۲۵۰- باب ذم ذي الوجهين
باب مذمت دورو
قَالَ اللهُ تَعَالَی:
﴿يَسۡتَخۡفُونَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَلَا يَسۡتَخۡفُونَ مِنَ ٱللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمۡ إِذۡ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرۡضَىٰ مِنَ ٱلۡقَوۡلِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ بِمَا يَعۡمَلُونَ مُحِيطًا١٠٨﴾[النساء: ۱۰۸].
«[خیانتپیشگانْ خیانت خود را] از مردم پنهان مىدارند، و [نمىتوانند] از خدا پنهان نمایند، و خدا با آنان بود آن گاه که در جلسه مخفى شبانه، درباره طرح و نقشه و سخنى که خدا به آن رضایت نداشت، چارهاندیشى مىکردند و خدا همواره به آنچه انجام مىدهند، احاطه دارد».
۸۸۶- وعن أبي هُريرةَ رضي اللَّه عَنْهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «تَجِدُونَ النَّاسَ مَعَادِنَ: خِيَارُهُمْ فِيْ الْجَاهِلِيَّةِ خِيَارُهُمْ في الإسْلاَمِ إِذَا فَقُهُوا، وَتَجِدُونَ خِيَارَ النَّاسِ في هَذَا الشَّأْنِ أَشَدَّهُمْ لَهُ كَرَاهِيَةً، وَتَجِدُونَ شَرَّ النَّاسِ ذَا الْوَجْهَيْنِ، الَّذِيْ يَأْتِيْ هَؤُلاَءِ بِوَجْهٍ وَهَؤُلاَءِ بِوَجْهٍ» متفقٌ عليه.
۸۸۶. از ابوهریره ـسـ روایت شده است که پیامبرصفرمودند: «مردم را همچون معادن مییابید: بهترین آنها در جاهلیت، بهترین آنها در اسلام (هم) هست، وقتی که در دین آگاه میشوند و بهترین مردم را در این امر (خلافت و امارت) کسانی مییابید که برای قبول آن سخت کراهت دارند و بدترین مردم را شخص دورویی مییابید که در نزد اینان به وجهی برخورد میکنند و در نزد آنان به وجهی دیگر» [۸۶۵].
۸۸۷- وعنْ محمدِ بن زَيْدٍ أنَّ نَاسًا قَالُوا لِجَدِّهِ عبدِ اللَّه بنِ عُمَر رضي اللَّه عنْهما: إنَّا نَدْخُلُ عَلَى سَلاَطِيْنِنَا فَنَقُولُ لَهُمْ بِخَلاَفِ مَا نَتَكَلَّمُ إِذَا خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِهِمْ قَالَ: كُنَّا نَعُدُّ هَذَا نِفَاقاً عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ. رواه البخاري.
۸۸۷. از محمد بن زید روایت شده است که فرمود: عدهای به جدش عبدالله بن عمربگفتند: ما نزد پادشاهان خود میرویم و برخلاف آنچه که در غیابشان میگوییم، در حضورشان سخن میرانیم (این چگونه است؟) گفت: ما در عهد پیامبرصاین را نفاق به شمار میآوردیم [۸۶۶].
[۸۶۵] متفق علیه است؛ [خ (۳۴۳۹)، م (۲۵۲۶)]. [۸۶۶] بخاری روایت کرده است؛ [(۷۱۷۸)].