شیخین - ابوبکر و عمر

فهرست کتاب

فتح لاذقیه [۱۲۳]

فتح لاذقیه [۱۲۳]

چون هنگام سقوط حمص فصل زمستان بود و اعراب که با هوای گرم حجاز و نجد عادت کرده بودند، نمی‌توانستند در سرمای آنجا که نسبتاً‌ شدید و چه بسا که برف و باران می‌شد، به خوبی بجنگند، ابوعبیده به لشکرش استراحت داد تا در شهر حمص بمانند. تا نیمه ماه اول بهار سال ۱۵ هجری در این شهر اقامت کردند. اینک وقت مناسبی برای شروع به کار پیش آمده بود، لهذا عباده بن الصامت صحابی بزرگ رسول الله را با گروهی برای محافظت شهر و حفظ نظم و امنیت در آنجا گمارد و خودش با بقیه لشکر به قصد تسخیر بندر مهم لاذقیه حرکت کرد. در طول راه خود شهرهای حماه، شیرز و سلمیه را که مردم آن‌ها بدون جنگ تسلیم شدند، تصرف و در هر کدام از این شهرها را برای محافظت آن‌ها مستقر کرد و همچنان به راه خود ادامه داد تا به لاذقیه رسید و آن را در محاصره گرفت.

چون لاذقیه بندر تجاری و نظامی بیزانس بود، این دولت حصار محکمی دور آن کشیده و استحکامات نظامی مهمی در آنجا برقرار کرده بود، لذا مردم شهر می‌توانستند خیلی خوب و تا مدت طولانی در مقابل هر مهاجمی مقاومت کنند، زیرا لاذقیه در ساحل دریای مدیترانه واقع و گرچه محاصره شده بود، از طرف دریا آزاد و دریا در اختیار اهل شهر بود. می‌توانستند از راه دریا کمک نظامی از خارج بگیرند و نیز مواد غذایی هر قدر بخواهند از جایی برای خود بیاورند، لذا آن‌ها می‌توانستند مدت نامحدودی بدون آن که در مضیقه زندگی باشند، مقاومت و شهر خود را از تسلط مسلمین حفظ نمایند.

لذا کار ابوعبیده که تصور می‌کرد اینجا هم مانند سایر شهرها بزودی فتح می‌شود، طوری مشکل گردید که جز نیرنگ نظامی راهی برای تسلط بر شهر نیافت. پس از چندی نقشه کار را کشید و لشکرش را شبانه بیرون کشید و از همان راهی که آمده بود برگشت.

مردم لاذقیه که دیدند مسلمین کوچ کرده‌اند، پنداشتند که آن‌ها در اثر طول مدت و توجه به این که با وجود دریا نمی‌توانند مردم شهر را در فشار زندگی قرار دهند، از تسلط بر شهر مایوس شده، دست از کارشان کشیده‌اند و به حمص بازگشته‌اند، لهذا مانند ایام عادی دروازه‌های شهر را باز و آسوده خاطر به کارهای روزمره خود مشغول شدند. روز اول و شب دوم به آرامی گذشت. اوایل روز دوم که مردم آسوده‌خاطرتر به کارشان پرداخته بودند، مسلمین از راه بازگشتند و غفلتاً بر سرشان ریختند. خیلی زود وارد شهر شدند. در دروازه‌های حصار شهر را در اختیار گرفتند و از ورود مردم خارج و خروج مردم داخل شهر جلوگیری بعمل آوردند.

مردم فریب خورده که فرصت هر کاری از دستشان رفته بود، تقاضای صلح نمودند و تسلیم شدند و شهر از طریق صلح به تصرف مسلمین در آمد و جان، ‌مال و حیثیت و معابد مردم امان یافت. مسلمین در نزدیکی کلیسای بزرگ شهر برای خود مسجدی بنا کردند.

[۱۲۳] شهر لاذقیه بندرگاه بزرگی است، در سوریه که در قدیم (رامیتا) نام داشته است، ۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در عهد سلوکی‌ها نامش به (لاوذیقیه) مبدل گردید. این بندر در سال ۶۳۷ م به دست مسلمین افتاد.