مسئلۀ دوّم: حکم تکیه بر شمشیر
فقها در حکم تکیه خطیب بر شمشیر در اثنای خطبه سه دیدگاه دارند، که عبارتند از:
دیدگاه اوّل: امام ابن قیّم جوزیه بر این باور است که چنین عملی به طور مطلق مشروعیّت ندارد. ایشان استدلال میکند که چنین عملی از پیامبر ج ثابت نیست. [۸۷۴]
دیدگاه دوّم: مالکیّه، شافعیّه و حنابله تکیه بر شمشیر را مانند تکیه بر کمان، قوس و مانند آنها را مستحب میدانند. [۸۷۵]
این افراد تکیه بر شمشیر را اشارهای بر این میدانند که دین با آن گسترش یافته و با آن هم ماندگاری داشته است و مانند جهاد مستحب است که در دست راست قرار گیرد. [۸۷۶]
البته در تحلیل این استدلال باید اشاره کرد:
اوّلاً: آنچه ثابت است پیامبر اکرم ج بر عصا و کمان تکیه کردهاند.
ثانیاً: دین با وحی اقامه گردیده و آنچه مایۀ گسترش دین شده قرآن کریم بوده نه شمشیر و زور. و استفاده از شمشیر هم بر علیه کفار و مشرکینِ معاندی بوده که قصد تباهی و گمراهی و گسترش شرک را داشتهاند. [۸۷۷]
دیدگاه سوّم: حنفیّه بر این باورند تکیه بر شمشیر در سرزمینهایی مستحب است که با زور و قهر و غلبه فتح شدهاند و در غیر این سرزمینها مستحب نمیباشد. [۸۷۸]
جهت اثبات مستحب بودن آن در این حالت استدلال میکنند که تکیه بر شمشیر در این سرزمینها نشان میدهد که این سرزمین با شمشیر و زور فتح شده و در صورتیکه از اسلام برگردند این سرزمین در دست مسلمانان باقی میماند و آنها با آنها میجنگند تا به اسلام برگردند. و برای عدم مشروعیّتش در غیر این سرزمینها به نبود دلیلی بر اثبات آن، استدلال میکنند. [۸۷۹]
باز اشاره باید کرد که اسلام به زور و شمشیر گسترش نیافته و ماندگاریش هم بر مبنای شمشیر و غلبه نیست بلکه راز گسترش و ماندگاری اسلام قرآن و پیامهای ناب آن میباشد.
قول راجح: در بررسی دیدگاه محرز مینمایاند که هیچ نصّی دلالت بر ثبوت تکیۀ پیغمبر ج بر شمشیر وجود ندارد، در نتیجه تکیه بر آن مطلقاً مشروع نمیباشد. (واللهُ العلیمُ أعلمُ بالصّواب)
مبحث دوّم: دستی که با آن تکیه میشود
افرادی که قائل به مستحب بودن تکیۀ خطیبِ جمعه بر کمان، عصا و مانند آنها هستند بر دستی که آنرا میگیرد اختلافنظر دارند و به سه دسته تقسیم شدهاند.
دیدگاه اوّل: قول مشهور حنابله ابراز میدارد که با هر دستی که بخواهد میتواند آنرا بگیرد و با دستِ دیگر حاشیۀ منبر را بگیرد و یا آنرا آزاد بگذارد. [۸۸۰]
دلیلی از آنها مشاهده نشد ولی احتمالاً نبود نصّی در این زمینه آنها را به این نتیجه رسانده است.
دیدگاه دوّم: شافعیّه و مرداوی از فقهای حنابله بر این باورند که خطیب با دست راستش کمان یا قوس را بگیرد و با دست چپش حاشیۀ منبر را بگیرد. [۸۸۱]
برای شمشیر گرفتن خطیب به مستحب بودن گرفتن آن با دست راست در جهاد اشاره میکنند و برای گرفتن کمان و قوس و مانند آنها دلیلی ذکر نکردهاند.
برای شمشیر جواب لازم اشاره شد.
دیدگاه سوّم: مالکیّه بر این باورند که با دست راستش بگیرد. [۸۸۲]
این افراد هم دلیلی ذکر نکردهاند ولی ظاهراً بخاطر عدم اشتغال دست به ریش و ... میباشد.
البته این استدلال صحیح نیست و انسان با هر کدام از دستانش میتواند عمل بیفائده انجام دهد با وجود اینکه برخی افراد چپ دست با دستان چپشان بیشتر کارایی دارند.
قول راجح: در این زمینه هیچ نص و دلیل شرعی وجود ندارد پس خطیب در این حالت مخیّر است که با هرکدام از دستانش کمان، قوس و مانند آن را بگیرد. (واللهُ العلیمُ أعلمُ بالصّواب)
مبحث سوّم: عملی که در صورت عدم تکیه انجام داده میشود
در صورتیکه خطیب بر هیچ چیزی تکیه نکند شافعیّه و حنابله بر این باورند که با دست راست، دست چپش را بگیرد و یا آنها را آزاد رها سازد. [۸۸۳] امام شافعی در این زمینه چنین گفتهاند: «در صورتیکه خطیب بر عصا تکیه نکند میپسندم که بدن و دستانش را بیحرکت نگه دارد و یا دست راست را بر چپ بگذارد و یا آنها را بیحرکت در جای خود نگه دارد.» [۸۸۴]
البته هدف از این موارد عدم انجام حرکات زیاد و شلوغ و ثبوت خشوع و تواضع از خطیب میباشد که بهتر است خطیب در حرکات بدن و دستانش نظم و آرامش خاصی داشته باشد تا هم بیجهت خود را خسته نکند و هم ذهن شنواندگان را با حرکات اضافی مشوّش ننماید.
[۸۷۴] زاد المعاد ۱ / ۴۲۹ . [۸۷۵] الشرح الصغير ۱ / ۱۸۱ ، نفراوی،الفواكه الدواني، ۱ / ۳۰۷؛ المجموع ۴ / ۵۲۸ ، نووی، روضة الطالبين، ۲ / ۳۲ ، شربینی، مغني المحتاج، ۱ / ۲۹۰؛ أبو خطاب، الهدایة، ۱ / ۵۲ ، ابن قدامه، المغني، ۳ / ۱۷۹ ، ابن مفلح، الفروع، ۲ / ۱۱۹ ، مرداوی، الإنصاف، ۲ / ۳۹۷ ، كشاف القناع، ۲ / ۳۶ . [۸۷۶] نک: مغني المحتاج ۱ / ۲۹۰ ، ابن مفلح، المبدع في شرح المقنع،۲ / ۱۶۳ ، كشاف القناع، ۲ / ۳۶ . [۸۷۷] زاد المعاد ۱ / ۱۹۰ ، فتاوى ورسائل محمّد بن إبراهيم ۳ / ۲۱ . [۸۷۸] طحطاوی، مراقي الفلاح، ص ( ۱۰۳ )؛ وحاشية الطحطاوي بر آن ص ( ۳۳۴ ) . [۸۷۹] طحطاوی، مراقي الفلاح، ص ( ۱۰۳ ). [۸۸۰] الفروع ۲ / ۱۱۹ ، مرداوی، الإنصاف، ۲ / ۳۹۷ ، ابن مفلح، المبدع في شرح المقنع،۲ / ۱۶۳ ، كشاف القناع، ۲ / ۳۶ . [۸۸۱] المجموع ۴ / ۵۲۸ ، نووی، روضة الطالبين، ۲ / ۳۲ ، شربینی، مغني المحتاج، ۱ / ۲۹۰؛ الفروع ۲ / ۱۱۹ . [۸۸۲] الفواكه الدواني ۱ / ۳۰۷ . [۸۸۳] ماوردی، الحاوی الکبیر، ۳ / ۵۴ ، نووی، المجموع، ۴ / ۵۲۸ ، نووی، روضة الطالبين، ۲ / ۳۲ ، شربینی، مغني المحتاج، ۱ / ۲۹۰؛ و نک: المغني ۳ / ۲۸۰ ، ابن مفلح، الفروع، ۲ / ۱۱۹ ، مرداوی، الإنصاف، ۲ / ۳۹۷ ، ابن مفلح، المبدع في شرح المقنع،۲ / ۱۶۳ ، كشاف القناع، ۲ / ۳۶. [۸۸۴] الأم، ۱/۳۴۳.