نماز جمعه در فقه اسلامی

فهرست کتاب

حکم پیدایش محدثات جدید و بدعت‌ها:

حکم پیدایش محدثات جدید و بدعت‌ها:

در قرآن، آیات زیادی مبنی بر تبعیّت از شریعت وجود دارد که این آیات، هرگونه تبعیّت و پیروی به غیر از راه و شیوه‌ای که شارع مقدّس آن‌را تشریع نموده است، بدعت و حرام می‌داند و این امر به گمراهی و تفرقه منجر خواهد گشت. از جمله می‌توان به این آیات اشاره نمود: ﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ[الحشر: ۷] «چیزهائی را که پیغمبر برای شما (از احکام الهی) آورده است اجراء کنید، و از چیزهائی که شما را از آن بازداشته است، دست بکشید.» ﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ٦٣[النور: ۶۳] «آنان که با فرمان او مخالفت می‌کنند، باید از این بترسند که بلائی (در برابر عصیانی که می‌ورزند) گریبانگیرشان گردد، یا این‌که عذاب دردناکی دچارشان شود» و ﴿وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِي مُسۡتَقِيمٗا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمۡ عَن سَبِيلِهِۦۚ ذَٰلِكُمۡ وَصَّىٰكُم بِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ١٥٣[الأنعام: ۱۵۳] «‏این راه (که من آن را برایتان ترسیم و بیان کردم) راه مستقیم من است (و منتهی به سعادت هر دو جهان می‌گردد. پس) از آن پیروی کنید و از راه‌های (باطلی که شما را از آن نهی کرده‌ام) پیروی نکنید که شما را از راه خدا (منحرف و) پراکنده می‌سازد. این‌ها چیزهائی است که خداوند شما را بدان توصیه می‌کند تا پرهیزگار شوید (و از مخالفت با آن‌ها بپرهیزید).»

همچنین بر این اساس که بدعت نوعی تشریع است، اینگونه استنباط می‌شود که گویا خداوند، انسان را در ألوهیّت و وحدانیّتش شریک قرار داده، امّا در شریعت اسلام تنها شارع، باری تعالی است؛ در نتیجه تنها راه رستگاری و نجات، دوری از بدعت و تمسّک به شریعت ناب اسلام است. [۳۴] خداوند منّان در این باره می‌فرماید: ﴿فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا١١٠[الكهف: ۱۱۰] «پس هرکس که خواهان دیدار خدای خویش است، باید که کار شایسته کند، و در پرستش پروردگارش کسی را شریک نسازد.»

برخی نیز بدعت‌ را به حسنه و سیئه تقسیم‌بندی می‌کنند [۳۵] و قائل به صحیح بودن بدعت حسنه هستند. البته به شرطی که بدعت حسنۀ داخل در کلیات شریعت ومبانی اصلی دین باشد وگرنه بدون دلیل مردود وباطل است.

پیامبر اکرم ج در احادیث متعدّدی، از بدعت نهی فرموده و آن‌را گمراهی و مردود اعلام می‌دارند. ایشان ج می‌فرمایند: «... أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ خَيْرَ الْحَدِيثِ كِتَابُ اللَّهِ وَخَيْرُ الْهُدَى هُدَى محمّد وَشَرُّ الْأُمُورِ مُحْدَثَاتُهَا وَكُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ[۳۶] «امّا بعد، بهترین گفتار کتاب خداوند و بهترین هدایت، هدایت محمّد و بدترین امور محدثات (از جانب غیر این دو) می‌باشد و هر بدعتی گمراهی است.» و در روایت نسائی در ادامه آمده است: «وکل ضلالة في النار.» [۳۷] «و هر گمراهی به آتش می‌انجامد.»

همچنین پیامبر عظیم ‌الشأن ج می‌فرماید: «مَنْ أَحْدَثَ فِي أَمْرِنَا هَذَا مَا لَيْسَ فِيهِ فَهُوَ رَدٌّ.» [۳۸] « هر کس در این شریعت ما چیز تازه و نویی پدید آورده است مردود است.» پس از آنجائیکه دین کامل است و نیازی به افزایش ندارد و پیامبر ج صراحتاً تشریع غیر از تشریع حق تعالی را مردود می‌داند. با این وصف در کلیّۀ مسائل عبادی این قاعدۀ مهم حاکم است که:

اوّل: عبادت فقط مخصوص خداست.

دوّم: عبادت نیز باید بر اساس تعالیم و آموزه‌های پروردگار انجام پذیرد. [۳۹]

پس فضیلت‌هایی که در زمینۀ روز جمعه بیان شده‌اند و هیچ تأییدیه‌ای از شریعت ندارند بدعت، حرام و مردودند.

[۳۴] نیز نک: آل عِمران/ ۷ و ۱۰۵؛ نساء/ ۱۱۵. [۳۵] به این تقسیم‌بندی کسانی همچون: شاطبی و غیره معتقدند، اما برخی از علما چون امام عزالدین بن عبدالسلام چنین تقسیم‌بندی را مردود دانسته و آن‌را به احکام خمسه: بدعت واجب؛ مستحب؛ حرام؛ مکروه و مباح، تقسیم کرده‌اند، جهت علت و انواع تقسیم‌بندی و نیز تجزیه و تحلیل اقسام بدعت نک: شاطبی، الأعتصام، ص ۱۲۴ الی ۱۳۳، حلیی أثری، علم أصول البدع، ۱۴۷ الی ۱۵۳- الماسی، بدعت، ۱۰۷ الی ۱۲۴- وزارت اوقاف و شؤون اسلامی کویت، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۲/۲۸۱۴ و ۲۸۱۶. [۳۶] (صحیح): مسلم (ش۲۰۴۲-۲۰۴۴) / نسایی (ش۱۵۷۸) / ابونعیم، المستخرج علی مسلم (ش۱۹۵۳) / ابن خزیمه (ش۱۷۸۵) / بیهقی، الأسماء والصفات (ش۱۳۷) / ابن بطة، الابانه (ش۱۴۹۱) / آجری، الشریعه (ص۱۸۷و۴۴) / فریابی، القدر (ش۴۰۶) از طریق (عبد الوهاب بن عبد المجيد وسليمان بن بلال وسفیان الثوری وانس بن عیاض ومحمّد بن منصور) روایت کرده‌اند: «عن جعفر بن محمّد عن أبيه عن جابر بن عبد الله كان رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول : في خطبته يحمد الله ويثني عليه بما هو أهله ثم يقول: ... .» وفی روایة: «سفیان الثوری وانس بن عیاض ومحمّد بن منصور» للنسایی: «وكل ضلالة في النار.» [۳۷] (صحیح): به تحقیق قبلی رجوع گردد. [۳۸] (صحيح): بخاري (ش۲۶۹۷) / مسلم (ش۴۵۹۰) / ابوداود (ش۴۶۰۸) از طريق (عبد الله بن جعفر المخرمي وإبراهيم بن سعد) روايت کرده اند: « عن سعد بن إبراهيم عن القاسم بن محمّد عن عائشة رضي الله عنها قالت: قال رسول الله صلى الله عليه و سلم من أحدث في أمرنا هذا ما ليس فيه فهو رد.» [۳۹] ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ۱/۱۵۴، ۱۸۶ و ۳۱۰.