شیخین - ابوبکر و عمر

فهرست کتاب

در اینجا

در اینجا

در اینجا اندکی درنگ می‌کنیم و از خود می‌پرسیم: آیا خلافت حضرت ابوبکر بر اساس شورا انجام گرفت؟ آیا این ماجرا که در سقیفه بنی ساعده صورت گرفت و منتهی به بیعت با آن حضرت گردید (شورا) محسوب می‌شود، و برای انتخاب و تعیین خلیفه مسلمین کافی بود؟

ج: آری خلافت حضرت ابوبکر بر اساس شورا صورت گرفت و آنچه در سقیفه گذشت (شورا) بود این شورا چنان که بیان می‌شود، کاملاً صحیح و برای انتخاب خلیفه و بیعت با او کافی بود.

واضح است که شرایط و دستور العمل شورا همیشه باید بر وفق مصالح و مقتضیات زمانی و مکانی هر ملتی اتخاذ و تدوین گردد و نیز مسلم است که مصالح هر ملتی در طول تاریخ وجودشان یکسان نیست، بلکه با ترقی یا تنزل اوضاع و احوال اجتماعی آن‌ها و با شدت و ضعف صلاح معنوی و امانت و درستکاری آن‌ها و مخصوصاً با تفاوت میزان شایستگی و معارف و معلومات آن‌ها فرق می‌کند، لذا برای هیچ ملتی امکان ندارد نسبت به هیچ موضوعی از موضوعات اجتماعی خود، یک آیین نامه و دستور العمل ابدی و لا یتغیر برای خود تدوین نمایند. مخصوصاً درباره شورا که سرنوشت آن‌ها اعم از خط مشی سیاسی،‌ اقتصادی، فرهنگی و امور بین المللی و غیره را تعیین می‌نماید، این امر غیر ممکن است.

پس هر ملتی در هر دوره‌ای از دوره‌های حیات خود باید با توجه به اوضاع و خصوصیات اجتماعی خود و طبق اقتضای زمانی و مکانی خود و با رعایت شرایط و امکانات عمومی خود قانون و آیین نامه شورا یا هر قانون و آیین نامه دیگری را برا ی خود تدوین و بر مبنای آن عمل نماید.

بدین علت است که نه در قرآن کریم، نظام نامه‌ای برای عملی کردن شورا ذکر شده و نه حضرت رسول اکرم در این باره دستور العملی به امت خود داده‌است، تا چنانکه گفتیم هر ملتی از ملل اسلامی در هر دوره‌ یا هر طور صلاح حال خود بداند، نظام و قانونی برای ایجاد مجلس شورا در نظر بگیرد و به هر نحوی که مصلحتش ایجاب نماید، شرایطی برای تصویب قوانین مدنی و جزایی و سایر امور اجتماعی خود که در شورا طرح می‌شود تصویب نماید [۴۹].

پس چون مسلمین صدر اسلام از حیث صدق گفتار، صلاح رفتار، سلامت و صفای قلب، در ایمان به حق، اذعان در مقابل حقایق و رعایت کامل حقوق بشر در مقام و منزلتی بودند که به فرشتگان شبیه‌تر بودند تا به بشر خاکی، گذشته از این امور حکومت آن‌ها ابتدایی و خیلی ساده بود، شورای آن‌ها نیز بر حسب اقتضای همین اوصاف و خصال شایسته که داشتند، خیلی ساده و مختصر صورت می‌گرفت. در عین حال برای حفظ مصالحشان در محیطی کاملاً روحانی، با صفا و صادقانه ... کاملاً کافی بود. شورایی که خلافت حضرت ابوبکر در آن به تصویب رسید در محیط همان اوضاع روحانی و صدق و صفا که گفتیم، تشکیل یافت و اهل شورا، رجال مؤمن و صادق و صالح از مهاجرین و انصار بودند که قرآن کریم طبق آیه ۱۰۰ سوره توبه آن‌ها را ستوده و به صلاح و حسن سیرت و سریرتشان گواهی داده‌است، و چه گواهی راستگو‌تر از قرآن کریم که می‌فرماید: ﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١٠٠[التوبة: ۱۰۰]. یعنی: «و مؤمنین سابقین عهد اول ظهور اسلام که عبارتند از مهاجرین و انصار و آنان که در نیکی پیرو آن‌ها شدند، خدا از همه آن‌ها خشنود است. آن‌ها نیز از خدا خرسندند و خدا برای آن‌ها باغ‌هایی فراهم ساخته است. که در آن جوی‌ها جاری است و آن‌ها نیز در آنجا جاویدانند و این است رستگاری بزرگ».

همچنین قرآن طبق آیه ۷۴ سوره انفال در شأن این مردم شریف می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗا[الأنفال: ۷۴]. یعنی: «و آنانکه ایمان آوردند (و برای حفظ عقیده و ایمانشان از شهرشان) هجرت کردند و (برای پیشرفت دین خدا) با دشمنان دین جنگیدند (یعنی مهاجرین) و همچنین آنان که (مهاجرین را در شهر خود و در خانه‌های خود) جا دادند (و رسول خدا را برای پیشرفت دین و پیشبرد هدف مقدسش) یاری نمودند (یعنی انصار) این دو گروه بزرگ، مؤمن حقند».

آری، همین‌هایی که خدا به نص قرآن کریم آن‌ها را ستوده و از آن‌ها راضی و آن‌ها نیز از خدا راضی بودند و رستگاری بس عظیمی داشتند و خدا آن‌ها را در قرآن مجید طبق آیه اول، اهل بهشت و طبق آیه دوم، مؤمن حق دانسته است، اهل شورایی بودند که ابوبکر را بر اریکه خلافت اسلامی نشاندند.

آیا چنین مردمی که صلاح و ایمان آن‌ها مورد تأیید خدا بوده و در نص صریح قرآن آسمانی ستوده شده‌اند، امکان دارد که غرض‌ورزی نموده،‌ تابع هوا و مطیع هوس نفسانی خویش باشند و کسی را بدون استحقاق بر دیگران ترجیح دهند و او را به ناحق به خلافت برگزینند؟ البته خیر، زیرا وقتی چنین امری امکان پذیر است که ـ معاذ الله ـ گفته شود قرآن در ذکر اوصاف و خصایص آن‌ها به خطا رفته است. مسلم است که هیچ مسلمانی حتی سست ایمان همچنین گمانی نمی‌کند، تا چه رسد به این که چنین عقیده‌ای داشته باشد.

[۴۹] آنچه از احکام مدنی و جزایی یا هر حکم دیگری که در قرآن صریحاً ذکر شده، یا طبق احادیث نبوی بیان شده است، مسلمین حق ندارند بر اساس شورا تغییر و تبدیلی در آن‌ها بدهند، مگر این که طبق قواعد اصولی، مجالی برای اجتهاد در آن‌ها باشد.