مثنی کیست؟
چون تا اینجا خیلی نام مثنی را به قلم آوردیم، چه خوب که قبل از این که با حوادث آینده در عراق روبرو شویم، شخصیت این قائد دانا را برای خوانندگان عزیز تعریف کنیم.
مثنی اولین مسلمانی بود که به دلتهای نهر دجله و فرات آمد تا از اوضاع آنجا کسب معلومات کند. اگر او به اینجا نمیآمد و اطلاعاتی را که به دست آورد، به ابوبکر خلیفه مسلمین بازگو و او را به فتح این سرزمین ترغیب نمیکرد، ابوبکر جرأت نمیکرد به این زودی به اینجا که مستعمره دولت عظیم ایران بود، لشکرکشی نماید.
ابوبکر در پی اطلاعات مهمی که از مثنی دریافت، تصمیم گرفت به خاک عراق دست یابد. بدین منظور خالد بن الولید را به آنجا اعزام داشت و او با همکاری و راهنمایی فکری و نظامی مثنی قسمت زیادی از عراق را گرفت این ماجرا در تاریخ ابوبکر بیان شد.
مثنی مرد پاکدلی بود و جز خیر اسلام و صلاح مسلمین چیزی نمیخواست. دیدیم که در واقعه نمارق و جسر همراه ابوعبید جنگید. در جنگ جسر پس از شهادت ابوعبید و چند نفر دیگر از فرماندهان جانشینش که پرچم جهاد به دوش گرفته پیاپی کشته شدند، او بود که در وقت یأس پرچم به دوش کشید و مسئولیت جنگ مسلمین شکست خورده فراری را به عهده گرفت و آنها را از مهلکه نجات داد. در جنگ بویب که خودش رهبری مسلمین را به عهده داشت، شخصاً فداکاری و نقشه حمله به فرمانده لشکر پارس را طراحی نمود و موفق گردید، جنگ را به زودی خاتمه دهد و مسلمین را به پیروزی برساند و شکست مسلمین را در جنگ جسر با پیروزی در این جنگ جبران کند.
او ایمان داشت و هوا و هوس نفسانی را که بخشی از سرنوشت بشر است ناچیز میدانست. او یک نظامی به تمام معنی و یک مؤمن کامل العیار بود. چنین کسی جز انجام وظیفه و اخلاص در کارش چیزی نمیپسندد.
او چنانکه گذشت، آرزو داشت بهسوی مدائن بتازد و اگر قوای امدادی از مدینه پس از فتح بویب بزودی به او میرسید مسلماً بهسوی مدائن لشکر میکشید، ولی این امداد بزودی نرسید و او در حالی که پرچم پیروزی و موفقیت در کنارش بود وفات یافت و دینش را به دولت اسلام ادا کرد پس اکنون با این مرد مخلص وداع میکنیم و به بیان بقیه مطالب مورد بحث میپردازیم.