شیخین - ابوبکر و عمر

فهرست کتاب

پاسخ به یک شبهه

پاسخ به یک شبهه

س: آیا نظر و تصویب این عده اندک که در شورا حاضر بودند برای انتخاب خلیفه کافی بود و انتخاب این عده که نسبت به مجموع امت عنوان اقلیت را داشتند، برای بقیه افراد امت که جنبه اکثریت داشته و غایب بودند، نافذ و الزام آور است؟

ج: چنانکه قبلاً گفتیم در آن زمان دستور العملی برای شورا تدوین نشده بود که شرایطی برای آن مقرر و عده انتخاب کنندگان را تعیین نماید تا گفته شود انتخاب و بیعت این عده در شورا به حد نصاب نرسیده بود، بنابراین حضور همان عده حاضر در شورا کافی و تصویب و انتخاب آن‌ها صحیح و برای سایر افراد امت الزام آور بود و چه دلیلی قوی‌تر از فرمایش حضرت علی بن ابی‌طالبسکه به موجب خطبه ۱۲۷ نهج البلاغة [۵۱]در تأیید این مطلب صریحاً می‌فرماید که (ای مردم همانا ذی‌حق تر از همه کس برای مقام خلافت آن کسی است که برای اداره کردن امور خلافت تواناتر و به اوامر خدا در امور خلافت داناتر باشد، هرگاه کسی پس از حصول بیعت به مخالفت برخاست تا فتنه انگیزد، باید او را نصیحت نمود و از او خواست تا دست از فتنه کشیده تسلیم شود و اگر باز اصرار نماید و تسلیم نگردد، در این صورت لازم است برای خاموش نمودن آتش فتنه با او جنگید، به جانم قسم، اگر چنین باشد که خلافت تنها در صورتی پا بگیرد که همه افراد امت در یک‌جا جمع و همه آن‌ها دست بیعت بدهند، پس هرگز هیچ راهی برای انجام گرفتن خلافت نخواهد بود. (زیرا امکان ندارد همه مردم برای انتخاب خلیفه در آن واحددر یک جا حاضر شوند). پس برای تعیین خلیفه حضور عده‌ای لازم است که اهلیت انتخاب نمودن داشته باشند و همین که آن‌ها کسی را به خلافت برگزیدند و با او بیعت کردند، انتخاب آن‌ها نافذ و حاکم بر کسانی است که غایب بوده در آنجا حاضر نباشند. آنان که در شورا حاضر بوده‌اند، حق ندارند از رأی خود برگردند و آنان که غایب بوده‌اند و در مجلس شورا حاضر نبوده‌اند، حق ندارند به عذر این که در شورا شرکت نداشته‌اند، کسی دیگر را برگزینند و با او بیعت کنند [۵۲].

[۵۱] متن خطبه در نهج البلاغة چنین آمده است: «يا أيها الناس! إن أحق الناس بهذا الأمر أقواهم عليه وأعلمهم بأمر الله فيه. فإن شغب شاغب استعتب، فإن أبى قوتل، ولعمري لإن كانت الإمامة لا تنعقد حتى تحضرها عامة الناس فما إلى ذلك من سبيل، ولكن أهلها يحكمون على من غاب عنها، ثم إنه ليس للشاهد أن يرجع ولا للغائب أن يختار». [۵۲] چنان که حضرت علیسپس از این که مسلمین در مدینه با او بیعت کردند، با معاویهسکه به ناحق به مخالفت برخاست، چنین کرد، یعنی او را به نحو احسن نصیحت فرمود و به راه رشد و صواب دعوت کرد، ولی چون معاویه از مخالفت و عدوانش دست نکشید، حضرت علی با او عملاً‌ جنگید و در این جنگ یکصد هزار نفر از طرفین قربانی این فتنه شدند.