: «حدثنا مالك عن سمي بن أبي صالح عن أبي هريرة: أن رسول الله ج قال: من اغتسل يوم الجمعة غسل الجنابة وراح فكأنما قدم بدنة، ومن راح في الساعة الثانية فكأنما قرب بقرة، ومن راح في الساعة الثالثة فكانما قرب كبشا، ومن راح في الساعة الرابعة فكأنما قرب دجاجة، ومن راح في الساعة الخامسة فكأنما قرب بيضة، فإذا خرج الامام حضرت الملائكة يستمعون الذكر.» [۲۳۵] نك: ابن قیم، زاد المعاد، ۱/۳۸۶؛ حافظ عراقی، طرح التثریب،۴/۵۸؛ ابن عبدالبر، التمهید، ۲۲/۲۲؛ ابن دقیق العید، احکام الاحکام شرح عمدة الاحکام،۱/۳۳۶؛ عمرانی، البیان ،۲/۵۸۹)؛ ابن رشد، بدایة المجتهد،۱/۱۴۰؛ ابن قدامه، المغنی،۲/۱۴۶؛ ابن حزم، المحلّی ، ۵/۴۴؛ غزالی، احیاء علوم الدین ؛۱/۱۸۱. [۲۳۶] (صحیح): عبدالله بن وهب، الموطأ (ش۲۰۸) / ابوداود (ش۱۰۵۰) نسایی (ش۱۳۸۹) / بیهقی، شعب الایمان (ش۲۹۷۶) والسنن الکبری (ش۶۲۱۳) / حاکم، المستدرک (ش۱۰۳۲) / ابن عبدالبر، التمهید (ج۱۹ص۲۰وج۲۳ص۴۴) / طبرانی، الدعاء (ش۱۸۴) از طریق (عمرو بن الحارث الانصاری) روایت کرده‌اند: «عن الجلاح مولى عمر بن عبد العزيز أن أبا سلمة حدثه عن جابر عن رسول الله ج: أنه قال: في الجمعة اثنتا عشر ساعة منها ساعة لا يوجد فيها عبد مسلم يسأل الله شيئا إلا إعطاه إياه التمسوها آخر ساعة بعد العصر.» رجال عبدالله بن وهب «رجال صحیحین» بوده جز الجلاح مولى عمر بن عبد العزيز که «رجال صحیح» است. وامام حاکم نیشابوری گفته است: «هذا حدیثٌ صحیحٌ علی شرط مسلم» وامام ذهبی هم گفته است: «علی شرط مسلم» وامام ابن حجر هم گفته است: «حدیثٌ صحیحٌ» وامام نووی هم گفته است: «اسناده صحیحٌ» [حاکم، المستدرک مع التلخیص للذهبی (ش۱۰۳۲) / ابن حجر، نتائج الافکار (ج۲ص۴۳۶) / نووی، المجموع (ج۴ص۵۴۱)] [۲۳۷] (صحيح): بخاری (ش۹۱۲و۹۱۶) / ابوداود (ش۱۰۸۹) / ترمذي (ش۵۱۶) / نسایی (ش۱۳۹۲) از طریق (ابن ابي ذئب ويونس بن يزيد) روایت کرده‌اند: «عن الزهري عن السائب بن يزيد قال كان النداء يوم الجمعة ... .» [۲۳۸] (صحيح): بخاري (ش۸۸۱) / مسلم (ش۲۰۰۱) / ابوداود (ش۳۵۱) / ترمذي (ش۴۹۹) / نسايي (ش۱۳۸۸) از طريق (عبدالله بن مسلمه و عبدالله بن يوسف و قتيبه بن سعيد و معن بن عيسي) روايت کرده اند: « حدثنا مالك عن سمي بن أبي صالح عن أبي هريرة: أن رسول الله صلى الله عليه و سلم قال ... .» [۲۳۹] (صحیح): مسلم (ش۶۱۰و۶۱۱) / ترمذی (ش۵۱) / نسایی (ش۱۴۳) / ابن ماجه (ش۴۲۸) از طریق (حميد بن عبد الرحمن وعبد الرحمن بن يعقوب والوليد بن رباح) ورایت کرده‌اند: «عن أبى هريرة أن رسول الله (صلى الله عليه وسلم) قال ... .» [۲۴۰] البته دقت شود روایتی موضوع وجود دارد که منتظر ماندن از نماز جمعه تا نماز عصر را به منزله حج عمره می‌داند. این روایت عبارت است از: سهل بن سعدس روایت کرده است: «إن لكم فى كل جمعة حجة وعمرة فالحجة الهجير للجمعة والعمرة انتظار العصر بعد الجمعة.» (موضوع): ابن عدی، الکامل فی الضعفاء (ج۶ص۳۸) و من طریقه بیهقی، السنن الکبری (ش۶۱۶۱) وشعب الايمان (ش۳۰۴۶) روایت کرده‌اند: «حدثنا القاسم بن مهدى حدثنا أبو مصعب الزهرى حدثنا عبد العزيز بن أبى حازم عن أبيه عن سهل بن سعد الساعدى قال قال رسول الله (صلى الله عليه وسلم): إن لكم فى كل جمعة حجة وعمرة فالحجة الهجير للجمعة والعمرة انتظار العصر بعد الجمعة.» اما این روایت «موضوع» است چرا که القاسم بن عبدالله بن مهدى الاخميمى: امام دارقطنی گفته است: «متهمٌ بوضع الحديث» وامام ابن عدی گفته است: «عندي لابأس به؛ ولم ار له حديثا منكراً فاذكره» اما امام ذهبی در ردّ این سخنش گفته است: «قد ذكرت له حديثا باطلاً فيكفيه» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۴ص۴۶۱)]. وامام ذهبی در مورد این روایتش گفته است: «هذا موضوعٌ باطلً» [ذهبی، میزان الاعتدال (ج۳ص۳۷۲)]. [۲۴۱] (صحيح): بخاری (ش۹۱۲و۹۱۶) / ابوداود (ش۱۰۸۹) / ترمذي (ش۵۱۶) / نسایی (ش۱۳۹۲) از طریق (ابن ابي ذئب ويونس بن يزيد) روایت کرده‌اند: «عن الزهري عن السائب بن يزيد قال كان النداء يوم الجمعة ... .»