انتقال مرکز خلافت از مدینه به کوفه [۴۰۶]
حضرت علىسکوفه را ـ در عراق ـ پایتخت و مرکز خلافت خویش قرار داد. کوفه مرکز تمام فعالیتهاى نظامى و انتظامى و ادارى ایشان بود. شاید در ذهن خواننده این سؤال مطرح شود که چرا حضرت علىسکوفه را اقامتگاه و پایتخت خلافت جهانى اسلام قرار داد، حال آنکه از زمان هجرت رسول اللّه جتا شهادت حضرت عثمانساین جایگاه به مدینهى منوره (شهر پیامبر) اختصاص داشته است؟
به نظر این جانب، حضرت علىسبه این دلیل به این کار اقدام نمود که نمىخواست شهر مدینه، شهر محبوب و پسندیدهى او و دارالهجرت و مدفن رسول اللّهج، محل جنگهاى داخلى و تاخت و تازهاى نظامى گردد؛ زیرا ایشان با بروز اختلافات داخلى وقوع جنگ را پیشبینى مىکرد، بنابر این ادب مسجد نبوى و حرم دوم و آرامگاه رسول اکرم جاقتضا مىکرد که مدینهى منوره مرکز هیچ گونه فتنهاى قرار نگیرد. به راستى، فردى چون على مىبایست در این مورد، حسّاس و غیور مىبود، چنان که چند سال بعد از این اقدام، در زمان یزید، واقعهى «حرّه» پیش آمد که احساسات مسلمانان را سخت جریحهدار کرد و حرمت شهر پیامبر جو ساکنان آن زیر پا نهاده شد. وقوع این گونه عملیات هنگام جنگ و اختلاف بعید نیست.
اما استاد عقّاد دلیل این کار را مصلحت جغرافیایى و ادارى و فرهنگى مىداند، او مىنویسد:
«در آن زمان کوفه مناسبترین پایتخت براى امامت جهانى بود؛ زیرا این شهر محل اجتماع اقوام و ملیتهاى گوناگون و گذرگاه بازرگانان هند، فارس، یمن، عراق و شام بود و از طرفى دیگر پایتخت فرهنگى هم بود و مرکز دانشها و زبانهاى مختلف و علم انساب و فنون شعر و داستاننویسى تلقى مىشد، به همین سبب این شهر از نظر موقعیت زمانى آن روز مناسبترین مکان براى حکومت یک پیشوا بود» [۴۰۷].
[۴۰۶] این شهر را سعد بن ابى وقاص پس از جنگ قادسیه آباد نمود. فقها، محدثان و دانشمندان زیادی از این شهر برخاستهاند. بصره و کوفه مرکز فرهنگ عربى بودند. عبّاسیان قبل از بغداد، همین شهر را دارالخلافهى خود قرار داده بودند. [۴۰۷] عقاد، العبقریات الإسلامیة، ص ۹۵۲.