۵۴- باب فضل البكاء خشية الله تعالى وشوقاً إليه
باب فضیلت گریه از خوف خدا و شوق وصال او
قَالَ اللهُ تَعَالَی:
﴿وَيَخِرُّونَ لِلۡأَذۡقَانِ يَبۡكُونَ وَيَزِيدُهُمۡ خُشُوعٗا۩١٠٩﴾[الإسراء: ۱۰۹].
«و گریهکنان به رو در مىافتند و [شنیدن قرآن] بر فروتنى و خشوعشان مىافزاید».
وَقَالَ تَعَالَی:
﴿أَفَمِنۡ هَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ تَعۡجَبُونَ٥٩ وَتَضۡحَكُونَ وَلَا تَبۡكُونَ٦٠﴾[النجم: ۵۹-۶۰].
«آیا از این سخن تعجب میکنید؟ و آیا میخندید و گریه نمیکنید».
۲۷۸- وعَن ابن مَسعودٍ، رضي اللَّه عنه، قالَ: قَالَ لِي النبيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «اقْرَأْ عليَّ القُرآنَ» قلتُ: يا رسُولَ اللَّه، أَقْرَأُ عَلَيْكَ، وَعَلَيْكَ أُنْزِلَ؟، قالَ: «إِنِّيْ أُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَهُ مِنْ غَيْرِي» فقرَأْتُ عليه سورَةَ النِّساءِ، حَتَّى جِئْتُ إلى هذِهِ الآيةِ: ﴿فَكَيۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن كُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِيدٖ وَجِئۡنَا بِكَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِيدٗا٤١﴾[النساء: ۴۱] قال: «حَسْبُكَ الآنَ» فَالْتَفَتُّ إِليْهِ. فَإِذَا عِيْناهُ تَذْرِفانِ. متفقٌ عليه.
۲۷۸. و از ابنمسعودسروایت شده است که فرمود: پیامبرصبه من فرمودند: «برای من قرآن بخوان»، گفتم: ای رسول خدا! من برای شما قرآن بخوانم، در حالی که قرآن بر شما نازل شده است؟! فرمودند: «من دوست دارم که آن را از غیر خود بشنوم» و من، سورهی نساء را برای پیامبر صتلاوت کردم تا به این آیه رسیدم:
﴿فَكَيۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن كُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِيدٖ وَجِئۡنَا بِكَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِيدٗا٤١﴾[النساء: ۴۱].
«(ای پیامبرص) حال اینان چگونه خواهد بود، آنگاه که از هر ملتی گواهی بیاوریم و تو را نیز شاهدی بر اینان بیاوریم؟!».
آنگاه فرمودند: «کافی است!»، به طرف ایشان متوجه شدم، از چشمهای مبارکش اشک میبارید».
۲۷۹- وعن أبي هريرة، رضي اللَّه عنه، قال: قالَ رسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «لاَيَلِجُ النَّارَ رَجْلٌ بَكَى مِنْ خَشْيَةِ اللَّه حَتَّى يَعُودَ اللَّبَنُ في الضَّرْعِ وَلا يَجْتَمعُ غُبَارٌ في سَبِيلِ اللَّهِ ودُخانُ جَهَنَّمَ» رواه الترمذي وقال: حديثٌ حسنٌ صحيحٌ.
۲۷۹- و از ابوهریرهسروایت شده است که پیامبرصفرمودند: «مردی که از خوف خدا گریه کند، داخل دوزخ نمیشود، مگر وقتی که شیر به پستان برگردد! و غبار در راه خدا (جهاد و تحمل مشقات و زحمات در راه اجرای فرمان خدا) با دود جهنم جمع نمیشود» [۲۷۴].
۲۸۰- وعَن عبد اللَّه بنِ الشِّخِّير رضي اللَّه عنه قال: أَتَيْتُ رسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَهُو يُصلِّي ولِجَوْفِهِ أَزِيْزٌ كَأَزِيزِ الْمِرْجَلِ مِنَ البُكَاءِ. حديث صحيح رواه أبو داود. والتِّرمذيُّ في الشَّمائِل بإِسنادٍ صحيحٍ.
۲۸۰. از عبدالله بن الشخیرسروایت شده است که فرمود: به نزد پیامبرصرفتم، ایشان نماز میخواند و درون وی، از شدت گریه، صدایی همانند صدای جوشش دیگ داشت [۲۷۵].
۲۸۱- وعن أَنسٍ رضي اللَّه عنه قَالَ: قالَ رسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، لأُبَيِّ بنِ كَعْبٍ رضي اللَّه عنه: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وجَلَّ أَمْرَني أَنْ أَقْرَأَ علَيْكَ: لَمْ يَكُن الَّذِينَ كَفَرُوا» قَالَ: وَسَمَّاني؟ قال: «نَعَمْ» فَبَكى أُبَيٌّ. متفقٌ عليه. وفي رواية: فَجَعَلَ أُبَيٌّ يَبْكي.
۲۸۱. و از انسسروایت شده است که فرمود: پیامبر صبه «اُبی بن کعب»سفرمودند: «خداوند ـ عز و جل ـ به من امر کرده است که این سوره را بر تو قرائت کنم: ﴿لَمۡ يَكُنِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ﴾[البينة: ۱].
«کافران، از اهل کتاب و مشرکین، از کفر و دین خود دست برنمیدارند و برنمیگردند تا دلیلی روشن و بزرگ پیش آنان نیاید».
اُبی گفت: خداوند نامم را هم ذکر کرد؟ پیامبرصفرمودند: «بله»، و اُبی، به گریه درآمد [۲۷۶].
در روایتی دیگر آمده است: پس اُبی شروع به گریه کرد.
۲۸۲- وعن ابن عَمَر، رضي اللَّه عنهما، قَالَ: «لَمَّا اشْتَدَّ بِرَسُولِ اللَّه صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَجَعُهُ قيلَ لَهُ في الصَّلاَةِ فقال: «مُرُوا أَبا بَكْرٍ فَلْيُصَلِّ بالنَّاسِ» فقالتْ عائشةُ، رضي اللَّه عنها: إِنَّ أَبَا بَكْرٍ رَجُلٌ رَقيقٌ إِذا قَرَأَ القُرآنَ غَلَبَهُ البُكاءُ» فقال: «مُرُوهُ فَلْيُصَلِّ».
وفي رواية عن عائشةَ، رضي اللَّه عنها، قالَتْ: قلتُ: إِنَّ أَبا بَكْرٍ إِذا قَامَ مقامَكَ لَم يُسْمِع النَّاسَ مِنَ البُكَاءِ. متفقٌ عليه.
۲۸۲. و از ابنعمر بروایت شده است که فرمود: هنگامی که بیماری پیامبرصبیشتر و شدیدتر شد، به او گفتند: در مورد نماز چکار کنیم؟ فرمودند: «به ابوبکر امر کنید که برای مردم نماز بخواند»، حضرت عایشهلمیگوید: گفتم: حضرت ابوبکرسمردی رقیقالقلب است و وقتی قرآن بخواند، گریه بر او غالب میشود، باز فرمودند: «او را امر کنید که، (برای مردم) نماز بخواند» [۲۷۷].
در روایتی دیگر آمده است: حضرت عایشهلگفت: گفتم: هرگاه حضرت ابوبکرسبه جای شما برای نماز بایستد، از گریه نمیتواند (قرآن و نماز را) به گوش مردم برساند.
۳۸۳- وعن أبي أُمامة الباهِليِّ، رضيَ اللَّه عنه، عن النبيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قال: «لَيْسَ شَيءٌ أَحَبَّ إِلى اللَّهِ تَعَالَى مِنْ قَطْرَتَينِ وأَثَرَيْنِ: قَطْرَةُ دُمُوعٍ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَقَطْرَةُ دَمٍ تُهرَاقُ في سَبِيلِ اللَّهِ تَعَالَى، وأمَّا الأَثَرَانِ: فَأَثَرٌ فِيْ سَبِيْلِ اللهِ تَعَـالَى وَأَثَرٌ في فَرِيضَةٍ منْ فَرَائِضِ اللَّهِ تَعَالَى» رواه الترمذي وقال: حديثٌ حسنٌ.
(اقرأ: ۱۰۶ و ۲۴۳ و ۲۵۷).
۲۸۳. از ابو امامه باهلیسروایت شده است که پیامبر صفرمودهاند: «نزد خداوند متعال، چیزی محبوبتر از دو قطره و دو قدم نیست: قطرهى اشکی که از خوف خدا و قطرهى خونی که در راه خدا ریخته میشود و اما دو قدم: قدمی که در راه خدا و قدمی که در به جای آوردن فریضهای از فرایض خداوند متعال برداشته شود» [۲۷۸].
در این مورد احادیث زیاد روایت شده است، از جمله حدیث شماره: (۱۰۶ و ۲۴۳ و ۲۵۷).
[۲۷۴] ترمذی [(۱۶۳۳)] روایت کرده و گفته است» حدیث حسن صحیح است. [۲۷۵] حدیثی صحیح است که ابوداود [(۹۰۴)] و ترمذی در کتاب شمائل پیامبرص[(۳۱۵)] به اسناد صحیح، روایت کرده است. [۲۷۶] متفق علیه است؛ [خ (۳۸۰۹)، م (۷۹۹)]. [۲۷۷] متفق علیه است؛ [خ(۶۶۴)، م(۴۱۸)]. [۲۷۸] ترمذی روایت کرده [(۱۶۶۹)] و گفته است: حدیثی حسن است.