علىستحت کفالت رسول خدا ج
طبرى در «تاریخ الامم والملوك» به نقل از مجاهد مىگوید: یکى از نعمتهاى خداوند و ارادهى خیرى که نسبت به على بن ابىطالبسداشت، کفالت و سرپرستى پیامبر جبر وى بود. سبب ظاهرى آن این بود که قریش با بحران اقتصادى شدیدى مواجه شدند و ابوطالب مردى عیالمند بود. رسول اللّه جبه عمویش، عباسسـ که از سایر بنىهاشم دارایى بیشترى داشت ـ گفت: برادرت ابوطالب مردى عیالمند است، و مىبینى که مردم چگونه با مشکل مواجه شدهاند، بیا نزد او برویم و بار او را سبک کنیم. من یکى از فرزندانش را نزد خود مىبرم و تو هم یکى از آنها را پیش خودت ببر! عباسسبا پیشنهاد پیامبر جموافقت کرد؛ بنابراین نزد ابوطالب رفتند و از او خواستند کفالت فرزندانش را تا رفع بحران به آنان بسپارد. ابوطالب گفت: عقیل را براى من بگذارید و هر کدام را مىخواهید ببرید، آنگاه، رسول خدا ج، علىسرا و عباسس، جعفرسرا به خانههاى خود بردند.
علىستا زمان بعثت پیامبر جنزد ایشان بود و به رسالت وى ایمان آورد. جعفرسنیز نزد عباسسماند تا آنکه مسلمان شد و از او بىنیاز گشت [۷۷].
[۷۷] طبرى، تاریخ الأمم والملوك، ج ۲، ص ۳۱۳، چاپ دارالمعارف.