وفات ابوبکر
امالمؤمنین عایشه میگوید: مرض ابوبکر روز دوشنبه هفتم جمادی الآخر سال ۱۳ هجری شروع شد، او در آن روز که هوا خیلی سرد بود، استحمام کرد و تب گرفت. پانزده روز در خانه بستری شد و نتوانست به مسجد برود. بعد از غروب خورشید روز سه شنبه بیست و دوم جمادی الاخر مصادف با (۲۲ آگست - سال ۶۳۲ میلادی) وفات یافت.
او مانند رسول الله ۶۳ سال عمر کرد.
اهل مدینه با شنیدن خبر وفاتش به اندوهی سخت فرو رفته، گریان گردیدند. همین که خبر وفاتش به حضرت علی رسید، فوراً به خانه ابوبکر شتافت و فرمود: «إِنَّا لِلَّهِ، وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ انْقَطَعَتْ خِلافَةُ النُّبُوَّةِ» یعنی: «همانا ما مخلوق خداییم و بهسوی او باز میگردیم. اکنون خلافتی که پس از نبوت به وجود آمد، منقطع شد». ابوبکر هنگامی مسلمان شد که سی و هفت سال داشت و پس از آن بیست و شش سال در اسلام بسر برد، مدت خلافتش دو سال و سه ماه و دو روز بود.
در همان شب وفاتش طبق وصیت خود ابوبکر، همسرش اسماء بنت عمیس با کمک پسرش عبدالرحمن او را غسل داد و سپس او را تکفین بر روی سریر (تخت خواب) مخصوص ام المؤمنین عایشه که رسول الله در حیات خود در حجره عایشه روی آن میخوابید قرار دادند [۶۳].
حضرت عمر امام جماعت مسلمین شد و نماز میت بر او خواند. پس از آن عمر، طلحه، عثمان بن عفان و عبدالرحمن پسر ابوبکر در جوار ضریح رسول الله حفر کرده بودند داخل شدند و او را به طوری که سرش مساوی با دوش مبارک آن حضرت قرار گیرد دفن کردند.
آخرین کلامی که ابوبکر در حین نزع به زبان آورد این جمله بود: رب﴿تَوَفَّنِي مُسۡلِمٗا وَأَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ﴾[یوسف: ۱۰۰]». یعنی: «پروردگارم! مرا به مسلمانی از دنیا بگیر و مرا به بندگان درستکار ملحق فرما».
[۶۳] این تختخواب از چوب ساج ساخته شده و ما بین چهارچوبش بالیفت بافته شده بود، رسول الله پس از فوتش بر روی همین تختخواب گذارده شد تا مسلمین بر آن حضرت نماز بخوانند. این تختخواب پس از وفات عایشه با قسمتی از ماترکش به فروش رفت و یکی از اقرباء معاویه، آن را به چهار هزار درهم خرید ودر شهر مدینه وقف کرد تا اموات مسلمین را تبرکاً بر روی این سریر به گورستان حمل نمایند.