شیخین - ابوبکر و عمر

فهرست کتاب

فتح اجنادین

فتح اجنادین

در فاصله بین حرکت معاویه و علقمه به‌سوی دو بندر، قیساریه و غزه و تسلط آنان بر این دو بندر، گروه‌های امدادی که حضرت عمر در مدینه فراهم می‌کرد، پیاپی به عمرو بن العاص می‌رسید و قوایش را تقویت می‌کرد. اکنون وقت آن رسیده که کار خود را با ارطبون در فلسطین یکسره نماید. بدین منظور دو نفر از سردارانش را به نام‌های علقمه بن حکیم فراسی و مسروق عکی با عده‌ای از لشکرش به سوی قدس و یکی دیگر از فرماندهانش را به نام ابو ایوب مالکی به سوی رمله حرکت داد تا پادگان‌های این دو شهر را مشغول نمایند و از کمک‌رسانی به ارطبون در اجنادین جلوگیرند. خودش نیز با نیروهای اصلی خود با همراهی شرحبیل برای حمله به ارطبون سریعاً به سوی اجنادین [۱۳۳]حرکت کرد و در کنار شهر مستقر گردید.

شهر اجنادین یکی از مراکز مهم نظامی فلسطین و دارای استحکامات مهمی بود. دورادور آن خندقی [۱۳۴]بود که عبور از آن برای حمله به شهر مشکل و خطرناک بود، علاوه بر این حصار محکمی داشت تا برج‌های بلند که مدافعین شهر می‌توانستند از درون آن‌ها به خوبی تیراندازی و از نزدیک شدن هر دشمنی جلوگیری نمایند [۱۳۵].

بنابراین ارطبون می‌توانست تا مدت مدیدی در شهر پناه گرفت و به انتظار کمک هراکلیوس نشست و به دفاع پرداخت. زیرا عمرو بن العاص نمی‌توانست با آن وسایل تخریبی ابتدایی که در دست داشت، این شهر محکم نظامی را با قدرت نظامی تسخیر کند. تنها کاری که از دستش برمی‌آمد ادامه محاصره بود و بس، ولی ارطبون، دلاور خیره سری بود که برای خود نمی‌پسندید در مقابل اعراب از خود ضعف نشان دهد و از ترس آن‌ها در پشت دیوارهای حصار یا در برج‌های شهر پناه بگیرد، لذا همین که عمرو بن العاص در کنار شهر قرار گرفت، ارطبون با تمام قوای هشتاد هزار نفری خود [۱۳۶]از شهر خارج و دو لشکر متخاصم در کنار شهر برای حمله به یکدیگر با هم روبرو شدند. ارطبون روم در این فکر بود که این اولین جنگ مهمی است که در خاک فلسطین به طور جدی با اعراب می‌کند و اگر از آن‌ها شکست بخورد، مسلم است که دیگر لشکر روم در این سرزمین جرات نخواهد کرد با اعراب روبرو شود و نتیجتاً‌ اعراب بر تمامی فلسطین تسلط خواهند یافت،‌ ولی اگر در این جنگ بر مسلمانان غالب شود، راندن آن‌ها از فلسطین آسان و سپس تعقیب و اخراج آن‌ها از شامات گرچه امری است بس دشوار، ولی امکان پذیر خواهد بود.

طبعاً‌ ارطبون عرب (عمرو بن العاص) نیز در این هنگام از این اندیشه غافل نبود، زیرا سردار بصیری مانند او در چنین هنگام حساسی در فکر این قبیل امور است و آن‌ها را مورد اهتمام قرار می‌دهد.

بنابراین چون این جنگ هم برای دولت بیزانس و هم برای دولت اسلام جنبه‌ای سرنوشت ساز داست، هر یک از دو لشکر باید به طوری از خود گذشته، فداکاری کند که آنچه را در اندیشه خود دارد به تحقق برساند و آنچه در اندیشه حریفش باشد نقش بر آب نماید.

برای تحقق همین اندیشه بود که دو طرف به شدت هرچه زیادتر به‌سوی یکدیگر حمله کردند و در هم آمیختند و بی‌پروا جنگی به راه انداختند که گرچه عده نفرات هر دو طرف کم‌تر از جنگ یرموک بود، ‌ولی از حیث فداکاری، رشادت، تسلط بر عملیات نظامی و حرص شدید برای به دست آوردن غلبه و پیروزی، کم‌تر از یرموک نبود. گاهی این طرف بر آن طرف غالب می‌شد و پیش می‌رفت و زمانی بالعکس آن طرف بر این طرف چیره می‌شد و آن را به عقب می‌راند، ولی آشکار بود که لشکر اسلام فعال‌تر و پایدارتر می‌جنگد.

مسلماً آن‌ها بر خود روا نمی‌دانستند که از برادرانشان که در شام به پیروزی‌های شایانی رسیده بودند کم‌تر باشند. اگر شکست بخورند این زشتی را به کجا برند و در نزد برادران پیروزمندشان چه حالی پیدا خواهند کرد و چه عذری خواهند داشت؟

مسلمین تحت تاثیر این افکار محرک، به حدی در مقابل لشکر ارطبون ثبات و شدت عمل به خرج دادند که آن‌ها را قبل از فرارسیدن شب با تحمیل تلفات سنگین مجبور به عقب‌نشینی کردند و در حالی که خود ارطبون در بین آن‌ها به طرف شهر قدس فرار کردند.

در بعضی از تواریخ دیده می‌شود که می‌گویند علقمه و مسروق که با گروه تحت فرمانشان قبلاً به دستور عمرو بن العاص در راه شهر قدس مستقر شده بودند راه را برای ارطبون و فراریان همراهش باز کردند و از عبور و ورودشان به داخل شهر جلوگیری نکردند، ولی علتش را ذکر نکرده‌اند. شاید بدین علت بوده که عمرو بن العاص به آن‌ها فقط دستور داده بود از رسیدن کمک از این شهر به ارطبون در اجنادین ممانعت کنند و وظیفه‌ای جز این به عهده آن‌ها نبوده، لذا حق نداشتند برای جلوگیری آن‌ها دست به جنگی بزنند که معلوم نبود عاقبتش چه خواهد شد.

عمرو بن العاص چنانکه آرزو داشت در اولین جنگ خود بر ارطبون مرد نظامی مشهور روم در فلسطین پیروز گردید و بر اجنادین شهر مهم و نظامی بیزانس تسلط یافت او در این شهر اقامت کرد و دستور داد علقمه و مسروق و ابوایوب از حدود قدس و رمله به اینجا بیایند، تا درباره حمله به ایلیا (شهر قدس) با هم مشورت و پس از تدارکات لازم همه با هم به آن سو حرکت کنند. پس از مشاوره تصمیم گرفتند که قبل از حمله به قدس شهرهای رفح، نابلس، یافا، ‌عموس و سبطیه را که قبر حضرت یحیی نبی الله در آن بود، تصرف نمایند تا هنگام حرکت به قدس خاطرشان از این نواحی آسوده باشد.

عمرو بن العاص بدین منظور گروه‌هایی از لشکرش را تحت فرمان سرداران آزموده به آن نواحی حرکت داد. بعضی از این شهرها را با جنگ و قدرت و پاره‌ای دیگر را با صلح و امان تصرف کردند.

[۱۳۳] اجنادین بین رمله و بیت جبرین واقع شده. [۱۳۴] خندق به گودال عریضی گویند که در قدیم برای جلوگیری از عبور دشمن دور شهر می‌کنند. اصل آن کنده فارسی بوده که اعراب آن را معرب به خندق کرده است. [۱۳۵] الفاروق، دکتر محمد حسنین هیکل. [۱۳۶] تاریخ الاسلام، دکتر ابراهیم مصری.