۵۸- باب جواز الأخذ من غير مسألة ولا تطلع إليه
باب جواز قبول (چیزی از کسی) بدون خواستن و چشمداشت آن
۳۲۷- عَنْ سالمِ بنِ عبدِ اللَّهِ بنِ عُمَرَ، عَنْ أَبيهِ عبدِ اللَّه بنِ عُمَرَ، عَنْ عُمَرَ رضي اللَّه عنهم قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُعْطِيْنِي العطَاءَ، فَأَقُولُ: أَعْطِهِ مَنْ هُوَ أَفقَرُ إِلَيهِ مِنِّي، فَقَالَ: «خُذهُ، إِذَا جاءَكَ مِنْ هَذَا الْمَالِ شَيءٌ، وَأَنْتَ غَيْرُ مُشْرِفٍ ولا سَائِلٍ، فَخُذْهُ فَتَمَوَّلْهُ فَإِنْ شِئْتَ كُلْهُ، وإِنْ شِئْتَ تَصْدَّقْ بِهِ، وَمَا لا، فَلا تُتبِعْهُ نَفْسَكَ» قَالَ سَالِمٌ: فَكَانَ عَبدُاللَّه لا يَسْأَلُ أَحَداً شَيْئاً، وَلا يَرُدُّ شَيْئاً أُعْطِيَهُ. متفقٌ عليه.
۳۲۷. از سالم بن عبدالله بن عمر از پدرش عبدالله از جدش حضرت عمرشروایت شده است که حضرت عمرسگفت: پیامبرصگاهی چیزی به من عطا میفرمود و من میگفتم: به کسی که از من محتاجتر است مرحمت فرما، فرمودند: «آن را بگیر و هرگاه از این مال (مال حلال) چیزی به تو رسید در حالی که تو بر آن حرص و طمعی نداشته و آن را درخواست نکرده بودی، آن را بگیر و از آن استفاده کن، اگر خواستی، بخور و اگر خواستی، آن را صدقه بده و اگر بدین گونه نبود (بدون درخواستت به تو داده نشد) دیگر آن را نخواه و دنبال آن نرو» سالم میگوید: به همین سبب، پدرم عبدالله هم از کسی چیزی نمیخواست و اگر چیزی به او عطا میشد، رد نمیکرد [۳۲۱].
[۳۲۱] متفق علیه است؛ [خ (۱۴۷۳)، م (۱۰۴۵)].