دیدگاه شبلی نعمانی درباره کذب بودن روایت مزبور
همچنین علامه شبلی نعمانی رئیس مجلس هیئت علمای هند در کتابش به نام الفاروق این داستان دروغین را مورد انتقاد قرار داده، نادرست میداند و اینک ما عبارتش را با اندکی اصلاح لفظی نقل میکنیم.
او میگوید: این داستان خیلی تعجبانگیز است و به معترض حق میدهد که اعتراض کند و بگوید چه گستاخی و سرکشی بیش از این که جناب رسول الله در بستر موت خوابیده و ازغمخواری و همدردی نسبت به امتش بفرماید قلم و کاغذ بیاورید تا برای شما هدایت نامه بنویسم که شما را در آینده از ضلالت و گمراهی نگه دارد. ظاهر است که آنچه برای حفظ از گمراهی باشد، جنبه وحی الهی دارد و احتمال سهو و خطا در آن وجود ندارد. مع الوصف حضرت فاروق بگوید لازم نیست و قرآن برای هدایت ما کافی است و بیشتر تعجب آور است که در بعضی از روایات آمده که حضرت فاروق ارشاد جناب رسول الله را هذیان خواند. (نعوذ بالله)
سپس میافزاید: در وقت این واقعه (به زعم راوی) صحابه رسول الله به کثرت در آنجا بودند، ولی با آن که این خبر از طرق مختلف روایت شده و در بخاری از هفت طریق مختلف روایت شده، مع الوصف بجز عبدالله بن عباس از هیچ احدی از صحابه حتی یک کلمه هم در این باره نقل نشده است. طرفهتر این که به وقت وقوع واقعه خود عبدالله بن عباس در آنجا حاضر نبوده و معلوم نیست که او این واقعه را از چه کسی شنیده است. در آخر بحث خود میگوید: هر شخصی که صاحب عقل سلیم باشد، به خوبی میداند که این روایت چگونه واین داستان از کجا سر بدر آورده است.