نماز جمعه در فقه اسلامی

فهرست کتاب

(۳-۴-۷) خطبه عربی باشد

(۳-۴-۷) خطبه عربی باشد

فقها در اینکه خطبه به زبان عربی باشد اتفاق‌نظر دارند ولی در اشتراط آن به غیر از قرائت قرآن که برخی آن‌را رکن خطبۀ جمعه می‌دانند، اختلاف‌نظر دارند. دیدگاه این دسته و استدلال آن‌ها عبارت است از:

دیدگاه اوّل: وجه صحیح شافعیّه و برخی از حنابله بر این باورند در صورتیکه خطیب قادر به زبان عربی باشد باید خطبه به زبان عربی گفته شود مگر اینکه همۀ شنوندگان زبان عربی را نفهمند که در این حالت به زبان آن‌ها خطبه خوانده شود. [۶۳۶]

این دسته برای عدم جواز به غیر عربی در حالت توانایی فهم عربی بر قرائت قرآن کریم قیاس کرده‌اند که همانطور که قرائتش به غیر عربی جایز نیست، خطبه نیز به غیر عربی جایز نیست. [۶۳۷]

ابویعلی از شیوخ حنابله در جواب این استدلال ابراز می‌دارد: «لفظ قرآن دلیل نبوّت و علامت رسالت می‌باشد که با غیر عربی حاصل نمی‌گردد و هدف از خطبه وعظ و یادآوری و حمد خداوند و درود و صلوات فرستادن بر پیغمبرش ج می‌باشد وقرآن جدای از معنا اعتبارش با لفظ و نظم می‌باشد ولی خطبه با معنا هدفمند و صحیح می‌باشد.» [۶۳۸]

و نیز این دسته برای جواز خطبه با عربی با وجود عدم توانایی استدلال می‌کنند که هدف از خطبه وعظ و اندرز می‌باشد که با غیر عربی حاصل می‌گردد. البته باید توجه داشت که در صورتی با وجود توانایی شنوندگان غیر عربی باشند پس برای ایراد خطبه از زبان آن‌ها استفاده می‌گردد. [۶۳۹]

دیدگاه دوّم: مالکیّه و قول مذهب حنابله بر این است که حتّی با وجود اینکه شنوندگان عربی نفهمند باید خطبه به زبان عربی خوانده شود. [۶۴۰]

این افراد بر این باورند که چون پیامبر ج فرموده است: «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِى أُصَلِّى.» [۶۴۱] «نماز بخوانید همانگونه که مرا می‌بینید نماز می‌خوانم.» و ایشان ج هم به عربی خطبه خوانده‌اند پس باید خطبه عربی باشد. همانطور که به کرّات اشاره شد فعل پیامبر ج در نماز دلیلی بر وجوب نیست و از طرف دیگر خطبه، نماز نیست.

همچنین این افراد استدلال می‌کنند که سلف و خلفش به زبان عربی خطبه خوانده‌اند. و نیز خطبه ذکری فرض‌شده می‌باشد پس مانندِ تشهّد و تکبیرة الإحرام باید عربی باشد. [۶۴۲]

البته در جواب این استدلال‌ باید اشاره کرد که تشهّد و تکبیرة الإحرام أذکاری با لفظی مخصوص هستند و فقط باید به عربی گفته شوند ولی خطبه با هر لفظی جایز است که ایراد گردد.

دیدگاه سوّم: وجهی از شافعیّه و از اطلاق گفتۀ حنفیّه مبنی بر جواز خطبه به غیر عربی چنین استنباط می‌شود که ایراد خطبه با عربی مستحب است. [۶۴۳]

این افراد مقصد از خطبه را پند و اندرز می‌دانند پس با هر زبانی که مخاطبان بفهمند حاصل می‌گردد.

قول راجح: به نظر می‌رسد که خواندن خطبه به هر زبانی جایز می‌باشد؛ چرا که زبان عربی به خودی خود قداستی ندارد که بگوییم شرط خطبه می‌باشد مگر دلیلی بر تخصیص داشته باشیم؛ چرا که هر پیامبری که برای انذار قومش فرستاده می‌شد، با زبان آن قوم مبعوث می‌گردید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوۡمِهِۦ لِيُبَيِّنَ لَهُمۡۖ[إبراهيم: ۴] «(ای محمّد !) ما هیچ پیغمبری را نفرستاده‌ایم مگر این که به زبان قوم خودش (متکلّم بوده است) تا برای آنان (احکام الهی را) روشن سازد.» و چون رسول الله ج هم برای قومش صحبت می‌کرد، با زبان خودش که عربی بود صحبت می‌کرد که چیز طبیعی می‌باشد. و تنها چیزی که عربی بودن برای آن شرط می‌باشد قرآن بوده که خداوندأ فرموده است: ﴿إِنَّا جَعَلۡنَٰهُ قُرۡءَٰنًا عَرَبِيّٗا لَّعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ٣[الزخرف: ۳] «ما قرآن را به زبان عربی فراهم آورده‌ایم تا شما ( بتوانید پی به اعجاز آن ببرید و معانی و مفاهیم آن را ) درک کنید‏.» و هیچ دلیلی هم برای وجوب عربی بودن خطبه وجود ندارد. (واللهُ العلیمُ أعلمُ بالصّواب)

[۶۳۶] نک: حلية العلماء ۲ / ۲۷۹، المجموع ۴ / ۵۲۱ - ۵۲۲، روضة الطالبين ۲ / ۲۶ ، ۳۰، مغني المحتاج ۱ / ۲۸۶. این افراد این جواز را تا زمان یادگیری افراد به زبان عربی می‌دانند و بعد از یادگیری دیگر جایز نیست. و نیز نک: الفروع ۲ / ۱۱۳ ، ۱۱۷. [۶۳۷] الفروع ۲ / ۱۱۳ ، المبدع ۲ / ۱۵۹ ، كشاف القناع ۲ / ۳۴. [۶۳۸] الفروع ۲ / ۱۱۳. [۶۳۹] كشاف القناع ۲ / ۳۴ . [۶۴۰] الفروع ۲ / ۱۱۳ ، الإنصاف ۲ / ۳۹۰ ، المبدع ۲ / ۱۵۹ ، كشاف القناع ۲ / ۳۴ ؛ طحطاوی، مراقي الفلاح، ص ۱۰۲. [۶۴۱] (صحيح): بخاري (ش۶۰۰۸و۷۲۴۶) از طريق (اسماعيل بن علية وعبدالوهاب الثقفي) روايت کرده است: «حدثنا أيوب عن أبي قلابة عن أبي سليمان مالك بن الحويرث قال أتينا النبي صلى الله عليه وسلم ... فقال (صلي الله عليه وسلم): كما رأيتموني أصلي.» [۶۴۲] المجموع ۴ / ۵۲۱ - ۵۲۲ ، مغني المحتاج ۱ / ۲۸۶ . [۶۴۳] طحطاوی، مراقي الفلاح، ص ۱۰۲ ؛ المجموع ۴ / ۵۲۲ ، روضة الطالبين ۲ / ۲۶.