۱۸۸- باب فضلِ الصفِّ الأوَّلِ والأمرِ بإتمامِ الصفوفِ الأُوَلِ، وتسويِتها، والتراصِّ فيها
باب فضیلت (حضور) در صف اول نماز و امر به تمام کردن صفهای مقدم و یکنواخت و راست کردن آنها و اتصال مأمومان به یکدیگر در صفها
۶۴۷- عَن جابِرِ بْنِ سمُرةَ، رضي اللَّه عنْهُمَا، قَالَ: خَرَجَ عَلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: «أَلا تَصُفُّونَ كَمَا تَصُفُّ الملائِكَةُ عِنْدَ رَبِّهَا؟» فَقُلْنَا: يَا رَسُولَ اللَّهِ! وَكَيْفَ تَصُفُّ الْمَلاَئِكةُ عِنْدَ رَبِّهَا؟ قَالَ: «يُتِمُّونَ الصُّفُوفَ الأُوَلَ، ويَتَرَاصُّونَ فِي الصَّفِّ» رواه مسلم.
۶۴۷. از جابر بن سمره ـبـ روایت شده است که فرمود: پیامبرصنزد ما آمد و فرمودند: «چرا آنگونه که فرشتگان درحضور خداوند خودشان صف میبندند، صف نمیبندید؟» گفتیم: ای رسول خدا! ملایکه چگونه در حضور خدایشان صف میبندند؟ فرمودند: «صفهای اول را (به ترتیب) تمام میکنند و در صف، راست و در کنار هم میایستند و به هم میچسبند (یعنی: با نظم در صف میایستند و جای خالی در میان شان باقی نمیماند)» [۶۳۴].
۶۴۸- وعَنْ أبي هريرة رضی الله عنهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «خَيْرُ صُفوفِ الرِّجالِ أَوَّلُهَا، وَشَرُّهَا آخِرُهَا وَخَيْرُ صُفُوفِ النِّسَاءِ آخِرُهَا، وَشرُّهَا أَوَّلُهَا» رواه مسلم.
۶۴۸. از ابوهریره ـسـ روایت شده است که پیامبرصفرمودند: «بهترین صفهای مردان، صف اول آنها و بدترین صفهایشان، صف آخر آنهاست و بهترین صفوف زنان، صف آخر آنان و بدترین صفوفشان، صف اول است (زیرا در مسجد و زمان پیامبرصصف آخر مردان و صف اول زنان به همدیگر نزدیک بودند)» [۶۳۵].
۶۴۹- وعن أَنسٍ رضي اللَّه عنْهُ قال: قال رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «سَوُّوا صُفُوفَكُمْ، فَإنَّ تَسْوِيَةَ الصَّفِّ مِنْ تَمامِ الصَّلاةِ» متفقٌ عليه.
وفي رواية البخاري: «فإنَّ تَسْوِيَةَ الصُّفُوفِ مِن إِقَامَةِ الصَّلاةِ».
۶۴۹. از انس ـسـ روایت شده است که پیامبرصفرمودند: «صفهای خود را یکنواخت و راست کنید؛ زیرا راست و مساوی بودن صفها، جزو کامل کنندهی نماز است» [۶۳۶].
در روایتی دیگر از بخاری آمده است: «زیرا راست و مساوی کردن صفها، جزوی از به پا داشتن نماز است».
۶۵۰- وَعَنِ النُّعْمَانِ بنِ بشيرٍ، رضيَ اللَّه عنهما، أَنَّ رَسُولَ اللَّه صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَانَ يُسَوِّيْ صُفُوفَنَا، حتَّى كأَنَّما يُسَوِّيْ بِهَا القِدَاحَ، حَتَّى رَأَى أنَّا قَدْ عَقَلْنَا عَنْهُ. ثُمَّ خَرَج يَوْماً فَقَامَ حَتَّى كَادَ يُكَبِّرُ، فَرَأَى رجُلاً بَادِياً صَدْرُهُ مِنَ الصَّفِّ فَقَالَ: «عِبَادَ اللَّهِ، لَتُسَوُّنَّ صُفُوفَكُمْ، أَوْ لَيُخَالِفَنَّ اللَّهُ بَيْنَ وُجُوهِكُمْ».
۶۵۰. از نعمان بن بشیر ـبـ روایت شده است که فرمود: پیامبرصدر نماز، صفهای ما را مانند تیرها راست میکرد تا هنگامی که متوجه شد که ما آن را یاد گرفتهایم؛ سپس یک روز از خانه خارج شد و با ما نماز را اقامه کرد، در حین تکبیرة الاحرام مردی را دید که سینهی خود را از صف جلو زده است، فرمودند: «ای بندگان خدا! صفهای خودتان را راست و مساوی نمایید، وگرنه خداوند حتماً در بین شما اختلاف خواهد انداخت».
۶۵۱- وعَن ابن عُمرَ رضيَ اللَّه عنهما، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «أَقِيْمُوا الصُّفُوفَ وَحَاذُوا بَينَ الْمنَاكِبِ، وَسُدُّوا الْخَلَلَ، وَلِيْنُوا بِأَيْدِيْ إِخْوَانِكُمْ، وَلاَ تَذَرُوا فَرُجَاتٍ للشَّيْطانِ، ومَنْ وَصَلَ صَفًّا وَصَلَهُ اللَّهُ، وَمَنْ قَطَعَ صَفًّا قَطَعَهُ اللَّهُ» رواه أبو داود بإِسناد صحيحٍ.
۶۵۱. از ابن عمر ـبـ روایت شده است که پیامبرصفرمودند: «صفها را برابر و مستقیم کنید و شانهها را محاذی و برابر هم قرار دهید و فاصلهها را پر کنید و آسان دست خود را به برادران خودتان بدهید (اگر خواستند صف را تنظیم کنند) و فاصلههایی برای شیطان نگذارید و هرکس به صف بپیوندد و مراقب نظم صف نماز باشد، خداوند نیز (با رحمت خود) به او خواهد پیوست و هرکس از صف بریده و جدا شود، خداوند نیز از او بریده و جدا میگردد» [۶۳۷].
۶۵۲- وعن أنس أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «أَتِمُّوا الصَّفَّ الْمُقدَّمَ، ثُمَّ الَّذِيْ يَلِيْهِ، فَمَا كَانَ مِنْ نَقْصٍ فَلْيَكُنْ في الصَّفِّ الْمُؤَخَّرِ» رواه أبو داود بإِسناد حسن.
۶۵۲. از انس ـسـ روایت شده است که پیامبرصفرمودند: «صف جلوتر را تمام کنید، سپس صفی را که پس از آن میآید و (بگذارید) هر نقصی که هست، در صف آخر باشد» [۶۳۸].
(به حدیث شماره: ۶۱۹ مراجعه شود).
[۶۳۴] مسلم روایت کرده است؛ [(۴۳۰)]. [۶۳۵] مسلم روایت کرده است؛ [(۴۴۰)]. [۶۳۶] متفق علیه است؛ [خ (۷۲۳)، م (۴۳۳)]. [۶۳۷] ابوداود [(۶۶۶)] به اسناد صحیح روایت کرده است.. [۶۳۸] ابوداود ](۶۷۱)] به اسناد حسن (نیکو) روایت کرده است.