۹۸- باب لا يعيب الطعام واستحباب مدحه
باب این كه از غذا عیبجویی نكند و سنتبودن تعریف آن
۴۳۲- عن أبي هُريرةَ رضيَ اللَّهُ عنهُ قَالَ: «مَا عَابَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ طَعَاماً قَطُّ، إِن اشْتَهَاه أَكَلَهُ، وإِنْ كَرِهَهُ تَرَكَهُ» متفقٌ عليه.
۴۳۲. از ابوهریرهسروایت شده است که فرمود: «پیامبر صهرگز از غذایی عیبجویی نکرد، اگر دوست میداشت، آن را میخورد و اگر از آن خوشش نمیآمد، آن را ترک میکرد و نمیخورد» [۴۲۱].
۴۳۳- وعن جابرٍ رضيَ اللَّه عنه أَنَّ النبيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ سَأَلَ أَهْلَهُ الأُدُمَ فقالوا: ما عِنْدَنَا إِلاَّ خَلٌّ، فَدَعَا بِهِ، فَجَعل يَأْكُلُ ويقول: «نِعْمَ الأُدُمُ الْخَلُّ، نِعْمَ الأُدُمُ الْخَلُّ» رواه مسلم.
۴۳۳. از جابرسروایت شده است که فرمود: پیامبرصاز اهل خانهاش نانخورشی (آنچه همراه با نان خورده شود) خواست، عرض کردند: چیزی جز سرکه نداریم و پیامبرصآن را طلبید و شروع به خوردن کرد، میفرمودند: «سرکه، نانخورش خوبی است! سرکه، نانخورش خوبی است!» [۴۲۲].
[۴۲۱] متفق علیه است؛ [خ (۵۴۰۹)، م (۲۰۶۴)]. [۴۲۲] مسلم روایت کرده است؛ [(۲۰۵۲)].