۲۷۵- باب كراهة عود الإِنسان في هبة لم يسلِّمها إلى الموهوب له وفي هبة وهبها لولده وسلمها أو يسلمها وكراهية شرائه شيئاً تصدق به من الذي تصدق عليه أو أخرجه عن زكاة أو كفارة ونحوها ولا بأس بشرائه من شخص آخر قد انتقل إليه
باب کراهت پشیمان شدن انسان از بخششی که هنوز تسلیم طرف نکرده و از بخششی که به فرزندش بخشیده و آن را تسلیم کرده یا نکرده باشد و کراهت خریدن چیزی که به احسان به کسی داده است از آن شخص و کراهت خریدن چیزی که به عنوان زکات یا کفاره یا مانند آن پرداخت کرده است (از شخص فقیری که به وی پرداخته است)، ولی اگر آن را از شخص دیگری که به او انتقال یافته، بخرد، مانعی ندارد
۹۳۶- عَنِ ابنِ عَبَّاسٍ رضي اللَّه عنْهُما أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «الَّذِيْ يَعُودُ في هِبَتَهِ كَالْكَلْبِ يَرْجِعُ فِيْ قَيْئِهِ» متفقٌ عليه.
۹۳۶. از ابن عباسبروایت شده است که پیامبرصفرمودند: «کسی که از بخشش خودش پشیمان میشود و به تصاحب دوبارهی آن برمیگردد، مانند سگ است که به قی و استفراغ خود برمیگردد» [۹۱۵].
۹۳۷- وَعَنْ عُمَرَ بن الْخَطَّابِ رضي اللَّه عنْهُ قَالَ: حَمَلْتُ عَلَى فَرَسٍ في سَبِيْلِ اللهِ فَأَضَاعَهُ الَّذِي كَانَ عِنْدَهُ، فَأَرَدْتُ أَنْ أشْتَرِيَهُ، وَظَنَنْتُ أنَّهُ يَبِيعُهُ بِرُخْصٍ، فَسَأَلْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: «لاَ تَشْتَرِهِ وَلاَ تَعُدْ فِي صَدَقَتِكَ وإنْ أعْطَاكَهُ بِدِرْهَمٍ؛ فَإنَّ العَائِدَ في صَدَقَتِهِ كَالعَائِدِ في قَيْئِهِ». متفقٌ عَلَيْهِ.
۹۳۷. از عمر بن خطابسروایت شده است که فرمود: اسبی را در راه خدا به یکی از مجاهدان اسلام بخشیدم و او در خدمت به آن کوتاهی کرد (و بدون این که قیمت آن را بداند، میخواست بفروشد)، خواستم آن را از او بخرم و گمان کردم که آن را ارزان میفروشد، از پیامبرصپرسیدم، فرمودند: «آن را نخر و به صدقهی خود باز نگرد اگرچه آن را به یک درهم به تو بدهد، زیرا بازگشتکننده به صدقه، مانند بازگشتکننده به قی و استفراغ خود میباشد» [۹۱۶].
[۹۱۵] متفق علیه است؛ [خ (۲۶۲۲)، م (۱۶۲۲)]. [۹۱۶] متفق علیه است؛ [خ (۱۴۸۹)، م (۱۶۲۰)].