شیخین - ابوبکر و عمر

فهرست کتاب

امید و دعای پیامبر خدا برای مسلمان شدن عمر

امید و دعای پیامبر خدا برای مسلمان شدن عمر

بنابراین، چون حضرت عمر این چنین شخصی بود، نبای د تعجب کرد که چرا رسول الله امید داشت او مسلمان شود، زیرا کسی که در زمان جاهلیتش انسانی کامل و طرفدار حق باشد فاصله‌ای نمانده تا بدین حق برسد.

و چون عمر آنچنان شخصیتی داشت، جای تعجب نمی‌ماند که چرا رسول الله آرزو می‌فرمود که او مسلمان شود، زیرا اسلام چنین شخصی در پیشرفت دین اسلام و در تقویت و عزت مسلمین تأثیری بسزا دارد و چنان که بعداً می‌خوانیم، خواهیم فهمید که عملاً چه تأثیر مثبتی گذاشت.

پس شایسته بود که رسول الله برای توفیق و اسلام حضرت عمر به ساحت مقدس پروردگار جل و علا دعا کند و بفرماید: «اللَّهُمَّ أَعِزَّ الإِسْلاَمَ بِأَحَبِّ هَذَيْنِ الرَّجُلَيْنِ عِندَكَ بعمر بن الخطاب أو بعمر و بن الهشام» [۶۶]. یعنی: «خدایا دین اسلام با مسلمان شدن هر کدام ازاین دو مردی که نزد تو محبوب‌تر باشد، عمر بن الخطاب یا عمرو بن هشام، تقویت بفرما». دعای رسول الله درباره عمر بن الخطاب مورد استجابت پروردگار عالم قرار گرفت و چنانکه اکنون با ذکر مقدمه‌ای بیان می‌شود، به دین اسلام مشرف گردید، افراد خانواده‌های اشراف همیشه و مخصوصاً در زمان گذشته خیلی پای‌بند سنت‌های موروثی خود بوده و هستند. خصوصاً نسبت به عقاید و دین موروثی خود، هر دینی که داشته باشند خیلی متعصبند و نه تنها حاضر نمی‌شوند مرامی مخالف با عقیده و مرام موروثی خود که با آن بزرگ شده‌اند را به آسانی بپذیرند بلکه حتی به خود اجازه نمی‌دهند که بدان گوش دهند تا بشنوند چه می‌گوید و چه می‌خواهد. تا آنجا که قدرت دارند می‌کوشند، تا مرام مخالفشان جان نگیرد. چنان که قرآن طبق آیه ۲۶ سوره فصلت قول چنین کسانی را حکایت کرده می‌فرماید:

﴿وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَا تَسۡمَعُواْ لِهَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ[فصلت: ۲۶]. یعنی: «کافران به یکدیگر گفتند گوش ندهید به این قرآن تا نشنوید چه می‌گوید».

[۶۶] عمرو بن هشام یکی از اشراف و سروران قریش و از عقلاء ‌و افراد بانفوذ بود، غالباً مردم برای حل و فصل منازعات خود به او مراجعه می‌نمودند، لذا به ابوالحکم شهرت یافته بود، ولی باید دانست که عقل و بزرگی چیزی است و توفیق و هدایت الهی چیزی دیگر، لذا پس از این که حضرت محمد جبه رسالت مبعوث شد او با دین خدا مبارزه و با رسول الله که از خویشان نزدیکش بود، عداوت و با مسلمین دشمنی کرد. بدین جهت پیامبر خدا او را ابوجهل خواند. شهرت ابوالحکمش به ابوجهل مبدل گردید. با همین صفت زشت در جنگ بدر به دست مسلمین کشته شد و با کفر از دنیا رفت.