جنگ سقاطیه
رستم از شکست این لشکر اطلاع یافته احساس میکند که لشکر نرسی در خطر حمله اعراب افتاده است، زیرا ابوعبید پس از پیروزی سرجایش نخواهد نشست بلکه به زودی برای حمله به نرسی به کسکر خواهد شتافت، لذا دستور داد فرمانده ورزیدهای به نام جالینوس با لشکری زیادتر و تجهیزاتی مهمتر سریعاً بهسوی کسکر حرکت نماید و به کمک نرسی بشتابد.
ولی گویا ابوعبید از این امر غافل نبوده، لذا پس از غلبه بر گابان بیفکر ننشست و قبل از این که جالینوس به کسکر برسد، به لشکر خود فرمان داد تا فوراً به کسکر حرکت و بر نرسی حمله کنند.
لشکر اسلام در جایی به نام سقاطیه در نزدیکی کسکر با لشکر نرسی که عده ای از بقایای لشکر شکست خورده گابان نیز در بین آنها بودند، رویارو گردید.
اکنون میبینیم که لشکر نرسی در مقابل لشکری قرار گرفته که چند روز قبل بر لشکر گابان در نمارق غالب شده و هم اکنون فراریان لشکر شکست خورده گابان که رعب شمشیر اعراب از قلوبشان بیرون نرفته است، در بین لشکر نرسی هستند، آیا با این وصف میشود که چنین لشکری در مقابل لشکر ابوعبید که از جبهه پیروزی به اینجا آمده است، پایدار بماند؟ خیر.
ابوعبید قبل از این که فرصت را از کف بدهد و لشکر نرسی با رسیدن جالینوس تقویت شود، از چند سو به لشکر نرسی حمله نمود و چنانکه از همان اول کار معلوم بود نرسی نتوانست بیش از گابان در مقابل ابوعبید پایداری کند، و همین که آثار شکست را در لشکرش دید، عقب نشست و با آنچه که از لشکرش باقی مانده بود، فرار کرد. اسلحه و ذخایر زیادی که به جای گذاشته بود به دست مسلمین افتاد.