متن قرارداد عمر بن خطاب با مردم قدس
اسقف اعظم نمایندگانی از طرف خود به جابیه فرستاد تا عهدنامه صلح را با خلیفه منعقد نمایند تا از امنیت شهر اطمینان حاصل کند. خلیفه مسلمین نمایندگان اسقف را با احترام به حضور پذیرفت و صلح نامهای برای مردم قدس نوشت که ما آن را به اختصار نقل میکنیم و از نظر شما خوانندگان گرامی میگذرانیم تا ملاحظه نمایید این خلیفه راشد تا چه حدی حقوق ساکنین شهر را رعایت و حفظ فرموده و به جای آن که از آنها انتقام مقاومت و سرسختی چند ماهه را بگیرد، آنها را مورد لطف قرار میدهد.
این است خلاصه صلح نامه خلیفه که در تاریخ طبری آمده و ما ترجمه فارسی آن را به نظر شما میرسانیم:
«بسم الله الرحمن الرحیم. این عهدنامهای است که بنده خدا عمر امیرالمؤمنین به مردم ایلیا داده و آنها را امان دادهاست. به خودشان به مریض و تندرستشان به اموالشان به کلیساهایشان به صلیبهایشان امان دادهاست. کسی حق ندارد کلیساهایشان را تخریب کند یا در آنها سکونت نماید. نباید از خود کلیساها و از جایگاه آنها کم و کاست شود. به صلیبها و اموال کلیساها زیان نرسد. آنها نسبت به دینشان مختار و برای برگذاری شعائر دینشان آزادند. در پذیرفتن دین اسلام مجبور نخواهند بود. مردم ایلیا مانند مردم مدائن باید جزیه به دولت اسلام بپردازند. رومیانی که در شهر قدس هستند میتوانند آزادانه از این شهر خارج شوند و به مملکتشان بروند و تا وقتی که به محل امنی نرسیده باشند خودشان و اموالشان در امان خواهند بود. هر کسی از آنان که بخواهد اینجا بماند در امان است و از همان حقوقی برخوردار میشود که اهل شهر برخوردار میشوند، آنها نیز باید جزیه بدهند. هر یک از مردم ایلیا حق دارد همراه رومیان برود. آنها نیز تا رسیدن به جای امنی در امانند. کسانی که از سرزمین دیگری به ایلیا آمدهاند و ساکن شدهاند حق دارند به دیار خود بازگردند یا کماکان در اینجا بمانند و مانند اهل شهر جزیه بدهند. غیر از جزیه از کسی چیزی گرفته نمیشود، مگر آنگاه که محصولات زراعتی آنها به دست آید، در این صورت باید خراج محصولات خود را به حکومت اسلام بپردازند».
حضرت عمر این صلح نامه را شخصاً تقریر، امضاء و مهر فرمود و سپس ابوعبیده، خالد، عمرو بن العاص، عبدالرحمن بن عوف و معاویه بن ابی سفیان را بر آن گواه گرفت.