۳۱- باب الإصلاح بين الناس:
باب اصلاح بین مردم
قَالَ اللهُ تَعَالَی:
﴿وَٱلصُّلۡحُ خَيۡرٞۗ﴾[النساء: ۱۲۸].
«صلح بهتر است».
وَقَالَ تَعَالَی:
﴿۞لَّا خَيۡرَ فِي كَثِيرٖ مِّن نَّجۡوَىٰهُمۡ إِلَّا مَنۡ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوۡ مَعۡرُوفٍ أَوۡ إِصۡلَٰحِۢ بَيۡنَ ٱلنَّاسِۚ﴾[النساء: ۱۱۴].
«در بسیاری از نجواهای مردم، فایدهای نیست، مگر (نجواهای) کسی که به صدقه و احسان یا کاری نیک و پسندیده یا به اصلاح بین مردم امر کند».
وَقَالَ تَعَالَی:
﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَصۡلِحُواْ ذَاتَ بَيۡنِكُمۡۖ﴾[الأنفال: ۱].
«از خداوند بترسید و میانهی خود را اصلاح کنید (و در میان خود صلح و صفا برقرار کنید».
وَقَالَ تَعَالَی:
﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِخۡوَةٞ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَ أَخَوَيۡكُمۡۚ﴾[الحجرات: ۱۰].
«همانا مؤمنان برادران همدیگرند، پس بین برادران خود اصلاح کنید».
۱۶۶- وعن أُمِّ كُلْثُومٍ بنتِ عُقْبَةَ بن أَبي مُعَيْطٍ رضي اللَّه عنها قَالَتْ: سمِعْتُ رسولَ اللَّه صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: «لَيْسَ الْكَذَّابُ الَّذِيْ يُصْلِحُ بَيْنَ النَّاسِ فَيَنْمِيْ خَيْراً، أَوْ يَقُولُ خَيْراً» متفق عليه.
وفي رواية مسلمٍ زيادة، قالت: وَلَمْ أَسْمَعْهُ يُرَخِّصُ فِيْ شَيْءٍ مِمَّا يَقُولُهُ النَّاسُ إِلاَّ في ثَلاثٍ، تَعْنِي: الحَرْبَ، وَالإِصْلاَحَ بَيْنَ النَّاسِ، وَحَدِيثَ الرَّجُلِ امْرَأَتَهُ، وَحَديثَ المَرْأَةِ زَوْجَهاَ.
۱۶۶. و از امکلثوم بنت عقبه بن أبیمعیط (ل) روایت شده است که فرمود: از پیامبر صشنیدم که میفرمودند: «کذاب و دروغگو، کسی نیست که بین مردم صلح برقرار میکند و خیری را آشکار مینماید (عمل یا حرف خوب کسی را به دیگران میگوید) یا سخن خوبی بر زبان میراند» [۱۶۵].
در روایت مسلم اضافهای است و آن این است که امکلثوم گفت: شنیدم که پیامبرصدر آنچه که مردم میگویند، جز در سه مورد (به دروغ گفتن) رخصتی داده باشد: جنگ، اصلاح بین مردم و سخن مرد با زنش و زن با شوهرش.
۱۶۷- وعن أبی هریرةَ -رضی الله عنه- قَاَل: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «كُلُّ سُلاَمَى مِنَ النَّاسِ عَلَيْهِ صَدَقَةٌ، كُلَّ يَوْمٍ تَطْلُعُ فِيهِ الشَّمْسُ تَعْدِلُ بَيْنَ الاِثْنَيْنِ صَدَقَةٌ، وَتُعِينُ الرَّجُلَ فِى دَابَّتِهِ فَتَحْمِلُهُ عَلَيْهَا أَوْ تَرْفَعُ لَهُ عَلَيْهَا مَتَاعَهُ صَدَقَةٌ، وَالْكَلِمَةُ الطَّيِّبَةُ صَدَقَةٌ، وَكُلُّ خَطْوَةٍ تَمْشِيهَا إِلَى الصَّلاَةِ صَدَقَةٌ، وَتُمِيطُ الأَذَى عَنِ الطَّرِيقِ صَدَقَةٌ». متفق علیه.
۱۶۷- از ابو هریرهسروایت است که: رسول اللهصفرمودند: «بر هر مفصل و بند از مردم در هر روزی که آفتاب بر وی میتابد، صدقه لازم است. میان دو کس عدالت میکنی صدقه است. مردی را در ستورش یاری میکنی و خودش را بر آن سوار میکنی یا بارش را بر روی آن میگذاری صدقه است. سخن نیکو صدقه است، و به هر گامی که بسوی نماز مینهی صدقه است. دور کردن پلیدی از راه صدقه است».
۱۶۸- وعن عائشةَ رضي اللَّه عنها قَالَتْ: سَمِعَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ صَوْتَ خُصُومٍ بالْبَابِ عَالِيةٍ أَصْوَاتُهُمَا، وَإِذَا أَحَدُهُمَا يَسْتَوْضِعُ الآخَرَ وَيَسْتَرْفِقُهُ فِيْ شَيْءٍ، وَهُوَ يَقُولُ: واللَّهِ لاَ أَفعَلُ، فَخَرَجَ عَلَيْهِمَا رَسُولُ اللَّه صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فقال: «أَيْنَ الْمُتَأَلِّي عَلَى اللَّهِ لا يَفْعَلُ الْمَعْرُوفَ؟» فَقَالَ: أَنَا يَا رسولَ اللَّهِ، فَلهُ أَيُّ ذلِكَ أَحَبَّ. متفقٌ عليه.
۱۶۸. از عایشه (ل) روایت شده است که فرمود: پیامبر صیکبار صدای بلند بگومگوی دو نفر در جلوی در را شنید که یکی از آنان از دیگری التماس میکرد که یا قسمتی از طلبش را ببخشد یا این که در بازپرداخت آن، با او مدارا کند و طرف میگفت: به خدا سوگند، این کار را نمیکنم، پیامبرصپیش آنها بیرون رفت و فرمودند: «کجاست کسی که به خدا سوگند خورد که کار خوبی نکند؟» طلبکار گفت: منم، ای رسول خدا! و اینک میگویم: طرف من حق دارد که هر طور دوست دارد، آنگونه رفتار کند (یعنی: مقداری از طلبش را کم نمایم و یا اینکه بر او نرمش کنم و مهلتش دهم) [۱۶۶].
[۱۶۵] متفق علیه است؛ [خ(۲۶۹۲)، م(۲۶۰۵)]. [۱۶۶] متفق علیه است؛ [خ (۲۷۰۵)، م (۱۵۵۷)].