۲۷۲- باب النهي عن تعذيب العَبْد والدابة والمرأة والولد بغير سبب شرعي أو زائد على قدر الأدب
باب نهی از شکنجهی برده و حیوان و زن و فرزند بدون جهت شرعی یا زدن خارج از حد تأدیب
قَالَ اللهُ تَعَالَی:
﴿وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنٗا وَبِذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱلۡجَارِ ذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡجَارِ ٱلۡجُنُبِ وَٱلصَّاحِبِ بِٱلۡجَنۢبِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ مُخۡتَالٗا فَخُورًا٣٦﴾[النساء: ۳۶].
«و به پدر و مادر، خویشاوندان، یتیمان، درماندگان و بیچارگان، همسایگان خویشاوند و غیر خویشاوند، دوست نزدیک، در راه ماندگان، بندگان و کنیزان، نیکی کنید، بیگمان خداوند کسی را که خودخواه و خودپسند باشد، دوست ندارد».
۹۲۸- وَعنِ ابنِ عُمر رضي اللَّهُ عَنْهُمَا أنَّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «عُذِّبَتِ امْرَأَةٌ في هِرَّةٍ سَجَنَتْهَا حَتَّى مَاتَتْ، فَدَخَلَتْ فِيهَا النَّارَ، لاَ هِيَ أَطْعَمَتْهَا وَسَقَتْهَا، إذْ حَبَسَتْهَا، وَلاَ هِيَ تَرَكَتْهَا تَأْكُلُ مِنْ خَشَاشِ الأَرْضِ» متفقٌ عليه.
۹۲۸. از ابن عمربروایت شده است که پیامبرصفرمودند: «زنی (پس از مردن) عذاب داده شد، زیرا گربهای را زندانی کرد و نه خود به او غذا و آب داد و نه گذاشت که خود گربه بیرون بیاید و از جانداران و حشرات زمین شکار و تغذیه کند و به همین علت مرد و خداوند، آن زن را به خاطر این عملش تعذیب و وارد آتش کرد» [۹۰۷].
۹۲۹- وعنْهُ أنَّهُ مَرَّ بفِتْيَانٍ مِنْ قُرَيْشٍ قَدْ نَصَبُوا طَيْراً وَهُمْ يَرْمُونَهُ وَقَدْ جَعَلُوا لِصَاحِبِ الطَّيْرِ كُلَّ خَاطِئَةٍ مِنْ نَبْلِهِمْ، فَلَمَّا رَأوُا ابْنَ عُمَرَ تَفَرَّقُوا فَقَالَ ابنُ عُمَرَ: مَنْ فَعَلَ هَذَا؟ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ فَعَلَ هَذَا، إنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لَعَنَ مَنِ اتَّخَذَ شَيْئاً فِيْهِ الرُّوْحُ غَرَضاً. متفقٌ عليه.
۹۲۹. از ابن عمربروایت شده است که او از کنار جماعتی از جوانان قریش گذشت که پرندهای را در جایی آویزان کرده بودند و به سوی او تیر میانداختند و هر تیری را که به خطا میرفت، برای صاحب پرنده قرار داده بودند و همین که ابن عمربرا دیدند، پراکنده شدند، ابن عمربگفت: چه کسی چنین کرده است؟ لعنت خدا بر کسی باد که این عمل را انجام داده است! پیامبرصبر کسی که جانداری را هدف قرار دهد و بر آن تیر یا سنگ زند، لعنت فرستاده است [۹۰۸].
۹۳۰- وعَنْ أنَسٍ رضي اللَّه عنْهُ قَالَ: نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أنْ تُصْبَرَ الْبَهَائِمُ. متفقٌ عليه.
۹۳۰. از انس ـسـ روایت شده است که پیامبرصاز حبس و زندانی کردن چهارپایان برای کشتن نهی فرمودند. (یعنی آن را در جایی ببندند و آن قدر به سویش تیر پرتاب کنند که بمیرد) [۹۰۹].
۹۳۱- وعنْ أبي مَسْعُودٍ البدْرِيِّ رضِيَ اللَّه عَنْهُ قَالَ: كُنْتُ أضْرِبُ غُلاَماً لي بالسَّوطِ، فَسَمِعْتُ صوتاً مِنْ خَلْفِي: «اِعْلَمْ أَبَا مَسْعُودٍ» فَلَمْ أفْهَمْ الصَّوْتَ مِنَ الْغَضَبِ، فَلَمَّا دنَا مِنِّي إذا هُوَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَإذا هُوَ يَقُولُ: «اِعْلَمْ أَبَا مَسْعُودٍ أنَّ اللَّهَ أقْدَرُ عَلَيْكَ مِنْكَ عَلَى هَذَا الْغُلاَمِ» فَقُلْتُ: لاَ أَضْرِبُ مَمْلُوكاً بَعْدَهُ أَبَداً.
وفي روَايةٍ: فَسَقَطَ السَّوْطُ مِنْ يَدِي مِنْ هَيْبَتِهِ.
وفي روايةٍ: فقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، هُوَ حُرٌّ لِوَجْهِ اللَّهِ تَعَالَى فَقَالَ: «أمَا لَوْ لَمْ تَفْعَلْ، لَلَفَحَتْكَ النَّارُ، أوْ لَمَسَّتْكَ النَّارُ» رواه مسلم بِهَذِهِ الرواياتِ.
۹۳۱. از ابومسعود بدری ـسـ روایت شده است که فرمود: من غلامم را با تازیانه میزدم که صدایی از پشت سر شنیدم که: «ای ابومسعود! آگاه باش» و از شدت غضب صدا را نشناختم، وقتی به من نزدیک شد، دیدم که پیامبرصاست و میفرماید: «ای ابومسعود! بدان که خداوند بر تو قادرتر است از تو به این غلام» و گفتم که: دیگر هرگز خادمی یا بردهای را نمیزنم.
در روایتی دیگر آمده است که فرمود: «از هیبت پیامبرصتازیانه از دستم افتاد».
در روایتی دیگر آمده است که فرمود: گفتم: «ای رسول خدا! او، برای رضای خدا آزاد باشد، پیامبرصفرمودند: «بدان که اگر چنان نمیکردی، آتش تو را میسوزاند ـ یا آتش تو را لمس میکرد» [۹۱۰].
۹۳۲- وَعنِ ابْنِ عُمر رضي اللَّه عنْهُمَا أنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «مَنْ ضَرَبَ غُلاَماً لَهُ حَدّاً لَمْ يَأْتِهِ، أَوْ لَطَمَهُ، فَإِنَّ كَفَّارَتَهُ أَنْ يُعْتِقَهُ» رواه مسلم.
۹۳۲. از ابن عمربروایت شده است که پیامبرصفرمودند: «هرکس غلام خود را به خاطر کاری که نکرده است، حد بزند یا سیلی بزند، کفارهاش این است که او را آزاد کند» [۹۱۱].
۹۳۳- وعَنْ ابن عباس رضي الله عنهما: نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنِ الضَّرْبِ في الوَجْهِ، وَعَنِ الوَسْمِ فِيْ الْوَجْهِ.
۹۳۳. از ابن عباسبروایت شده است که: پیامبرصاز زدن به صورت و از داغ کردن صورت، نهی فرمودند [۹۱۲].
[۹۰۷] متفق علیه است؛ [خ (۳۴۸۲)، م (۲۲۴۲)]. [۹۰۸] متفق علیه است؛ [خ (۵۵۱۵)، م (۱۹۵۸)]. [۹۰۹] متفق علیه است؛ [خ (۵۵۱۳)، م (۱۹۵۶)]. [۹۱۰] مسلم روایت کرده است؛ [(۱۶۵۹)] با همه ی این روایتها، روایت کرده است. [۹۱۱] مسلم روایت کرده است؛ [(۱۶۵۷)]. [۹۱۲] مسلم روایت کرده است؛ [(۲۱۱۷)].