ترجمه فارسی المرتضى، پژوهشى تاريخى و فراگير پيرامون زندگانى على رضی الله عنه

فهرست کتاب

محاصره و شهادت حضرت عثمانسو نقش قهرمانانه‏ى حضرت علىسدر حمایت از ایشان

محاصره و شهادت حضرت عثمانسو نقش قهرمانانه‏ى حضرت علىسدر حمایت از ایشان

سرانجام، خلیفه‏ى مسلمانان حضرت عثمانس، مورد تهاجم قرار گرفت و فتنه‏اى رخ داد که سزاوار جایگاه خلافت و لایق دوره‏اى نبود که با عهد رسول اللّه‏ جو ابوبکر و عمربنزدیک بود؛ اما به گفته‏ى استاد عقّاد: «آشوب و بلوایى بود که امثال این گونه شاهکارها براى افراد آشوبگر و غوغاسالار مشکل نیست.»

آشوبگران، عثمانسرا در خانه‏اش محاصره کردند و نگذاشتند از خانه خارج شود و به مسجد برود. بسیارى از صحابه در خانه‏هاى خود ماندند و خارج نشدند. گروهى از فرزندان صحابه‏ى رسول اللّه‏ جبه دستور پدران‏شان به حمایت و حفاظت عثمانسشتافتند و مانع ورود آشوبگران به داخل خانه شدند. حسن، حسین، عبداللّه‏ بن زبیر و عبداللّه‏ بن عمر از جمله‏ى آنان بودند. این محاصره از اواخر ماه ذى القعده تا روز جمعه هیجدهم ذى الحجه ادامه داشت. یک روز قبل از این تاریخ، حضرت عثمانسخطاب به مهاجران و انصار و کسانى که در خانه‌ی او بودند و تعدادشان به هفتصد تن مى‏رسید و در جمع آنان عبداللّه‏ بن عمر، عبداللّه‏ بن زبیر، حسن، حسین، مروان، ابوهریره وعده‏ى زیادى از خدمتگزاران او نیز حضور داشتند، چنین گفت: «من همه‏ى کسانى را که برگردن آن‌ها حقّى دارم، سوگند مى‏دهم که مکان را ترک گویند و به خانه‏هاى خود بازگردند» [۳۷۷]. عدّه‏ى زیادى از بزرگان صحابه و فرزندانشان در آن جمع حضور داشتند. این جمعیت هفتصد نفرى اگر اجازه‏ى مبارزه ودفاع داشت، براى منع این عده‏ى آشوبگر کافى بود. حضرت عثمانسحتى به غلامان خود گفت: هر کس شمشیرش را در غلاف کند، آزاد است.

روایت شده که بعد از آنکه عثمانسمردم را براى خروج وادار نمود، آخرین کسى که از نزد او بیرون رفت، حسن بن علىببود [۳۷۸]. هنگامى که حضرت علىساز حضرت عثمانساجازه خواست تا از طرف او دفاع کند و با آشوبگران بجنگد، در جواب گفت: من همه‏ى کسانى را که بر ذمّه‏ى خود حقّى از خدا مى‏بینند و معترفند که من نیز بر آن‌ها حقّى دارم، سوگند مى‏دهم که قطره‏اى از خون خود یا دیگران را به خاطر من بر زمین نریزند. حضرت علىسدوباره همان خواسته‏ى خود را تکرار کرد، امّا باز هم همان جواب سابق را شنید. هنگامى که حضرت علىسبه مسجد رفت، هنگام نماز فرا رسید، مردم از او خواستند که پیش رود و با آنان نماز جماعت بخواند، اما وى در جواب گفت: چگونه با شما نماز بخوانم در حالى که امام، در محاصره است، من تنها نماز مى‏خوانم. سپس جداگانه نماز خواند و به خانه‏اش بازگشت [۳۷۹]. حلقه‏ى محاصره تنگ‏تر و حالت بر حضرت عثمانسسخت گشت، آب آشامیدنى تمام شد، ناچار از مسلمانان در این زمینه یارى خواست. آنگاه خودِ حضرت علىسبر مرکبش سوار شد و چند مشک آب با خود گرفت و به خانه‏ى عثمانسرسید. بعد از این که سخنانى رکیک و توهین‏آمیز از آن قوم جاهل شنید و سوارى‏اش را فرارى دادند، سرانجام آب را به داخل خانه رسانید [۳۸۰]. بلاذرى در «انساب الاشراف» مى‏گوید:

علىسچون از ماجرا آگاه شد، سه مشک آب فرستاد، عده‏ى زیادى از موالى بنى‏هاشم و بنى‏امیه در راه رساندن این آب‏ها مجروح گشتند، وگرنه ممکن نبود آب به آسانى به داخل خانه برسد [۳۸۱]. آورده‏اند که امیر معاویهسبه حضرت عثمانسگفت: قبل از آنکه با خطرى مواجه شوى همراه من به شام بیا! حضرت عثمانسدر جواب گفت: من جوار و همسایگى رسول اللّه‏ جرا به هیچ قیمتى از دست نخواهم داد، حتى اگر رگ‏هاى گردنم پاره پاره گردد. معاویه گفت: پس لشکرى از آنجا برایت مى‏فرستم تا اگر حادثه‏اى رخ داد از شما محافظت کنند. حضرت عثمانسگفت: آیا مى‏خواهى به سبب اسکان چنین سپاهى، رزق و آذوقه را بر همسایگان رسول اللّه‏ جتنگ کنم و اهل هجرت و نصرت در مضیقه قرار گیرند؟ آنگاه امیر معاویهسگفت: به خدا اى امیر المؤمنین! مورد سوء قصد و یا تهاجم قرار مى‏گیرى. حضرت عثمانسجواب داد: حَسْبِىَ اللّه‏ُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ«خداوند که بهترین کارساز است براى من کافى است» [۳۸۲]. بلاذرى در کتاب «انساب الاشراف» نوشته است:

«شورشیان به سوى حضرت عثمانستیراندازى نمودند که در نتیجه، حضرت حسنسکه بر درِ خانه ایستاده بود و همچنین قنبر، غلام حضرت علىسمجروح شدند.»

ابومحمد انصارى مى‏گوید:

«روز حادثه، عثمانسرا در خانه‏اش، در حالى دیدم که حسین بن علىباز او دفاع مى‏کرد. پس از لحظاتى حضرت حسنسمجروح شد و خودم از جمله کسانى بودم که او را در حالت جراحت از خانه بیرون آوردیم» [۳۸۳]. همچنین تعدادى از کسانى که داخل منزل بودند و عده‏اى از یاغیان فاجر کشته شدند عبداللّه‏ بن زبیرسجراحات زیادى برداشت و حضرت حسن بن علىبنیز مجروح شد.

یاغیان از حضرت عثمانسخواستند تا از مقام خلافت دست بردارد، او در پاسخ گفت: شما اختیار دارید هر کسى را که مى‏خواهید به ولایت امر خود انتخاب کنید، امّا این که من از مقام خلافت کناره‏گیرى کنم، شخصا چنین کارى نخواهم کرد و جامه‏اى را که خدا به من پوشانده از تن بیرون نخواهم آورد [۳۸۴]. این اصرار او براى ماندن در مقام خلافت، بنابر وصیت رسول اللّه‏ جبود که فرموده بود: «اى عثمان! به زودى خداوند به تو جامه‏اى خواهد پوشاند، اگر خواستند آن را از تنت بیرون کنند، نپذیر!» [۳۸۵]نائله، همسر حضرت عثمانسمى‏گوید: روزى که عثمانسبه شهادت رسید، روزه‏دار بود [۳۸۶]. حضرت نافع از ابن عمر نقل مى‏کند که عثمانسصبح روزى که شهید شد، گفت: «رسول‏اللّه‏ جرا به خواب دیدم، فرمود: اى عثمان! امروز نزد ما افطار کن! به همین سبب امروز، روزه گرفته‏ام.» چنان که در همان روز به شهادت رسید [۳۸۷]. در حالى که قرآن را پیش رویش گذاشته و مشغول تلاوت بود [۳۸۸]. این فاجعه در روز جمعه هیجدهم ذى الحجه‏ى سال ۳۵ هجرى به وقوع پیوست [۳۸۹].

[۳۷۷] همین مطلب را شاعر بزرگ، خواجوى کرمانى این گونه به نظم آورده است: بعد از عمر مقام خلافت بدو حلال
او خون حلال کرده و خون خواستن حرام
آن منبع حیا که شد از شرم حق چو آب
چشمش نظر نکرده در آب از حیا تمــام
و آن جامع کلام الهى که ذات او
در ملک شرع قلب کلام آمد از کــــــلام
او غرق خون بسان شفق و ز قفاى او
مانند صــــبح تیغ زده خونــــیان شـــام
سنگین‏دلان نگر که از آن گونه کرده‏اند
از خون لعل او لب خنجــر عقیـــق فـــام
(مترجم به نقل از منظومه‏ى عشق)
[۳۷۸] ابن کثیر، البدایة والنهایه، ج ۷، ص ۱۸۲ ـ ۱۸۱ با اختصار. [۳۷۹] عرجون، صادق، عثمان بن عفان ذوالنورین، ص ۲۱۹ ـ ۲۱۸. [۳۸۰] ابن کثیر، البدایة والنهایه، ج ۷، ص ۱۸۷. [۳۸۱] بلاذرى، انساب الاشراف، ج ۵، ص ۶۹ ـ ۶۸. کتاب‏هاى شیعه نیز این روایت را تأیید مى‏کنند؛ به عنوان مثال به کتاب: «ناسخ التواریخ» و «الفوائد الرضویه» چاپ ایران و کتاب‏هاى دیگر (مانند تاریخ عرب و اسلام، اثر امیر على) مراجعه کنید. [۳۸۲] طبرى، تاریخ الامم والملوك، ج ۵، ص ۱۰۱. [۳۸۳] بلاذرى، انساب الاشراف، ج ۵، ص ۹۶ ـ ۹۵، چاپ جدید. [۳۸۴] ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج ۷، ص ۱۸۴. [۳۸۵] ترمذى، الجامع الصحیح، كتاب المناقب، باب فى مناقب عثمان، حدیث شماره ۲۷۰۵، ابن ماجه ۱/۱۴۱. [۳۸۶] ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج ۷، ص ۱۸۳. [۳۸۷] همان منبع، ج ۷، ص ۱۸۲. [۳۸۸] همان کتاب، ج ۷، ص ۱۸۵ ـ ۱۸۴. [۳۸۹] در مورد تاریخ شهادت حضرت عثمانسروایات دیگرى نیز نقل شده است، چنان که در صفحات آینده خواهد آمد. محققان معاصر معتقدند که یهود و نصارى در توطئه علیه حضرت عثمانسدست داشتند، حتى (بنابر گفته‏ى نویسندگان) خود کعب الاحبار یهودى نیز در این فتنه سهیم بود. دکتر جمیل عبداللّه‏ مصرى در کتاب «اثر اهل الكتاب» مى‏نویسد: «فتنه‏اى که امت اسلامى در زمان عثمانسبا آن مواجه گشت، نقشه‏اى بود که یهود و نصارى و سایر دشمنان حکومت اسلامى در طرح آن شریک بودند. (ص ۲۴۷). همچنین مى‏افزاید: چون کعب در مدینه و شام، زمینه را آماده کرد، عبداللّه‏ بن سبأ به کمک دیگر دشمنان، سرگرم اجراى نقشه شد، او تبلیغات گسترده و سازمان‌یافته‏اى براى ایجاد تفرقه در صفوف مسلمانان به راه انداخت و تعدادى از افراد از خدا بى‏خبر را به مناطق مسلمانان فرستاد و این دعوت در بصره‏ و کوفه و مصر طرفدارانى پیدا کرد.» ص ۲۴۹.