هجرت عمر بن خطاب
عمر نه تنها اسلام و عبادتش را از کسی پنهان نداشت، بلکه هجرتش را نیز از دشمنان نپوشید، در آن هنگام که رسول الله به مسلمین دستور فرمود به مدینه هجرت نمایند، قریش بیمناک شده نمیگذاشتند مسلمین به آنجا روند، زیرا عده زیادی از اهل مدینه مسلمان شده بودند و دین اسلام در آنجا به سرعت پیش میرفت، آنها میترسیدند که با رفتن مسلمین مکه به آنجا عده مسلمین خیلی زیاد گردد و قدرتی به دست آورند که در آینده برای قریش خیلی خطرناک باشد، بدین جهت بود که از هجرت آنها جلوگیری میکردند. مسلمین ناچار بودند شب هنگام مخفیانه از مکه خارج شوند و راه مدینه را در پیش گیرند.
ولی عمر بر خود نپسندید مخفیانه هجرت نماید، لذا همین که تصمیم گرفت به مدینه رود، در خانه سلاح پوشید و به مسجد الحرام رفت، بیت الله را طواف نمود و نماز خواند. آنگاه بر مشرکین که گروه گروه در اطراف کعبه نشسته بودند، گذر کرد و گفت: زشت و قبیح باد این صورتها و رویهایی که میبینم. من هم اکنون هجرت میکنم و نزد برادرانم به مدینه میروم. هر کس میخواهد فرزندانش یتیم، همسرش بیوه و پدر و مادرش در عزایش بنشینند، پس در راه با من روبرو شود. هیچ کس جرأت نکرد او را از رفتن باز دارد یا در راه تعقیبش نماید. بدون هیچگونه پیش آمدی به سلامت به مدینه رسید.