شیخین - ابوبکر و عمر

فهرست کتاب

به‌سوی شهر قدس [۱۳۷]

به‌سوی شهر قدس [۱۳۷]

حالا نوبت حرکت به سوی ایلیا (شهر قدس) رسیده است. مقدمتأ خوب است به این مطلب اشاره کنیم که بعضی از تواریخ نوشته‌اند و دکتر محمد حسنین هیکل نیز در کتاب الفاروق نقل کرده که می‌گویند: ارطبون پس از شکست و ورود به شهر قدس، درست هنگامی که عمرو بن العاص در صدد حرکت و حمله به این شهر بود، نامه‌ای به او نوشته می‌گوید: «من و تو درمیان قوم خود مانند یکدیگریم. تو دوست منی. به خدا قسم تو پس از فتح اجنادین چیزی از خاک فلسطین را تصرف نخواهی کرد. چه بهتر که مغرور نشوی و از همان راه که آمده‌ای بازگردی، و الا تو هم مانند گذشتگان شکست خواهی خورد».

عمرو بن العاص در جوابش نوشت: «یقین بدان من این مناطق را تسخیر خواهم کرد».

به نظر من تبادل این نامه‌ها اصلاً صحت ندارد. آیا ارطبون این سردار سیاستمدار و شهیر روم تا این حد زودباور بود که خیال می‌کرد عمرو بن العاص با آن پیروزی و فتح مهمی که در اجنادین به دست آورده بود و برای همه کس واضح بود که با سقوط اجنادین راه فتح بقیه فلسطین بر رویش باز گردیده است، با دریافت این نامه دست از کار می‌کشد و راه بازگشت را در پیش می‌گیرد یا به فتح اجنادین اکتفاء می‌کند و در آنجا می‌ماند؟ آیا ارطبون شکست خورده فراری که قوایش را در اولین جنگ از دست داده و از هر دری ناامید گشته به خود اجازه می‌دهد که چنین نامه تهدید آمیزی به کسی بنویسد که او را شکست داده و لشکرش را تار و مار نموده است؟ گذشته از این، مگر نه این است که این دو نفر تا آنجا دشمن یکدیگر بودند که شمشیر بر روی هم کشیده و هر یک می‌خواست دیگری را بکشد؟ بنابراین معلوم نیست ارطبون در نامه‌اش چگونه و روی چه اصلی عمرو بن العاص را دوست خود می‌داند؟ با توجه به این تحلیل باید گفت صدور چنین نامه‌ای از ارطبون بعید بوده ونباید باور کرد.

به هر حال عمرو بن العاص به‌سوی قدس حرکت کرد و آن را در محاصره گرفت. این شهر پس از مدتی مقاومت به دست مسلمین افتاد. روایات مورخین چه مسلمان و چه غیر مسلمان درباره فتح قدس با هم اختلاف دارد. آنچه مورد اتفاق همه آن‌ها بوده این است که:

۱- این شهر مقدس از طریق صلح فتح گردید، نه با جنگ و قدرت نظامی.

۲- خود حضرت عمر خلیفه مسلمین شخصاً با مردم شهر صلح کرد و صلح نامه‌ای نوشت و آن را مهر و امضاء کرد و به گواهی چند نفر از امراء بزرگ لشکرش رسانید.

۳- مردم شهر پس از این صلح دروازه‌های آن را باز کردند و خلیفه مسلمین با همراهانش به موجب این صلح نامه وارد شهر شد و آن را تصرف کرد.

۴- جان، مال، عرض، ناموس و عبادتگاه‌های مردم در امان شد و در اقامه شعائر و مراسم دینی بر طبق تعالیم دینشان آزاد گردیدند.

۵- کسی نسبت به قبول دین اسلام مجبور نگردید.

ولی در بقیه امور مربوط به فتح این شهر با هم اختلاف دارند. بعضی نوشته‌اند: ابوعبیده و خالد از شام به اینجا آمدند. این دو نفر بودند که شهر قدس را در محاصره گرفتند. بعضی دیگر می‌گویند: ابوعبیده و خالد با همکاری عمرو بن العاص و شرحبیل به این کار پرداختند.

ولی هیچ کدام از این دو روایت صحت ندارد. زیرا ابوعبیده و خالد در این هنگام مشغول زد و خورد با لشکر هراکلیوس در شام بودند و پیش می‌رفتند هرگز مجال نداشتند دست از کار خود بکشند و به کار اینجا بپردازند.

[۱۳۷] این شهر قبلاً ایلیا نام داشته و اکنون قدس و بیت المقدس نام دارد. این شهر خیلی قدیمی و قدیمی‌ترین آثار باستانی آن حکایت از سه هزار سال قبل از میلاد مسیح می‌کند. هزار سال قبل از میلاد مسیح حضرت داود بر آن تسلط یافت و آن را پایتخت سلطنت خود قرار داد. در سال ۶۳۵ به دست مسلمین افتاد. در سال ۱۰۹۹ در جنگ‌های صلیبی به دست مسیحیان افتاد. سپس سلطان صلاح الدین ایوبی سال ۱۱۸۷ آن را از دست مسیحیان گرفت. از سال ۱۵۱۶ تا ۱۹۱۷ در دست دولت عثمانی بود. در جنگ اول جهانی از دست آن‌ها خارج گردید. در اختیار اردن هاشمی قرار گرفت. اکنون در اشغال اسرائیل است.