شیخین - ابوبکر و عمر

فهرست کتاب

مسلمین با چه شوقی به‌سوی دمشق به راه افتادند؟

مسلمین با چه شوقی به‌سوی دمشق به راه افتادند؟

شهر زیبای دمشق مرکز ستاد شام و فلسطین و پایتخت امپراتوری بیزانس در این سرزمین بود. بعضی از افراد لشکر مسلمین قبلاً به این شهر سفر کرده و به چشم خود دیده بودند که در اینجا چه نعمت‌ها و چه برکاتی نهفته است و مردم در این شهر چگونه مرفه زندگی می‌کنند. بعضی دیگر وصف زیبایی باشکوه دمشق، بساتین، باغ‌های پرثمر، مزارع پر محصول، گلزارهای خوش رنگ و بو، جوی‌های پر آب گوارا و نعمت‌های فراوان آن را از اقوامشان که برای تجارت به آنجا سفر می‌کردند، شنیده بودند و نیز همه آن‌ها در قرآن مجید می‌خواندند که خدا خیرات و برکات زیادی به سرزمین شام داده می‌فرماید: ﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِيٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَيۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِي بَٰرَكۡنَا حَوۡلَهُۥ[الإسراء: ۱]. یعنی: «چه پاک و منزه است آن خدایی که بنده‌اش (محمد) را در پاسی از شب از مسجد الحرام در مکه، به مسجد الاقصی در شام برد، به آن مسجدی که ما (خدا) به تمام اطراف و جهاتش (یعنی تمام سرزمین شام) برکت دادیم».

علاوه بر زیبایی مساکن و قصور دمشق که به دست معماران ماهر رومی و به سبک خانه‌های شهر روم بنا شده بود، کلیساهای مهمی داشت که به نحو جالبی ساخته شده بودند و از میان خانه‌ها و بساتین شهر سر بر آورده بودند و از دور نمایان بودند. همه این‌ها و آن‌ها مسلمین را برای تسخیر شهر دمشق و تسلط بر سراسر خاک شام تشویق می‌کرد و آن‌ها را برای شکستن دروازه‌های محکم و قلعه‌های مستحکم این شهر به آن سو می‌کشید.

آنچه مسلمین را بیش از هر چیزی برای فتح سرزمین شام به شوق می‌آورد، مسجد الاقصی بود. زیرا رسول الله در شب اسراء به این مسجد که در شام بود، وارد گردید. گذشته از این، این مسجد قبله اول مسلمین بعد از هجرت به مدینه بود. اگر مسلمین در این حمله دمشق را تصرف کنند، تسلط آن‌ها بر بقیه سرزمین شام آسان می‌گردد و نتیجتاً مسجد الاقصی را در اختیار خواهند گرفت و بدین ترتیب هر دو مسجد بزرگ تاریخی که نام آن‌ها در قرآن ذکر شده یعنی مسجد الحرام که مبدإ اسراء رسول‌ اکرم و به وسیله دو نفر از پیغمبران خدا: حضرت ابراهیم و فرزندش حضرت اسماعیل بنا شده است و مسجد الاقصی که مقصد اسراء و به وسیله حضرت سلیمان نبی الله ساخته شده است، تحت اختیار مسلمین قرار خواهد گرفت و چه افتخاری بیش از این؟ لشکر اسلام در طول راه خود به دمشق این امور را به خاطر می‌آورد، بی‌صبرانه قدم برمی‌داشت و با اشتیاق زیاد پیش می‌رفت.

آری، علاوه بر جاذبه ایمان به جهاد مقدس، آرزوی رسیدن به آنچه گفتیم آن‌ها را طوری به‌سوی دمشق می‌کشید که دیوارهای محکم و حصار و برج و باروهای محکم و ابزار و اسلحه زیاد و قدرت نظامی پادگان شهر در نظرشان ناچیز می‌نمود.

مسلمین بدون آنکه در راه خود با مانع و مدافعی برخورد کنند به شهر کوچک و زیبای (غوطه) در نزدیکی دمشق رسیدند. اینجا بود که اهتمام و اشتیاقشان بیشتر گردید، زیرا تنعمات و خوشی‌های زندگانی را که قبل از این قلباً‌ تصور می‌کردند در اینجا به چشم خود دیدند چشمشان به جایی افتاد که گویی قطعه‌ای از بهشت است که خدا به وسیله فرشتگانش از آسمان بر زمین فرو فرستاده است.

عجیب بود لشکر اسلام که گمان می‌کرد مدتی باید تا بر این شهر بهشتی دست یابد، هیچ احدی را نه در داخل و نه در خارج شهر نیافتند. شهر به کلی خالی از آدمیزاد بود. سکنه شهر گویا از حرکت مسلمین مطلع شده بودند، منازل و قصرهای خود را تخلیه نموده بودند و به داخل شهر دمشق پناه برده بودند.

ابوعبیده دستور داد مسلمین در شهر غوطه سکونت نمایند. مرکز عملیات نظامی خود را نیز در اینجا قرار داد تا حملاتش را از آن به دمشق شروع کند.