نگاهی به نقشه حضرت عمر
دیدیم که حضرت عمر به عمرو بن العاص از مدینه فرمان داد تا معاویه را به سوی بندر قیساریه و علقمه را بهسوی بندر غزه حرکت دهد و خودش با عمده لشکر خود در جای خود بماند و دست به جنگی در جای دیگر نزند.
این نقشه نظامی حضرت عمر خیلی حساب شده و کاملاً درست بود و چنانکه خواسته بود، نتیجه مهمی گرفت. حضرت عمر از نامه عمرو بن العاص دریافت که لشکر ارطبون به چندین گروه تقسیم و متفرق شده و هر گروهی در جایی متمرکز شده و انجام وظیفه میکند، لذا هیچ کدام از آنها نمیتواند حتی در هنگام ضرورت و پیش آمدهای غیر منتظره جای خود را ترک کند و به کمک گروهی در جایی دیگر بشتابد، زیرا در این صورت عمرو بن العاص گروهی از لشکر آماده باش خود را به آنجا میفرستاد. پس تا وضع دیگری پیش نیامده است. عمرو باید این فرصت را غنیمت شمارد و این دو بندر را از دست ارطبون بگیرد تا او را از دریافت کمک خارج از راه دریا محروم و قوایش را تا اندازهای ضعیف نماید.
مسلم است که هرگاه خود ارطبون روم با عمده لشکر اصلیاش از جابیه به کمک این دو بندر میشتافت، ارطبون عرب (عمرو بن العاص) فوراً با تمام قوایش به حرکت در آمد و او از پشت سر و مسلمانانی که در کنار این دو بندر مستقر بودند لشکر از جلو ارطبون را درمیان گرفتند. مسلم است لشکری که در محاصره دو جبهه دشمنگیر کند، کمتر جان به سلامت بدر میبرد. ارطبون هم گویا به این مطلب پی برده بود که در موقع حمله معاویه و علقمه به این دو بندر هیچ کاری نکرد و همین طور که حضرت عمر فهمیده بود، نتوانست به آنها کمک برساند یا خودش به کمکشان بشتابد.
آری، همین فکرهای صحیح و نقشههای درست فرمانرواست که پیروزی لشکرش را در جبهه جنگ پیشبینی و حتی تضمین میکند و چه بسا که یک اشتباه کوچک یا غفلت کوتاهی که از فرمانروا یا فرمانده سر زند، لشکری را به باد فنا دهد. اوامر و دستورات نظامی که حضرت عمر از مدینه به رهبران لشکر اسلام در جبهات جنگ عراق، پارس و شام میداد به حدی صحیح و به حدی نتیجهبخش بود که ما را به حیرت میاندازد و جز این که بگوییم ناشی از عنایت و لطف خدا نیست به این خلیفه راشد برای نصرت و پیروزی امت محمد جو نشر و توسعه دین خدا بوده، تعلیلی دیگر ندارد.
اینجا است که باید گفت مصداق فرمایش رسول الله درباره این بزرگوار تحقق پیدا کرده که میفرماید: «لَقَدْ كَانَ فِيمَا قَبْلَكُمْ مِنَ الأُمَمِ مُحَدَّثُونَ، فَإِنْ يَكُ فِى أُمَّتِى أَحَدٌ فَإِنَّهُ عُمَرُ» [۱۳۲]. یعنی: «در بین امتهای پیش از شما بودند، مردمی که از جانب خدا حقایقی به آنها الهام میشد. پس اگر در امت من چنین کسی باشد، قطعاً او عمر خواهد بود».
آری، این عمر است که در مدینه دور از میدانهای جنگ نشسته است و دستورات بسیار صحیح و نقشههای جنگی خیلی درست به فرماندهانش میدهد آنها را به پیروزی میرساند. مسلم است که منشاء این امر جز عنایت و الهام خداوندی چیزی نیست.
[۱۳۲] این حدیث در صفحه ۱۱۵ جزء ۷ صحیح مسلم نیز روایت شده است.