شیخین - ابوبکر و عمر

فهرست کتاب

فتح قیساریه و غزه

فتح قیساریه و غزه

حضرت عمر از این که عمرو بن العاص، ارطبون را آن چنان توصیف کرده بود تبسمی کرد و به حاضرین مجلس خلافت فرمود: «من ارطبون عرب (یعنی عمرو بن العاص) را به جان ارطبون روم می‌اندازم تا ببینید چه می‌شود».

حضرت عمر به عمرو بن العاص دستور فرمود تا معاویه بن ابی سفیان را با گروهی به بندر قیساریه و علقمه بن مجزر را با گروهی به سوی بندر غزه [۱۳۱]حرکت دهد که به هر قیمتی باشد این دو بندر از رسیدن هرگونه کمکی به ارطبون از راه دریا جلو گیرد. خودش نیز با اکثریت لشکر در جای خود بماند و مراقب آن‌ها باشد تا هرگاه لازم باشد، به کمکشان بشتابد. معاویه با قوایی که تحت فرمانش قرار گرفت، به سوی بندر قیساریه حرکت نمود و آن را در محاصره گرفت.

هر روز گروهی از قوای قیساریه از شهر خارج می‌شدند و جنگ کوتاهی با مسلمین راه می‌انداختند و با دادن تلفاتی مایوسانه به حصار شهر پناه می‌بردند.

آنها می‌خواستند معاویه را با این جنگ و گریز تا آن جا مشغول نمایند که از طرف ارطبون به آن‌ها کمک برسد. آن گاه با هم از جلو و پشت سر بر معاویه بجنگند و او را شکست دهند.

چندی به این وضع گذشت. کمکی که در انتظارش بودند به آن‌ها نرسید. قوای داخلی شهر در اثر جنگ‌های کوتاهی که با مسلمین کرده بودند و تلفاتی داده بودند رو به ضعف می‌رفت، لذا تصمیم گرفتند هر طور شده همه با هم از شهر خارج شوند و با مسلمین که عده آن‌ها به نظرشان کم بود، در کنار شهر بجنگند تا حلقه محاصره در هم بشکند. آن‌ها از شهر خود خارج شدند و مردانه داد جنگ دادند، ‌و گرچه در آغاز کار پیشرفتند و تلفاتی بر مسلمین وارد ساختند، ولی مع الوصف به پیروزی نهایی خود ایمان نداشتند، زیرا خبر پیروزی‌های متوالی و پیشرفت خیلی سریع مسلمین که در عراق، شام و اردن به دست آورده بودند، به حدی ترس و وحشت در قلوب مردم افکنده بود که کسی باور نمی‌کرد بر آن‌ها غالب شود، مردم قیساریه گرچه خوب جنگیدند و در گرماگرم جنگ تلفاتی بر لشکر معاویه وارد آوردند، ولی به علت همان ترس و وحشتی که از مسلمین در دل داشتند و عدم اطمینان بر این که به پیروزی برسند، آن چنان به کارشان دلگرم نبودند و در مقابل آن‌ها جمع و با هم حمله کردند، به خوبی بایستند، تا کار خود را با آن‌ها یکسره کنند، لذا طولی نکشید که صفوفشان در هم ریخت و لشکر اسلام بر آن‌ها غلبه و بر بندر قیساریه تسلط یافت، پادگانش را تصرف کردند و در شهر قیساریه مستقر گردیدند.

در همان هنگام که معاویه با مردم قیساریه می‌جنگید، علقمه نیز در بندر غزه با مردم آنجا وارد جنگ شد و این بندر را گرفت.

با سقوط این دو بندر در دست مسلمین خاطر عمرو بن العاص از رسیدن کمک به دشمن از راه دریا آسوده و دست ارطبون از این دو بندر تجاری و نظامی مهم و سوق الجیشی به کلی قطع گردید. قوایی را که در این دو بندر داشت از دست داد. ابزار و ذخایر جنگی این دو بندر به دست مسلمین افتاد. مسلم است که هم وضع استراتژیک ارطبون ضعیف و هم قوایش کم‌تر گردید.

[۱۳۱] غزه بندر بزرگی در جنوب فلسطین. این شهر ۷۲۰ سال قبل از میلاد به دست اسکندر مقدونی افتاد. مسلمین در سال ۶۳۴ م بر این شهر تسلط یافتند.