ترجمه فارسی المرتضى، پژوهشى تاريخى و فراگير پيرامون زندگانى على رضی الله عنه

فهرست کتاب

وفات حضرت حسنس

وفات حضرت حسنس

حضرت حسنسمسموم گردید و همین چیز سبب وفاتش شد. عمیر بن اسحاق مى‏گوید: من به اتّفاق مردى از قریش، نزد حسن بن علىبرفتم، او آخرین ساعات عمر خود را مى‏گذرانید، برادرش، حسینسبر بالینش نشست و گفت: اى برادر! چه کسى تو را مسموم کرده است؟ گفت: مى‏خواهى او را بکشى؟ حسین گفت: آرى، گفت: اگر مسموم‏کننده‏ى من کسى است که من گمان مى‏کنم، پس خدا سخت‏تر و شدیدتر عذاب مى‏کند و اگر او نیست، نمى‏خواهم به خاطر من فرد بى‏گناهى کشته شود [۵۹۰]. حضور مردم در تشییع جنازه‏ى او به قدرى بود که در قبرستان بقیع جاى خالى وجود نداشت. واقدى به نقل از ثعلبه بن ابى مالک مى‏گوید: در تشییع جنازه‏ى حسن بن علىبحاضر بودم، جمعیت تشییع‏کنندگان به قدرى زیاد بود که اگر سوزنى انداخته مى‏شد بالاى سر کسى مى‏افتاد [۵۹۱]. حضرت حسنسطبق صحیح‏ترین روایات، در سن چهل و هفت سالگى [۵۹۲]در پنجم ماه ربیع الاوّل سال پنجاه هجرى دار فانى را وداع گفت. ابوجعفر مى‏گوید: به مناسبت رحلت حضرت حسنستا یک هفته بازارها تعطیل بود [۵۹۳]. حسنسپس از شهادت علىسدر ماه رمضان سال چهلم هجرى خلیفه‏ى مسلمانان شد و با امیر معاویهسدر ماه ربیع الاوّل سال چهل و یک صلح نمود. سال صلح او با معاویه «عام الجماعة»نامیده مى‏شود. خلافت او شش ماه بود و با همین شش ماه دوره‏ى سى ساله‏ى خلافت (نبوى) به پایان رسید [۵۹۴].

[۵۹۰] همان منبع. [۵۹۱] ابن حجر، الإصابة فى تمییز الصحابة، ج ۱، ص ۳۳۱. [۵۹۲] ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج ۸، ص ۴۴. [۵۹۳] ابن سعد، الطبقات الكبرى. حاکم در «مستدرک» نیز این مطلب را آورده است. [۵۹۴] تلمسانى، الجوهرة، ص ۲۰۴.